کد خبر 1331033
تاریخ انتشار: ۵ بهمن ۱۴۰۰ - ۰۱:۴۵

به گزارش مشرق، محسن مهدیان، فعال رسانه‌ای در کانال تلگرامی خود نوشت: می گویند چرا پنهانکاری؟ "حتما غرض و مرضی است در توافق با چین و روسیه." البته مطالبه شفافیت خوب است. اما باید دید مقصد شفافیت چیست و کجاست؟ فرض کنید یکی مدعی شفافیت همه اسناد طبقه بندی کشور شود. یا بگوید باید مسیر دور زدن تحریم ها را شفاف کنید. منطقی است؟ مطالبه شفافیت عقلانیت می خواهد. امروز رسانه هایی مدعی شفافیت شدند که بیشترین اصرار را برای تحریم بیشتر سفره ملت ایران دارند. طبیعی است که استرس گرفتند پشت پرده توافق با چین و روسیه چیست؟

اما هدف متن در این نقطه نیست. غرضم تحلیل یک راهزنی رسانه ای است. 

امروز می گویند شفافیت در توافق ۲۵ ساله. اما پیشتر چه می گفتند؟ "می خواهند نیروی نظامی از چین وارد کنند"/ " می خواهند نفت مفتی دهند" / "می خواهند کیش را بفروشند"/ "دریای خزر را بدهند به چین و روسیه"/ 

حتا شبکه انگلیسی من وتو نگران دین مردم شد و نوشت: "چینی ها می خواهند دین مردم ایران را بگیرند"

شاید باورتان نشود و به خاطر نیارید. اما جزئیات مفاد مربوط به سند ۲۵ ساله توافق با چین از جمله خاک فروشی را گلشیفته فرهانی افشا کرد. جالبتر اینکه عده ای هم باور کردند. بامزه تر اینکه عده ای پلاکارد به دست با رگ گردن برجسته و مشت گره کرده وغیرتی به خیابان آمدند و تجمع کردند و شعار می دادند که اجازه فروش خاک مان را نمی دهیم. 

از اخباری که آنروزها عده ای را به خود مشغول  کرده بود خبری نیست؛ اما امروز مطالبه شفافیت دست به دست می شود. سارقان رسانه ای سفره مردم و دلالان خبری تحریم آرایش مطالبه شفافیت گرفتند. برخی هم البته مجدد باور می کنند. می گویند فرض کنید نمی خواهید خاک بفروشید؛ قبول. دریای خزر را هم نمی خواهید گرو بگذارید. ناجا هم وارد نمی کنید. ولی چرا شفافیت ندارید؟ حتما کاسه ای زیر نیم کاسه است. 

بگذریم؛ بهانه بود برای پرداختن به یک کلاه برداری رسانه ای که کمتر توجه می کنیم. 

شما مال و فروشگاه های بزرگ زیاد رفتید. یکی مثل همین هایپرها. این فروشگاه ها یک مدل مرسوم چینش کالا دارند که غرضش تاثیر بر رفتار غیرارادی مشتری است. مدل اینطور است که در ابتدای فروشگاه اجناس گران قیمت را قرار می دهند و در پایان اجناس مصرفی و ارزان قیمت. اثر تبلیغاتی چیست؟ شما اگر در ابتدای مسیر برای خرید نکردن مقاومت کنید، کم کم توان تان تحلیل می رود و در انتهای راهرو تسخیر چینش کالاهای ارزان قیمت می شوید و در نهایت باز هم با سبد پر پای صندوق می روید. 

مثال رستوران شفاف تر است. تا حالا حتما پیش آمده است که به یک رستوران لوکس رفته باشید. وقتی منوی قیمت ها را جلوی شما قرار می دهند از بالا قیمت ها را مرور می کنید. غذاهای گران قیمت بالاتر است؛ احتمالا از بسیاری از آنها عبور می کنید تا اینکه در انتهای لیست بالاخره یک غذا را سفارش می دهید. هرچند قیمت همین غذا نیز چندین برابر انتظار شما باشد. 

خطای رستوران همین است. ثمره دروغ های مضحکی مثل کیش فروشی و خزرفروشی اینست که جا برای ادعای پنهان کاری باز می شود و باورپذیر. 

از این خطای شناختی زیاد استفاده می شود. آنقدر یک دروغ بزرگ را تکرار می کنند تا دروغ کوچکتر باور شود. اگر شلیک عمدی به هواپیمای  اوکراین را با هدف آدم کشی باور نکنید، اما تکرارش باعث می شود شلیک عمدی به هواپیما برای دفاع از جان دیگران را باور کنید.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.