سرویس دیدگاه مشرق - چند روزی از دومین سالگرد شهید حاج قاسم سلیمانی گذشته است، روا نبود تا در آن روز به موضوعی به غیر از زنده نگه داشتن یاد شهید و قدردانی از شهامت های آن بپردازیم
اما امروز میطلبد چند روز به عقب برگردیم و دو اتفاق که در آن ساعات فضای مجازی و بخشی از فضای رسانه ای کشور را درگیر کرده بود بپردازیم:
اول موضوع سادهی زیپی که بر روی شانهی سردار سلامی برای زدن واکسن گذاشته شده بود که به طرز عجیبی مورد هجمه برخی جریانات قرار گرفت و دوم تصویری از زینب سلیمانی که گوشی موبایل آیفون در دست داشت.
نکته ای که باعث شد تا به این بحث بپردازیم نه جریان ضد انقلاب و نه حتی طیف تندروی به ظاهر عدالتخواه و اصلاحطلب که تعداد زیادی از این افراد و جریانات نقش مگس بر روی زخم را دارند و از هر فرصتی برای ماهی گیری از آب گل الود و ضربه زدن به نظام و سیاه نمایی شرایط کشور استفاده میکنند؛ بلکه دلیل اهمیت موضوع، درگیر شدن بخشی از بدنهی انقلابی فعال در فضای مجازی و رسانه ای کشور در فضای رسانهای ایجاد شده متعاقب برخی اتفاقات و بازتابهای آن در فضای مجازی و رسانهای داخل و خارج از کشور است.
البته برخی از کاربران نیز به گرفتار شدن بخشی از جریان ارزشی - انقلابی در تلههای خبری اینچنینی اشارههایی کرده و نسبت به آن انتقاداتی را مطرح کردهاند.
آیا این دست مسائل حاشیهای در دومین سالگرد شهادت اسطوره مردم ایران، ارزش این حجم از واکنش که گاه تا مرز توهین و هتک حرمت سردار شهید نیز پیش رفت را داشت؟
آیا ضد انقلاب به سرکردگی مصی علینژاد و رسانه هایی چون بی بی سی و سعودی اینترنشنال به صورت تصادفی ناگهان بیشترین حجم تولید و پوشش اخبار در رسانههای خود را به این موضوع فرعی اختصاص میدهند؟
بر فرض اینکه این انتقادات صحیح باشد، آیا بدنه انقلابی فضای مجازی و بخشی از توده مردم که دلداده انقلاب و شهدا هستند باید در زمین طراحی شده توسط ضدانقلاب بازی کنند؟
اما با گذشت چند روز از سالگرد شهادت حاج قاسم، جای سوال ندارد که امروز چرا کسی به این سوژه نمیپردازد؟ آیا ناگهان اهمیت آن از بین رفته یا اساسا اصل طرح چنین سوژهای، ایجاد حاشیه برای یک مراسم ملی بود؟
در فضای رسانه و افکار عمومی اگر موضوعی اهمیت خبری و تحلیلی داشته باشد، ناگهان از سرخط اخبار حذف نمیشود. اما اگر پای یک طراحی و عملیات روانی در میان باشد، به محض اینکه عملیات طراحی شده به نتیجه و نقطه مطلوب رسید (که در مورد اخیر، به حاشیه بردن اصل مراسم سالگرد شهید سلیمانی و تخریب چهره قهرمان ملی ایران بود)، ماموریت آن رسانه ها و افراد همسو به پایان رسیده است. جمعی در داخل کشور از طیفهای مختلف با نیتهای متفاوت حول یک موضوع حاشیهای انواع تهمتها و تخریبها را روانه طرف مقابل میکنند. معاندان هم در این بین عزت و اعتماد به نفس ملی و جریحهدار کردن احساسات عمومی نسبت به قهرمان ملی و اسطوره تاریخی ملت ایران را هدف قرار میدهند.
به نظر میرسد گمشده امروز ما زمان شناسی است، اینکه در چه زمانی باید چه کاری انجام دهیم؛ چگونه موضوعات را اصلی و فرعی کنیم و واکنش درست را در چه زمانی و با چه شدت و غلظتی بروز دهیم.
در مکتب اهل بیت علیهم السلام، زمانشناسی (توجه به مقتضیات و شرایط و اوضاع زمانه) یک اصل شمرده می شود که هم در سخنان و رفتار پیامبراسلام (ص) و هم در گفتار و سیره ائمه معصومین نمایان است.
خداوند متعال به مؤمنان چنین دستور می دهد: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ جَاءَکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا أَنْ تُصِیبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَیٰ مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! اگر شخص فاسقی خبری برای شما بیاورد، درباره آن تحقیق کنید، مبادا به گروهی از روی نادانی آسیب برسانید و از کرده خود پشیمان شوید.
رهبر انقلاب در همین مورد می فرمایند:
لحظه را باید شناخت، نیاز را باید دانست. کسانی در کوفه دلهاشان پر از ایمان به امام حسین بود، به اهلبیت محبت هم داشتند، اما چند ماه دیرتر وارد میدان شدند
لحظه را نشناختند؛ عاشورا را نشناختند؛ در زمان، آن کار را انجام ندادند.
عدّهی توّابین، چند برابر عدّهی شهدای کربلاست. شهدای کربلا همه در یک روز کشته شدند؛ توّابین نیز همه در یک روز کشته شدند. اما اثری که توّابین در تاریخ گذاشتند، یک هزارم اثری که شهدای کربلا گذاشتند، نیست! بهخاطر اینکه در وقت خود نیامدند. کار را در لحظهی خود انجام ندادند. دیر تصمیم گرفتند و دیر تشخیص دادند.
در آخر امیدواریم مسایل پیش آمده باعث پخته تر شدن بیش از پیش جریان انقلابی شده تا دیگر دشمنان و بدخواهان ایران و ملت ما نتوانند با اصلی کردن مسائل فرعی و حاشیهای، شکوه و عظمت ملت ایران را با فریب رسانهای کمرنگ کنند. سواد رسانهای و هوشیاری تحلیلی همراه با دشمنشناسی ضرورت امروز همگان بویژه در جریان انقلابی فعال در عرصه شبکههای اجتماعی است.