به گزارش مشرق، «روزنامه کیهان» در بخش اخبار ویژه خود نوشت: این تحلیل، شاهکار «انتخاب» است. سایت کاسبکار و غربگرا مینویسد: «درحالیکه رسانههای اصولگرا از لزوم کنار کشیدن ایران از رقابت با روسیه و عدم توانایی ایران در صادرات گاز به اروپا سخن میگویند، آمریکا در حال مذاکره با قطر است تا در صورت قطع صادرات گاز روسیه به اروپا، گاز اروپا از طریق منابع این کشور تامین شود.
ایالات متحده در حال مذاکره با قطر و سایر صادرکنندگان بزرگ گاز است تا اقدامات اضطراری را در صورت اختلال در عرضه گاز به اروپا با توجه به حمله احتمالی روسیه به اوکراین برنامهریزی کند.
این ماجرا نگرانیها را افزایش داده است که درگیری روسیه با اوکراین ممکن است به عرضه گاز ضربه بزند، آن هم در زمانی که اروپا با قیمتهای بیسابقه مواجه است. با این حال، مقامات هشدار دادند که هیچ «عصای جادویی» برای حل کمبود احتمالی گاز قاره اروپا که در حال حاضر در چنگال بحران انرژی است وجود ندارد.
فاتح بیرول، رئیسآژانس بینالمللی انرژی، هفته گذشته گفت که روسیه در زمان تشدید تنشهای ژئوپلیتیکی، عرضه گاز به اروپا را متوقف میکند.
این نگرانی وجود دارد که درگیری میتواند منجر به کاهش بیشتر عرضه گاز به اروپا شود که با افزایش قیمت گاز با بحران رو به رشد هزینه زندگی مواجه است.
این در حالی است که رسانههای اصولگرای حامی دولت سیزدهم میگویند ایران نباید با روسیه بر سر صادرات گاز به اروپا رقابت کند و معتقدند تهران باید خود را از این موضوع کنار بکشد».
سایت غربگرا توضیح نداده چرا در دولت سابق که اتفاقا همه اهتمام دیپلماتیک به گسترش روابط سیاسی با غرب بود، موضوع صادرات گاز جدی نشد؟ آیا غیر از این است که اروپا زیر یوغ آمریکا قرار داشت و فاقد اراده مستقل برای تامین منافع خود بود؟! آیا به جز واردات از اروپا برنامه دیگری هم در میان بود؟
جالب اینکه در دهه گذشته تقریبا هر سال در فصل زمستان، اختلاف میان اروپا و روسیه به دلایل مختلف و از جمله گاز شدت پیدا میکرده و طبیعتا اگر باید کاری برای صادرات گاز به اروپا میشده و نشده، باید دولت روحانی پاسخگوی آن باشد.
آقای روحانی مهر ماه ۹۳، در گفتوگو با شبکه راشا ۲۴ روسیه اعلام کرد: در صورت تصمیم روسیه برای کاهش یا قطع صادرات گاز به اروپا، ایران به دلایل مختلف، در کوتاه مدت نمیتواند گاز اروپا را تأمین کند.
اما همه ماجرا این نیست و اتفاقا مسئله اصلی به مسلوب الاختیار بودن اروپاییها از یک طرف و همراهی با خباثتهای ضدایرانی آمریکا از طرف دیگر بر میگردد. اروپا با واردات گاز از ایران میتوانست به تجارت خود تنوع ببخشد، اما نه تنها این کار را نکرد، بلکه واردات نفت از ایران را متوقف کرد و نخواست مانند چین، با ایران تجارت کند.
اتحادیه اروپا و تروئیکای، هنگامی که دولت آمریکا تعهدات برجامی را زیر پا گذاشت، با رفتار خصمانه ترامپ و بایدن برای ایراد فشار حداکثری به زانو درآوردن ملت ایران همراهی کردند. آنها به تعبیر آقای ظریف، ۱۱ تعهد در برجام داشتند؛ اما دو سال با امروز و فردا کردن، دولت روحانی را سر دواندند و آخر سر هم با ادعای اینکه نمیتوانند به تعهدات خود عمل کنند، وعده راهاندازی کانالهای مبادلات تجاری موسوم به SPV و سپس اینستکس را دادند. آنها ابتدا مدعی شدند نفت ایران را میخرند و کالا تهاتر میکنند. سپس جا زدند و گفتند حاضرند در ازای پول نفت فروخته شده ایران به دیگر کشورها، غذا و دارو بفروشد، اما همان وعده مضحک و مبتذل را هم عملی نکردند تا ثابت کنند نه میخواهند و نه میتوانند تجارت مستقل از اراده آمریکا با ایران داشته باشند و از منافع این تجارت بهره بگیرند!