خواستیم از عظمت کورش کبیر و پادشاهی بزرگ او یک خطابه برای این آقایان بخوانیم که یکهو یادمان افتاد حضرت علامه در المیزان احتمال فرموده که ذوالقرنین همان کورش کبیر باشد. لهذا لازم است اکنون دادستان کل کشور یک انحصار ورثۀ جهانی بدهد که هر کس از وارثان کورش که ادعایی دارد بیاید نامش را ثبت نماید تا تکلیف سهم الارث آن متوّفی معین شود.

گروه فرهنگی مشرق - چند روز پیش با خبر شدیم آقای پرویز شیخ‌طادی نیز به جمع سه مدعی ساخت فیلم کورش کبیر پیوسته است. با این حساب جمع این افراد به چهار نفر رسید. سه مدعی قبلی عبارت بودند از عزیز الله حمیدنژاد، محمد درمنش، و علی معلم (تهیه کننده)، که برای کارگردانی فیلمش مسعود جعفری جوزانی را انتخاب کرده است.

هر کدام از این چهار کارگردان مدعی هستند که کورش ما، در واقع کورش‌تر است. می‌خواستیم به این حضرات سرمشق بدهیم که روزی ده سیاهه از نام «کورش کبیر» را در دفترشان رونویسی کنند. و بعد هم طبل رسوایی آنها را بزنیم که ایشان که از تحقیق در باب یک واقعۀ تاریخ معاصر همچون قضیه فلسطین یا جنگ ایران و عراق عاجز هستند چطور می‌توانند در خصوص کورش کبیر تحقیق کنند؟

خواستیم از عظمت کورش کبیر و پادشاهی بزرگ او یک خطابه برای این آقایان بخوانیم که یکهو یادمان افتاد حضرت علامه در المیزان احتمال فرموده که ذوالقرنین همان کورش کبیر باشد. لهذا لازم است اکنون دادستان کل کشور یک انحصار ورثۀ جهانی بدهد که هر کس از وارثان کورش که ادعایی دارد بیاید نامش را ثبت نماید تا تکلیف سهم الارث آن متوّفی معین شود.

علی هذا، پیش بینی می‌گردد که اهمّ ما یملک مادی و معنوی کورش کبیر میان این افراد بدینطور تقسیم گردد:
1. خاطرات ازدواج کورش با دوشیزه کاساندان، نصیب محمد درمنش سازندۀ فیلم‌های دوشیزه (1381) و آژانس ازدواج (1389)
2. خاطرات زندگی مشترک کورش و بانو تا زمان تولد کمبوجیه، نصیب علی معلم تهیه کنندۀ فیلم آل (1388)
3. اوسنۀ پادشاهی کورش، نصیب امرالله احمدجو سازندۀ سریال‌های روزی روزگاری (1368) و پشت کوه‌های بلند (1391)
4. ماجرای فتح بابل و استفاده از نام و شهرت این فقره، نصیب عزیز الله حمیدنژاد کارگردان هور در آتش (1370)
5. ظروف طلا نقرۀ معبد سلیمان که پس از فتح بابل استرداد شد و در سال 70 میلادی مجدداً توسط رومیان به غنیمت رفت، مزد چنگ پرویز شیخ‌طادی سازندۀ فیلم ضد یهودیِ شکارچی شنبه
6. افتخار ذوالقرنین بودن کورش، بهرۀ ابوالکلام آزاد وزیر فرهنگ سابق هند که قبل از حضرت علامه اثبات نمود کورش همان ذوالقرنین است یا بالعکس
7. ماجرای مسافرت چون بادِ کورش به ارض روم (جابُلسا) اختصاص می‌یابد به مسعود جعفری جوزانی سازندۀ فیلم در مسیر تند باد (1367) و سریال در چشم باد (1388)
8. ماجرای کشور گشایی کورش به چین و ماچین (جابُلقا)، بهرۀ منوچهر متکی به سبب عزل ظالمانه از سوی احمدی‌نژاد
9. منشور کورش برای صرفاً برای برداشت یک عکس یادگاری با آن، امانت داده می‌شود به اسفندیار رحیم مشایی، به شرط آنکه با استفاده از قوای اجنه بتواند آن را از موزۀ بریتانیا خارج نماید
10. امتیاز احداث سد یأجوج و مأجوج در مغولستان، به نام دکتر احمدی‌نژاد
11. امتیاز بنای یک باب مدرسه و «مکتبخانه ایرانی» به نام مبارک کورش کبیر در شهر کابل، نصیب نوچه‌های اسفندیار مشایی
12. حق چاپ و ترجمۀ مجدد کتاب پسر ایرانی (زندگی داریوش و اسکندر) نوشتۀ ماری رنولت نصیب انتشارات روزنامه ایران و سایر جراید نان‌خور از مواجب مشایی از قبیل یک‌شنبه تا هفت‌شنبه
13. امتیاز نام خجستۀ تخت جمشید و شهر پارس‌ها (پرسپولیس) اعطا می‌شود به برخی تیم‌های وطنی
14. آرامگاه کورش کبیر در پاسارگاد برای سهم سایر رعایا و گرفتن عکس یادگاری با حضرت ایشان به صورت مُشاع باقی می‌ماند
الباقی وابستگان و بازماندگان که در راه کورش قلم یا قدم زدند نیز مأجور بوده، إن شاء الله خداوند تعالی از همۀ آنها قبول فرماید. افرادی از قبیل محمد سعید یزدان‌پرست که با استفاده از روایات شیعه اثبات نموده که کورش همان ذوالقرنین است (یا بالعکس)، مرحوم محمد جواد بلاغی صاحب قصص قرآن به سبب اثبات تاریخی همان مسئله، جلیل عرفان‌منش نویسندۀ کتاب کورش و بازیابی هویت ملی در اثبات همین مسئله، و ده‌ها نفری که در ثابت کردن همون مسئله قدم رنجه فرموده تا روم و چین سفر کرده و برگشته‌اند.

مجرمان و محکومان

ـ رضا ربع پهلوی به دلیل سوء استفادۀ پدر مخلوعش از تاریخ 2500 سالۀ تاجگذاری کورش و تلاش وافر در خواب نمودن حضرت کورش کبیر، محکوم می‌شود اولاً به استرداد همۀ اموالی که این خانوادۀ مطرود از مملکت خارج کرده‌اند و ثانیاً به یک خواب ابدی از طریق آویختن از چوبۀ دار
ـ مرجان ساتراپی به دلیل ساخت انیمیشن ضد ایرانی پرسپولیس محکوم می‌شود به رفت و روب کردن روزانۀ عمارت بزرگ تخت جمشید تا آخر عمر
ـ همچنین ورّاث فوق الذکر و سایر رعایای پاکباختۀ وطن، مؤکداً فردا رأس ساعت 8 صبح به همراه یک مشت پنبه در میدان انقلاب تهران اجتماع نموده تا همگی به دکان کتابفروشی ناصر پورپیرار نویسندۀ گزافه گوی کتاب دوازده قرن سکوت رفته پنبه‌ها را در دهان او بچپانند تا دیگر کورش کبیر را مزدور جهودان نخواند.

*امیر اهوارکی