کد خبر 131831
تاریخ انتشار: ۸ تیر ۱۳۹۱ - ۱۷:۳۲

گرانی به اندازه‌ای عجیب در حال رشد است که وقتی از فروشنده مغازه نرخ چیزی را در قیاس با چند ماه پیش بپرسیم، احتمال شنیدن «تغییر نکرده!» به شدت پایین خواهد بود! اما آیا این پرسش و پاسخ ساده به ذهن گزارشگران خلاق صدا و سیما رسیده یا نه، موضوع دیگری است؛ به نظر شما، رسانه‌ای که رژیم لاغری یک گربه در آن سوی دنیا را در یک بخش مهم خبری پوشش می‌دهد، آیا موضوعی داخلی مانده که نگفته باشد؟!

به گزارش مشرق به نقل از تابناک، وقتی برای چندمین بار درمی‌یابیم که نرخ شیر قانونا افزایش یافته است، حالمان دگرگون می‌شود؛ مگر آقایان تا همین چند روز پیش نمی‌گفتند افزایش نرخ شیر غیرقانونی است و خودسرانه؟ مگر قرار نشده بود که جلوی این کار را بگیرند و گشت کنترل قیمت راه بیندازند؟

ماجرای افزایش قیمت شیر در حالی ادامه دارد که مصرف آن به شدت تحت تأثیر قرار گرفته و حتی اوایل هفته جاری، پیامک‌هایی مبنی بر نخریدن و تحریم آن دست به دست می‌شد. این در حالی است که در آغاز سال جاری و با نخستین افزایش قیمت این محصول مهم، معاون سازمان حمایت مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان گفته بود: «کارگروه کنترل بازار تا این لحظه هیچ گونه مصوبه‌ای برای افزایش قیمت شیر خام نداشته و حتی وزارت جهاد کشاورزی به عنوان متولی امر، افزایشی را مصوب نکرده و افزایش‌های اخیر غیر قانونی است».

البته پس از اظهارنظر‌هایی از این دست بود که چند نهاد به فکر مقابله با این گرانفروشیِ غیرقانونی و سراسری افتادند و فرصتی مناسب برای صدا و سیما فراهم کردند تا به میدان آمده و در قالب حمایت از پیگیری مسئولان برنامه سازی کنند؛ غافل از اینکه این مقابله ممکن است به محو چند روزه شیر از بازار و در ‌‌پایان بازگشت آن با‌‌ همان نرخ گران و البته این بار قانونی منجر شود!
 
به عبارت بهتر، بر خلاف ظاهر ماجرا که به سود مصرف کنندگان به نظر می‌رسید، بیم سپرده شدن گاوهای شیرده به کشتارگاه‌ها از طرف دامدارانی که از افزایش روزافزون هزینه‌های تولید نگران بودند، موجب شد تا خواسته تولیدکنندگان به کرسی نشسته و حامیان مسئولان به ویژه صدا و سیما به سکوت فرو روند.

این در حالی است که با نگاهی دقیق‌تر به ماجرا، درخواهیم یافت که افزایش تقریبا دو برابری نرخ شیر در یک سال گذشته، نه تنها به کاهش 20 تا 30 درصدی تولید این محصول و سرانجام به ورشکستگی شمار بسیاری از تولید کنندگان منجر شده، بلکه در بازار مصرف نیز با کاهش 20 درصدی (البته تا پیش از گرانی اخیر) مصرف مواجه و عملا تبدیل به پتانسیل بزرگی از خطرات جانبی ناشی از مصرف نکردن این محصول مهم شده است.
جایی که تا سال گذشته مصرف سرانه شیر و فرآورده‌های آن در کشورمان ـ بر پایه شیر ـ نزدیک ۷۵ کیلوگرم بود.

حال آنکه میزان مصرف هر فرد بالغ از سوی سازمان‌های ملی و بین‌المللی، روزانه نیم لیتر شیر مایع، ۲۵ تا ۳۵ گرم پنیر و ۲۰۰ گرم ماست توصیه شده است و مصرف سرانه این محصولات در کشورهای اروپای غربی بین ۳۵۰ تا ۵۰۰ کیلوگرم در سال در نوسان است. با یادآوری این نکته که کمترین (حداقل) نیاز هر فرد به شیر و فرآورده‌های آن در سال ۱۵۶ کیلوگرم، حد مطلوب ۳۰۰ کیلو و میزان ایده‌آل ۴۵۰ کیلوگرم است!

اینجاست که نه تنها گرانی نرخ شیر به سود تولید کننده و مصرف کننده نبوده، بلکه پای یک ضرر گسترده ملی در میان خواهد آمد که می‌تواند در سال‌های آینده با انبوه بیماری‌های اسکلتی و حرکتی و شاید ناتوانی عمومی رهنمون شده و تبدیل به بحرانی شود که نیمی از سنگ بنایش را امروز تعبیه کرده‌ایم.

در چنین وضعی است که از سکوت متولیان سلامت و نیز از بی‌خبری رسانه بزرگی چون صدا و سیما شگفت زده می‌شویم، چرا که نپرداختن به این مشکل را دست کم جفا به مردم می‌دانیم.

اینجاست که انتخاب خبر رژیم گرفتن یک گربه چاق آمریکایی در یک بخش خبری پر مخاطب تلویزیونی، اعتراض دانشجویان فلان کشور به دلیل افزایش چند درصدی شهریه، گزارش چند باره از پلی که مردم فرانسه روی آن قفل زده و کلیدش را به آب می‌سپرند، گدایی (بخوانید نوازندگی سیار) با استفاده از کارت خوان و هزاران مورد دیگر از این دست، وقتی معضلی به این گستردگی و البته تأثیرگذاری در داخل کشورمان به چشم رسانه ملی نمی‌آید، تنها می‌تواند نقش سوهان اعصاب را داشته و بر طبل بی‌اعتمادی بکوبد.


این تصویر‌‌ همان گربه معروف (!) است که وقتی صاحب پیرش از نگهداری‌اش عاجز شد، آن را به مرکز نگهداری حیوانات در نیومکزیکو تحویل داد تا دامپزشکان آنجا برایش رژیم غذایی و حرکت روزانه تجویز کنند؛ گربه‌ای هفده کیلویی که در قیاس با وزن سه تا ۵/۵ کیلوگرمی هم نوعان معمولی‌اش بسیار سنگین‌تر است و همین دلیل، موجب انتشار تصویرش در اواسط اردیبهشت ماه در «آسوشیتدپرس» شده، ولی در قیاس با بسیاری اخبار دیگر، اینقدر مهم نیست که مثلا یک ماه بعد اخبار ۳۰: ۲۰ به آن بپردازد! نظر شما چیست؟

وقتی گزارشی بیات و تاریخ مصرف گذشته با لحنی تمسخر آمیز به بیننده منتظر خورانده می‌شود، حال آن که گذر هیچ یک از چند هزار کارمند صدا و سیما به خیابان‌ها نمی‌افتد تا مثلا فروش شیر محلی در پیاده رو‌ها را با یخچال‌های خالی از بطری شیر مغازه‌ها، انبوه بیماران مبتلا به بیماری‌هایی چون پوکی استخوان با همایش‌های رنگارنگ و البته مجلل در هتل‌های چند ستاره و مواردی از این دست مورد قیاس قرار نمی‌گیرد، از خودمان می‌پرسیم که مبنای انتخاب خبر در رسانه ملی کشورمان چیست؟

چگونه می‌شود، یک رسانه برای تبلیغات (لطفا تأثیر تبلیغات در خودکفایی یک رسانه و خروج آن از صف بودجه بگیران را در نظر نگیرید) به کوچک‌ترین واحد زمانی (ثانیه) و بزرگترین واحدهای پولی روی آورده باشد اما به جای طرح موضوعات بسیار مهم داخلی به سراغ فلان گربه و بهمان پل آن هم در قالب خبر برود؟!

همان رسانه‌ای که‌ گاه اینقدر ضیق وقت دارد که نیمه‌های شب هم ممکن است فلان برنامه محبوبش را به دلیل پایان یافتن وقت، بدون خداحافظی مجری قطع کند!

شاید بد نباشد پرسش بی‌پاسخمان را به گونه دیگر مطرح کنیم: آیا گرانی نرخ شیر هم با امنیت ملی گره خورده که نه رسانه ملی به آن می‌پردازد و نه مسئولان به آن وقعی می‌نهند؟!