به گزارش مشرق، به مناسبت نزدیک شدن به سالروز شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی روزنامه وطن امروز گفتوگویی با دکتر غلامعلی حدادعادل، استاد فلسفه دانشگاه تهران انجام داده است که بخشهای مهم آن از نظرتان میگذرد.
میتوانیم انقلاب اسلامی را با مطالعه زندگی سردار سلیمانی بهتر بشناسیم
- شخصیت شهید سلیمانی، شخصیتی است که میتوانیم انقلاب اسلامی را با مطالعه زندگی او بهتر بشناسیم، یعنی اگر کسی به ما بگوید که انسان تربیت شده در تراز انقلاب اسلامی در دوران شما چه کسی است؟ یک نمونه خوب آن شهید سلیمانی است.
- رشد و نمو شهید قاسم سلیمانی نشانه تحولی است که انقلاب در جامعه ایران ایجاد کرد به طوری که یک بچه محروم متعلق به یک روستا به نام قنات ملک از بخش رابر که این روستا آنقدر کوچک است که شاید در بعضی از نقشهها نام آن درج نمیشود، اینچنین رشد و ترقی میکند و در جایگاهی قرار میگیرد که نامش برای همه جهان آشناست.
- این فرد در متن این انقلاب به جایی میرسد که همه سیاستمداران قدرتهای بزرگ و فعالان سیاسی و نظامی منطقه، چشمهایشان به او دوخته میشود که او کجاست و چه میکند.
ماجرای عکس حاج قاسم در اتاق وزیر دفاع آمریکا
- یکی از دوستان من به نام آقای دکتر خوشرو که نماینده سابق ایران در سازمان ملل بود و قبلا هم در آمریکا در دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل کار میکرده است، برای من به نقل از کسی که به دیدار وزیر سابق یا اسبق دفاع آمریکا رفته بود یک مطلب عجیبی را نقل کرد. ایشان میگفت این وزیر دفاع برای خود دفتری داشته و برای موسسات آمریکا مثل پنتاگون یا وزارت دفاع و دانشگاهها، کارهای مطالعاتی راهبردی در امور نظامی و دفاعی آمریکا انجام میداده است.
- او میگوید وقتی من وارد دفتر این وزیر شدم، دیدم یک عکس تمامقد بزرگ و بلندبالایی از سردار سلیمانی را در برابر خود روی دیوار نصب کرده است. این فرد تعجب کرده و سوال میکند که شما چه نسبتی با سلیمانی دارید؟ شما میدانید که او دشمن شماست و شما هم دشمن او هستید، فلسفه اینکه عکس به این بزرگی و تمامقد را در دفتر کار خود نصب کردهاید، چیست؟ او گفته بود برای اینکه من دائم متوجه این نکته باشم که هر کاری که ما میکنیم این آدم خنثی میکند، این عکس را نصب کردهام تا فراموش نکنیم که در منطقه چه کسی نقطه مقابل ما است!
- حالا شما ببینید چگونه این بچه محروم، از یک روستای محروم چنین جایگاه و عزتی در جهان پیدا میکند، این معجزه انقلاب است. خود سردار سلیمانی نشان میدهد انقلاب مردمی یعنی چه.
گفتم: «حاجی! دلت برای رفقایت تنگ شده؟»
- چند ماه قبل از شهید شدنشان (فکر میکنم ایام محرم بود) در روضه آقا شرکت کردیم. من و شهید سلیمانی دوشادوش هم نشسته بودیم. جلسه با قرآن شروع شد و قاری این آیه را خواند: «مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُواالله عَلَیهِ فَمِنهُم مَن قَضی نَحبَهُ وَمِنهُم مَن یَنتَظِرُ وَما بَدَّلوا تَبدیلًا»، «در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستادهاند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند) و بعضی دیگر در انتظارند و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند». خب! در این انقلاب برای شهدا بارها این آیه قرآن را خوانده بودیم. همه گوش میکردیم اما من متوجه شدم که شهید سلیمانی که کنار من نشسته، در هنگام تلاوت این آیه گریه میکند. طوری گریه میکند انگار که در اوج روضه آخر مجلس است. من همانجا فهمیدم راز این گریه چیست. همانطور که نشسته بود، سرم را کنار گوشش بردم و گفتم: «حاجی! دلت برای رفقایت تنگ شده؟» وقتی سردار سلیمانی شهید شد، من یاد آن خاطره افتادم و گفتم اصلا این روح دیگر در این بدن قرار نمیگرفت. این شوق پرواز در آن گریهها دیده میشد. این خاطرهای است که هیچ وقت فراموش نمیکنم.