به همین منظور، میزگردی را با حضور حجتالاسلام محمدمهدی ابراهیمپور، مدیر مرکز تحقیقات و طرحهای کاربردی ریحانةالنبی(س) و حجتالاسلام سید محمدرضا آقا میری، مدیر مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران استان تهران و سه تن از خواهران این مرکز برگزار کردیم که بخش دوم آن در پی میآید.
برخورد نیروی انتظامی با بدحجابی ظاهر خوبی ندارد اما لازم است
به نظر شما چرا وضعیت حجاب در جامعه ما تا این اندازه نگران کننده شده است؟
آقامیری: مسئله برآمده از وضعیت حجاب، از چند امور نشأت میگیرد:
1- اینکه مسئله حجاب را سیاسی کردهاند.
2- اختلاف میان دولتمردان؛ عدهای به حجاب معتقد نبوده و عده دیگری اعتقاد دارند به هر حال هر کدام از این دو گروه که بیدین نیستند بلکه یک مدلی میخواهند ارائه دهند که بر اساس آن مدل حرکت کرده و به نتیجه برسند.
اینکه دولت برنامه ندارد و یا اینکه بخواهیم درباره چنین کار عمیقی که 50 درصد مردم کشور ما را به خود مشغول کرده است بگوییم به فعالیت سه ماهه، یک ساله، چند ساله نیاز دارد کار درستی نیست بلکه وضعیت موجود حجاب، نتیجه سالهای سال زحمات دشمنان ما است یعنی از زمانی که رضاخان کشف حجاب کرد، از همان زمان بحث بیحجابی شروع شد و در اواخر دولت شاه به اوج خود رسید و حتی پس از جمهوری اسلامی نیز شاهد آن بودیم اما با ارادتی که مردم نسبت به رهبری حکومت در ابتدای انقلاب داشتند تا اندازهای وضعیت تغییر کرد اما باز هم موضوع حل نشد چرا که کاری که رضاشاه در سالهای ابتدایی حکومت خویش برای کشف حجاب کرد نه تنها کار سلبی و قهری بود بلکه کار فرهنگی برای از بین بردن حجاب نیز بود و بر این اساس حجاب نشانهای از عقب افتادگی زنان تلقی میشد و متأسفانه این نگاه در جامعه امروزی نیز وجود دارد.
بنابراین، چیزی که در بیش از 60 سال گذشته، به عنوان یک فرهنگ ناهنجار درآمده است را اگر بخواهیم با یک برنامهریزی 2-3 ساله حل شود بعید است؛ اما ما میتوانیم مسکّنی برای این درد جامعه تجویز کنیم، همان اقداماتی که در حال حاضر توسط نیروهای انتظامی و امنیتی صورت میگیرد اگر ما جلوی این مسئله را نگیریم بیحجابی برخی از زنانها آنقدر زیاد خواهد شد که ناامنی اجتماع را در پی خواهد داشت. بحث برخوردهای سلبی موجود که ظاهر خوبی هم ندارد به نظر بنده همان مسکّن است که باید در جامعه باشد و اگر نباشد مشخص نیست سرانجام کار به کجا ختم خواهد شد.
صدا و سیما یکی از عمدهترین مجموعههای مروج بدحجابی در کشور است
از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون زمان زیادی برای تصحیح تلقی و بینش مردم نسبت به موضوع حجاب وجود داشته است، در واقع در این فاصله زمانی میتوانستیم کاری متناسب انجام دهیم و کمکاری کردهایم. نظر شما چیست؟
آقامیری: اولا باید ببینیم حجاب، خوب است یا نه! بحثی نداریم که حجاب فارغ از تمام امور، برای جامعه، خوب است وقتی زنان جامعه با حجاب شوند بروز ناهنجاریهای اجتماعی کمتر خواهد بود و این امری واضح است و شاهد مثال این موضوع شهرهایی که مقید به حفظ حجاب هستند، است.
حال حجاب که امری پسندیده است چرا به این وضعیت رسیده است؟ بنده معتقدم که دولتمردان ما نسبت به بحث حجاب رویکردی سیاسی دارند، اینکه دولتمردان ما در بحث حجاب با هم اختلاف نظر دارند صحیح است اما حجاب موضوعی نیست که با یک برنامهریزی دو ، سه و یا چهار ساله بتوان درباره آن به نتیجه رسید.
اینکه شما میفرمائید از ابتدای انقلاب کاری در این زمینه نشده، بله انجام نشده است به دلیل اینکه ما تجربه حکومت اسلامی را بعد از حضرت رسول (ص) و حکومت ائمه اطهار علیهم السلام تا کنون نداشتهایم.
متأسفانه جامعه ما متأثر از برخی از مسائل است به طور مثال: دست دادن مردان مسلمان با زنان مشرک و کافر، اگر بحث وهن پیش آید بر اساس فتوای تمام مراجع است که اگر به خاطر دست ندادن مشکلات و سوء تفاهمهایی فیمابین دو دولت ایجاد میشود شاید ضرورت باشد که این آقا با آن خانم دست بدهد.
گاهی یک وزیر از کشور ما به یکی از کشورهای خارجی سفر میکند و با زنان دست نمیدهند نه اینکه فسق باشد بلکه از تفسیر آن میترسد، در حالی که دست دادن با زن اجنبی شرعا اشکال ندارد.
اگر دولتمردی از کشور ما با یک زن کافر، دست بدهد این موضوع از منشور سیاسی ما به دور است یعنی حکم کفر او را چنان پشت سرش میزنند که نتواند بلند شود. لذا این شخص مرتکب خطایی نشده است بلکه اگر دست بدهد مرتکب عدم رعایت منشور سیاسی کشور ما شده است و ما هنوز این مباحث را حل نکردهایم.
بر اساس آیات قرآن، آن دسته از زنان پیری که امید به ازدواج با آنها وجود ندارد میتوانند بدون حجاب بیرون آیند، آیا جامعه ما میپذیرد پیر زنی بیحجاب در عرصه اجتماع ظاهر شود!؟ «وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاء اللَّاتِی لَا یَرْجُونَ نِکَاحًا فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُنَاحٌ أَن یَضَعْنَ ثِیَابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِینَةٍ وَأَن یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَّهُنَّ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ»؛ و بر زنان از کار افتادهاى که [دیگر] امید زناشویى ندارند گناهى نیست که پوشش خود را کنار نهند [به شرطى که] زینتى را آشکار نکنند و عفت ورزیدن براى آنها بهتر است و خدا شنواى داناست.
لذا این مباحث، مباحث دینی نیست و متأسفانه این موضوع به سلیقه مدنی ما تبدیل شده است و ربطی به اسلام ندارد. نه اینکه بنده بخواهم از این قضیه دفاع کنم بلکه من معتقدم این امور جزو فرهنگ مدنی جامعه ایران شده است در صورتی که در زمان پیامبر اکرم (ص) کنیزان و زنان اقلیتهای مذهبی نیز حجاب نداشتند.
چیزی که در حال حاضر درباره حجاب مطرح است و در جستجوی تمام علل که بنگریم، فکر میکنم آنچه که بیش از همه خودنمایی میکند کمکاری مسئولان فرهنگی کشور است. در مدارس دخترانه برای حجاب چه کاری انجام میشود اما برای بیحجابی کارهای بسیاری انجام شده است.
از میان تمام کارهایی که میتوان انجام داد ضمن تمام برخوردهای مسکّنوار، کار فرهنگی از ابتدا صورت نگرفته و مثلا وقتی میخواهیم شور انتخابات را در تلویزیون نشان دهند از خانمهایی که روسریهایشان عقب رفته و آرایشهای کذایی دارند مرتبا با این افراد مصاحبه میکنند و بسیار کم به سراغ افراد محجبه میروند لذا این تضادها و تعارضهای داخلی موجب تشدید بحران بدحجابی در کشور میشود که باید جلوی این امور گرفته شود.
متأسفانه صدا و سیما یکی از عمدهترین مجموعههای دامن زن به جریان بیحجابی در کشور است ولو اینکه مراعات هم بکند و خاله شادونه پیراهن بلند هم بپوشد اما در واقع تازهترین مدها را در شبکههای مختلف ارائه میکند و همان بازیگر تلویزیون در بیرون از فضای تلویزیون طور دیگری ظاهر شده و حرفهای عجیب و غریب میزنند مثلا خانمی که نقش دختر مذهبی را در تلویزیون ایفا میکند اما در بیرون از فضای رسانه از شاه دفاع میکند، اصلا این فرد در تلویزیون چه کار میکند! این فرد صرفا به دلیل دارا بودن یک چهره خوب و بازی زیبا در سریال تلویزیون، ملائکه شده است لذا این تعارضات به بحران بدحجابی و بیحجابی بسیار کمک کرده است.
دولت، همان برنامهای را که میگوید دیربازده است را ارائه دهد!
نظر شما در خصوص اینکه میگویند «کارهای فرهنگی، دیربازده است» چیست و آیا این موضوع میتواند توجیهی برای کمکاریهای موجود در زمینه موضوع حجاب به شمار رود؟
ابراهیمپور: وقتی در هر جلسهای که با مسئولان دولتی مواجه شده و موضوع حجاب را مطرح میکنیم با این جواب رو به رو میشویم که مسئله حجاب یک مسئله فرهنگی و یک موضوعی است که یک سال و دو سال جواب نمیدهد اصل این حرف درست است اما شروع این کار کجاست؟
اینکه میگویند کارهای فرهنگی دیربازده است قبول داریم. کارهای فرهنگی یک پروژه نیست؛ اگر یک پروژه عمرانی را در نظر بگیریم میگوئیم مثلا این ساختمانی که قرار است در طی 4 سال ساخته شود با تخصیص بودجه بیشتر و اعمال یک سری از اقدامات میتوان آن را دوساله ساخت اما آن درختی که قرار است جلوی این ساختمان کاشته شود دیگر پروژه نیست که بگوئیم مثلا 4 سال میخواهد رشد کند 2 سال کافی است، بلکه این درخت باید در یک پروسه زمانی و در یک شرایط عادی رشد کند.
ما اصل این که کار فرهنگی دیر بازده است را قبول داریم اما کی میخواهد این کار فرهنگی شروع شود؟! لذا هر موقع ما با مجموعههای دولت صحبت میکنیم، میگویند پروژههای فرهنگی دیربازده است. البته هیچ وقت این شعار محقق نخواهد شد چرا که اگر نگاهی به پروژههای عمرانی در کشور داشته باشیم دولت نگاه میکند اگر قرار است دولتی در آینده از این پروژه استفاده کند شاید آن کار را انجام ندهد و سعی میکند در زمان خود، آن را به پایان برساند.
دستگاههای فرهنگی نیز همین طور است عمر انجام یک کار فرهنگی از رئیس یک اداره بیشتر است هیچ وقت یک رئیسی کاری را شروع نمیکند که رئیس دیگری از آن بهرهمند شود و اگر هم کسی این کار را انجام دهد فراتر از الزامات قانونی و دولتی خود عمل کرده است و براساس اعتقادات و باوردهای دینیاش فلان کار را انجام داده است و بسیار کماند مسئولانی که دارای این نگاه باشند.
حال، آغاز برنامههای فرهنگی چه زمانی است؟
اگر دولت آقای احمدینژاد از سال 84 تاکنون که زمان کمی هم نیست، ما نمیگوییم وضعیت حجاب را از 50 یا 60 سال پیش ترمیم میکرد اما حداقل کاری که میتوانست انجام دهد پیدا کردن مسکّنی بود که وضعیت را ثابت نگه دارد و از توسعه روند بدحجابی جلوگیری کند که متأسفانه این کار اتفاق نیفتاد.
ما میخواهیم بدانیم برنامه دولت در این زمینه چیست؛ همان برنامهای که دولت میگوید دیربازده است را ارائه دهند! با توجه به اینکه بنده در جلسات وزارت کشور حضور داشتهام، میدانم که چنین برنامهای وجود ندارد. مسکّن جای خودش، باید برنامههای فرهنگی هم داشته باشیم.
در مسئله کالاها، هیچ گاه مقام معظم رهبری نمیگویند جلوی واردات را بگیرید و این واردات به دلیل اینکه نیاز جامعه است باید وارد شود اما از طرف دیگر میفرمایند باید به خودکفایی برسیم، جنبشی علمی باید فعالیتهای خاص خودش را داشته باشد لذا ایشان برای دولت و جامعه برنامه دارد و ترسیم چشمانداز بیست ساله در همین راستا است و ما باید بعد از 20 سال حرف اول را در منطقه بزنیم. این به این معنا نیست که باید برای تحقق چشمانداز بیست ساله تمام کارها را تعطیل کنیم بلکه در این مدت، جامعه اسلامی نیازهایی دارد که شاید در راستای آن چشم انداز هم نباشد ولی الان ضرورت دارد که این کار انجام شود از این رو ما باید آن را انجام دهیم تا سرانجام روزی به خودکفایی برسیم.
مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره حجاب، متاسفانه تاکنون از سوی دولت اجرا نشده است
آیا چشمانداز مشخصی از سوی دولت در مسائل فرهنگی وجود دارد؟
ابراهیمپور: باید گفت مسائل فرهنگی اصلاً چشماندازی ندارد که دولت بخواهد آن را مطرح کند؛ اگر دولت برنامهای دارد آن را ارائه دهد و بگوید مثلا ما نسبت به مسئله فرهنگی این چشمانداز را مطرح کردهایم، این بخش شروع شده و تا انتهای این دولت 10 درصد آن انجام میشود و مابقی در دولتهای بعد انجام خواهد شد!
این چشمانداز کجاست آیا چنین برنامهای وجود دارد؟ میخواهم بگویم وضعیت بدتر از این است، اگر ما در این مسئله با دولت اختلاف داشته باشیم کار به نتیجه نخواهد رسید فصلالخطاب تمام این امور، قانون است.
مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان فصلالخطاب تمام این مباحث است حال اگر دهها میزگرد، همایش برگزار و بیان شود که دولت، ملت، حوزههای علمیه چه کارهایی را باید انجام دهند، صحیح اما در حال حاضر قانون باید رعایت شود ما مصوبه قانونی داریم که توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شده است اما مشخص نیست که چرا دولت این قانون را اجرا نمیکند؟!
یکی از بزرگترین چالشهایی که در 30 سال پس از انقلاب رخ داد بحث فتنه 88 بود کسانی که فتنه را برپا کردهاند داخل نظام بودند و تمام آنها به ظاهر، ملزم به قانون بودند مقام معظم رهبری فرمودند اگر اعتراضی به انتخابات دارید از راه قانونی این اعتراض را مطرح کنید.
لذا اگر دولت برنامهای، سلیقهای و مطلبی دارد و یا اینکه اصلا صد درصد، مخالف برنامههای مجموعههای فرهنگی است باز هم باید قانون رعایت شود، نمیتوان گفت چون من دولت هستم و با فلان قانون با سلیقه من متفاوت است پس قانون باید تعطیل شود و برنامه دلخواه خودش را اجرا کند چراکه این، خود محوری نام دارد نه قانون محوری.