به گزارش مشرق، دو سال از عملیات ترور فرماندهان عالی جبهه مقاومت اسلامی و در رأس آنها شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس توسط دولت تروریستی ایالات متحده میگذرد. آمریکا متهم اصلی عملیات تروریستی به شهادت رساندن شهید سپهبدسلیمانی است. اخیراً یکی از سرکردگان نظامی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی به نام «تامیر هیمن» رئیس سابق دستگاه اطلاعات نظامی این رژیم که حدود یک ماه قبل بازنشسته شد، برای نخستین بار اعتراف کرد «تلآویو در این عملیات که دو سال پیش با رهبری آمریکا انجام شد نقشی ایفا کرده است».
اعتراف علنی مقام بلندپایه اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی (امان) مبنی بر مشارکت در عملیات ترور شهید سلیمانی مطمئناً در زمان مناسب پیامدهای خطرناکی در پیش روی این رژیم قرار خواهد داد.
آمریکا و رژیم صهیونیستی خیال میکردند با ترور شهید سلیمانی حضور و نفوذ و بازدارندگی منطقهای جمهوری اسلامی و همچنینمحور مقاومت اسلامی در یمن، سوریه، عراق و لبنان تضعیف یافته و به تدریج از بین خواهد رفت. غافل از اینکه مقاومت اسلامی متکی به شخص و کارگزار نیست که با حذف آن، ساختار از بین برود. در این رابطه شهید عماد مغنیه از فرماندهان عالی حزبالله لبنان و همرزم دیرین شهید سلیمانی در جبهه مقاومت اسلامی، جمله معروفی دارد که میگوید قدرت اصلی در محور مقاومت «قدرت روحی» است و بقیه عناصر قدرت از آن نشئت می گیرند.
با بررسی روند تحولات میدانی، سیاسی، نظامی و امنیتی منطقه دردو سال اخیر، این موضوع کاملاً اثبات شده است که برخلاف محاسبات از پیش تعیین شده، آمریکاییها و صهیونیستها نتوانستند به اهداف و چشماندازهایی که از طریق ترور شهید سلیمانی به دنبال آن بودند، دست پیدا کنند. این در حالی است که عملیات ترور شهید سلیمانی، پیامدهای مختلفی نیز در ابعاد سیاسی، امنیتی، نظامی و غیره در سطح منطقهای و بینالمللی داشته است که این پیامدها بیش از هر زمان دیگری عرصه را بر حضور و فعالیت آمریکا در منطقه تنگ نموده و امنیت و بقاء رژیم صهیونیستی را با تهدیدهای حیاتی مواجه کرده است.
ارتقای قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران، تقویت کمی و کیفی جبهه مقاومت اسلامی، ارتقای جایگاه جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت برتر منطقهای، کاهش نفوذ سیاسی، نظامی و امنیتی آمریکا و تقویت روند افول این کشور در منطقه و همچنین تشکیل ائتلافها و اتحادهای درون منطقهای چهار پیامد مهم و راهبردی ترور شهید سلیمانی است که تا حدود زیادی باعث تقویت موازنه وحشت در منطقه علیه رژیم صهیونیستی و آمریکا شده است.
برای اینکه اطاله کلام نشود در نوشتار حاضر تنها به ارتقای قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران که در جای خود موضوعی مهم است پرداخته و بحث در خصوص پیامدهای دیگر عملیات ترور شهید سلیمانی به فرصتی دیگر واگذار میشود.
در یک تعریف ساده، بازدارندگی بر پایه موازنه وحشت تحقق مییابد. به این معناست که به واسطه بازدارندگی دشمن مجاب میشود که استفاده از نیروی نظامی و توسل به جنگ و درگیریعلیه کشوری که صاحب بازدارندگی شده است و آن را تثبیت و تحکیم نموده است، روندی پرهزینه و بیتأثیر در پیشبرد محاسبات راهبردی است. به بیان دیگر بازدارندگی عبارت است از منصرف و مأیوس کردن دشمن از اقدام نظامی و عملی کردن تهدیداتش از طریق ایجاد شک و تردید یا ترس به وسیله اقدام و مقاومت فعال در برابر تهدیدهای اوست. بنابراین بازدارندگی، افزون بر توان تلافی، متضمن مقاومت فعال و هوشمندانه معطوف به یأس و ناامیدی دشمن از جنگ و تجاوز نیز میباشد.
با توجه به اینکه بازدارندگی عمدتاً برحسب قدرت و تسلیحات نظامی شکل میگیرد و توان و تسلیحات موشکی نیز عنصر اصلی تشکیل دهنده بازدارندگی است، لذا باید تأکید داشت که شهید سلیمانی اگرچه مشارکت مستقیمی در شکلگیری توان موشکی با عنوان عنصر اصلی قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی نداشته است، اما به صورت غیرمستقیم نقش مهمی در امکان بکارگیری و استفاده از موشک به عنوان یک ابزار بازدارنده ایفا کرده است.
اینکه بعد از شهادت سپهبد سلیمانی، جمهوری اسلامی ایران پایگاه آمریکایی عین الاسد در عراق را با موشکهای بالستیکمورد هدف قرار میدهد، یک اقدام مهم و راهبردی محسوب میشود که موجب وحشت آمریکاییها شده و هرگونه ابتکار عمل از آنها را برای پاسخ متقابل سلب میکند؛ آنهم در شرایطی که پیش از آن، ترامپ رئیس جمهور وقت آمریکا به شدیدترین وجه و در بالاترین سطح ایران را تهدید نظامی کرده بود. این سطح از حمله موشکی به یک پایگاه آمریکایی در تاریخ روابط بینالملل اقدامی بیسابقه است که به لطف خون شهید سلیمانی حاصل شد و به معنای واقعی کلمه اعتبار ابرقدرتی آمریکا را از بین برد.
حمله به پایگاه آمریکایی عینالاسد فارغ از اینکه چقدر تلفات داشت، گامی مهمی در ارتقای قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران است که نمیتوان نقش آن را در مهار دشمن آمریکایی و صهیونیستی در منطقه که تصور میکردند به شهادت شهید سلیمانی ایران تضعیف خواهد شد، نادیده گرفت. این عامل بازدارنده در مورد متحدین عرب آمریکا و در رأس آنها عربستان سعودی نیز صادق است. ضمن اینکه در این دو سال گروههای مقاومت اسلامی به ویژه در سرزمینهای اشغالی نیز به سطوح قابل توجهی از قدرت بازدارندگی با ابزار موشکی دست یافتهاندکه بیش از هر زمان دیگری باعث هراس صهیونیستها و از بین رفتن عمق استراتژیکی رژیم صهیونیستی شده است.
عملیات بیسابقه و منحصربفرد «سیفالقدس» که برای نخستین بار قدرت بازدارندگی رژیمصهیونیستی را از بین برد، به تنهایی کافیست تا به عمق تضعیف امنیت رژیمصهیونیستی در این دو سال پی برد. قدرت بازدارندگی فراگیر، همهجانبه و نامتقارنی که امروز گروههای مقاومت اسلامی در فلسطین و لبنان در برابر رژیمصهیونیستی دارند، قابل مقایسه با چند سال قبل نیست.
هماکنون دوست و دشمن اذعان دارند که شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی نه تنها در زمان حیات بلکه بعد از شهادت نیز نقش بی بدیلی در تقویت قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران و گروههای مقاومت اسلامی در منطقه داشته است.