کد خبر 1312475
تاریخ انتشار: ۲۲ آذر ۱۴۰۰ - ۰۸:۲۱

طی ماه‌های اخیر مداخله غرب موجب تشدید تنش بین ر. سیه و اوکراین شده است.

به گزارش مشرق، طی هفته‎های اخیر تنش میان روسیه و اوکراین بار دیگر بالا گرفته است.

در این میان رسانه‌ها و مقام‎های غربی مدعی تلاش روسیه برای حمله به اوکراین هستند؛ با این وجود مقام‎های مسکو هرگونه اتهام زنی در این زمینه را رد کرده‎اند.

بیشتر بخوانید:

موضع‌گیری ضدروسی نشست گروه ۷ در لیورپول

به گزارش «theaustralian»، چرا غرب، و به خصوص آمریکا، مایل است هرگونه چشم انداز روابط منطقی با روسیه را بر سر اوکراین به خطر بیندازد؟

این سوال پس از گفت‎وگوی ۲ ساعته هفته گذشته بین «جو بایدن» و «ولادیمیر پوتین»، روسای جمهور آمریکا و روسیه، که طی آن رئیس جمهور آمریکا به همتای روس خود در مورد هرگونه اقدام نظامی علیه اوکراین هشدار داد، هنوز بی پاسخ مانده است.

می‌توان از روسیه انتظار داشت که با مناطق مرزی خود به عنوان حوزه نفوذش رفتار کند، همانطور که قدرت‌های بزرگ همیشه در طول تاریخ چنین کرده‎اند.

بیشتر بخوانید:

اقدامات G۷ درباره اوکراین اشتباه است

۲ نقطه اصلی تنش بین روسیه و اوکراین وجود دارد؛ نخست الحاق کریمه در سال ۲۰۱۴ توسط روسیه است؛ هر فکری می‎توان درباره نحوه وقوع آن کرد، اما واقعیت این است که کریمه برای قرن‌ها بخشی از روسیه بوده است.

یکی از نمونه‌های نقش آن در تاریخ روسیه، جنگ کریمه است که از سال ۱۸۵۳ تا ۱۸۵۶ بین روسیه از یک طرف و انگلیس، فرانسه و امپراتوری عثمانی از طرف دیگر درگرفت.

نقطه دوم - و جدی‌تر - درگیری بین روسیه و اوکراین، منطقه‌ای در شرق اوکراین است که توسط جدایی طلبان قومی روسیه کنترل می‌شود که به طور مداوم با نیروهای اوکراینی نزدیک به تبادل آتش می‌پردازند.

با این حال، مناقشه واقعی بین آمریکا و روسیه، گسترش ناتو به چیزی است که روس‌ها آن را حوزه نفوذ خود می‌دانند.

این روند در زمان ریاست «بیل کلینتون» در سال ۱۹۹۴ آغاز شد و در نهایت منجر به پیوستن مجارستان و لهستان به ناتو در سال ۱۹۹۹ و سپس بلغارستان، رومانی، استونی، لتونی و لیتوانی در سال ۲۰۰۴ شد.

اکنون اوکراین مایل به پیوستن به است و روسیه این چشم انداز را به عنوان یک تهدید می‌داند.

روسیه در این دیدگاه تنها نیست؛ در سال ۱۹۷۷، «جورج کنان»، دیپلمات کهنه کار آمریکایی و کارشناس شوروی سابق، نوشت که «توسعه ناتو سرنوشت‌سازترین اشتباه سیاست آمریکا در کل دوران پس از جنگ سرد خواهد بود.»

وی افزود که چنین تصمیمی ممکن است «به بازگرداندن فضای جنگ سرد در روابط شرق و غرب» منجر شود.

نارضایتی روسیه از سیاست‌های دولت اوکراین با این واقعیت تشدید می‌شد تا اینکه در سال ۲۰۱۴ اوکراین دارای دولتی شد که خصومت کمتری با روسیه داشت، اما این دولت عملاً در سال ۲۰۱۴ با حمایت معنوی برخی از اعضای اتحادیه اروپا و کمک مالی ۵ میلیارد دلاری آمریکا به گروه‌های مخالف اوکراینی از بین رفت.

یکی دیگر از مناقشات میان آمریکا و روسیه در سال‌های اخیر مخالفت آمریکا با ساخت خط لوله گاز نورد استریم ۲ بین روسیه و آلمان بوده است؛ این مخالفت به شکل تحریم‌های کنگره علیه شرکت‌های بین‌المللی مشغول به کار در این پروژه است.

درک منافع آمریکا در اینجا دشوار است، اما «مایک پمپئو»، وزیر خارجه پیشین این کشور، خط لوله نورد استریم ۲ را به عنوان «ابزاری که در نهایت امنیت ترانس آتلانتیک را تضعیف می‌کند»، توصیف کرد.

درست است که دولت بایدن اوایل سال جاری از تحریم‌ها چشم پوشی کرد و خط لوله تقریباً تکمیل شده است، اما برخی از اعضای کنگره، دموکرات‌ها و جمهوریخواهان، هنوز مصمم به اعمال مجدد تحریم‌ها هستند؛ اوکراین با این پروژه مخالف است، زیرا خطوط لوله موجود در سراسر خاک این کشور می‌گذرد.

روسیه جذابیت چندانی برای غرب ندارد و این در بیشتر تاریخ این کشور صادق بوده، اما این امر دلیل نمی‌شود که آمریکا و متحدانش در درگیری‌هایی وارد شوند که خطری برای منافع آن‌ها ندارد.

منبع: میزان