کد خبر 1334972
تاریخ انتشار: ۱۴ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۳:۰۱

مفهوم نگاه به شرق، کاملا متضاد با مفاهیمی مانند وابستگی به شرق بوده و اتفاقا منبعث از قدرت مانور بین‌المللی کشورمان در قالب سیاست خارجی متوازن خواهد بود.

به گزارش مشرق، نگاه به شرق به معنی هم‌افزایی راهبردی میان ایران، روسیه و چین در برابر تهدیدات مشترک غرب می‌باشد. مفهوم نگاه به شرق، کاملا متضاد با مفاهیمی مانند وابستگی به شرق بوده و اتفاقا منبعث از قدرت مانور بین‌المللی کشورمان در قالب سیاست خارجی متوازن خواهد بود. بر اساس منطقی که در این نوع نگاه نهفته است، در راهبردها و هم‌افزایی با کشورها تقویت نقاط اشتراک، منافع ملی کشورها  را تأمین می‌کند. به‌عنوان‌مثال،  یک تهدید راهبردی مشترک به نام آمریکا؛ ایران، روسیه و چین را حول یک محور گردهم آورده است. در سیاست خارجی آمریکا نیز این ۳کشور تهدیدات ثابت هستند و از این حیث، امکان برقراری ارتباطات راهبردی میان تهران - مسکو - پکن یک اصل راهبردی و در راستای تأمین منافع ملی است.

 در جریان تفاهم همکاری ۲۵ساله با چین و تفاهم راهبردی ایران با روسیه، بارها  مواضع روس‌ها و چینی‌ها مورد رصد و تحلیل قرارگرفته است. در جریان خروج ترامپ از برجام، تنها بازیگرانی که بر احیای واقعی برجام تأکید کردند مسکو و پکن بودند، این در حالی بود که اروپایی‌ها دنبال کم‌کردن تعهدات خود و افزایش تعهدات ایران در قبال بازگشت به برجام بودند و اکنون نیز این راهبرد را دنبال می‌کنند.

در حوزه روابط بین‌الملل، هرکشوری نیازمند رصد تهدیدها و فرصت‌های خود و پیداکردن شرکایی است که بتواند در بلندمدت و کوتاه‌مدت در قالب توافق‌ها و تفاهم‌های استراتژیک با آن‌ها هم‌افزایی داشته باشد و این زمینه اکنون بعد از چین با روسیه نیز فراهم‌شده است. منافع ملی هر کشور تعریف و کارکرد خاص خود را دارد. ما در نظام بین‌الملل قطعا با دیگر کشورها دارای افتراق و نقاط اختلاف هستیم و منافع ملی در چارچوب دیگری تأمین و دنبال می‌شود. بنابراین وجود اختلاف‌نظر و دیدگاه در برخی مسائل میان کشورها موضوع جدیدی نیست.

در ذیل  یک نگاه استراتژیک کلان، این هنر دستگاه سیاست خارجی ماست که اولا با تکیه‌بر اصل تأمین منافع ملی و دوما با تکیه‌بر اصل دیپلماسی منطقه‌ای و تعامل با همسایگان بتواند منظومه‌ای را تعریف کند که نیازها و خواسته‌های خود را در مقاطع گوناگون برطرف کند.

 روسیه بعد از تنش‌ها بر سر اوکراین و سپس از اراده اعضای ناتو به گسترش آن به  شرق، دریافته است که با عضویت گرجستان، مولداوی، اوکراین و آذربایجان در ناتو است که نیروهای نظامی اروپا به مرزهای این کشور بیش‌ازاندازه نزدیک خواهند شد. با این اتفاق، تهدید غرب علیه روسیه پررنگ‌تر شده است و به این دلیل، روسیه در محاسبه‌ای راهبردی و هندسی دریافته که باید به ایران نزدیکی بیشتری پیدا کند.

زمانی تهدیدات  علیه بازیگران  در نظام بین‌الملل زیاد می‌شود، آن‌ها به‌طور طبیعی دنبال شرکای تاکتیکی و استراتژیک می‌گردند و این‌یک اصل راهبردی و عقلانی در حوزه‌ روابط بین‌الملل محسوب می‌شود. ایران، روسیه و چین قادر خواهند بود  برای مقابله با تهدیداتی که از سوی برخی کشورهای دیگر منافع این ۳کشور را تهدید می‌کند، یک بلوک یا منظومه  را سازمان‌دهی کنند. دوپیش‌شرط اصلی ایجاد این بلوک، ظرفیت و اراده انجام این کار است. این علاقه‌مندی هم در ایران، هم در روسیه و هم در برخی کشورهای عضو اوراسیا دیده می‌شود. دربند۷ سند سیاست خارجی روسیه، ایران دارای ظرفیت استراتژیک برای این کشور است و ازاین‌رو، می‌توان در ایجاد این بلوک مقابل آمریکا یا حتی اروپا امیدوار بود.

در این میان، قطعا باید به اسناد سیاست خارجی و دکترین حاکم بر عرصه‌ دیپلماتیک دو کشور روسیه و چین نیز توجه داشت. به‌عنوان‌مثال، در منشور سیاست خارجی روسیه در سال۲۰۲۲، به موارد مهمی  توجه شده است. دربند۷ سند سیاست خارجی روسیه، دسترسی به آب‌های آزاد یک اولویت است و ایران به‌عنوان کشوری که این نیاز را به شکل ویژه‌ تأمین می‌کند، دیده‌شده است. مسجل است که برخلاف تبلیغات مغرضانه و بعضا ناآگاهانه‌ای که در این خصوص وجود دارد،  منظور از نگاه به شرق وابستگی به شرق نیست، بلکه دغدغه‌ اصلی  این است که چگونه می‌توان هم‌افزایی استراتژیک و تاکتیکی میان ایران، روسیه، چین و کشورهای حوزه شرق در راستا نیل به منافع ملی ایجاد کرد.

بر این اساس،  قرار نیست ایران به متغیری وابسته به چین و روسیه تبدیل شود. این مسئله هم در قاموس انقلاب اسلامی نمی‌گنجد و هم برای حوزه سیاست خارجی مفید نیست. درواقع نگاه به شرق را باید ذیل مفهوم سیاست خارجی متوازن تعریف کرد که در این وضع ظرفیت‌های دیپلماتیک و استراتژیک احصا و به سمت منافع ملی هدایت می‌شود و در ذیل این مسئله، نگاه به شرق می‌تواند مؤثر باشد. این مسئله برای ایران به اثبات رسیده که به‌صورت «نسبی» کشورهای شرقی، مانند چین و روسیه، به علت داشتن دشمن مشترکی مانند آمریکا ظرفیت بیشتری برای همکاری با ما در نظام بین‌الملل دارند اما این مسئله باید با استناد به‌نوعی هم‌افزایی راهبردی و تاکتیکی انجام بگیرد. ازاین‌رو باید در این معادله، نگاه واقع‌بینانه‌ای نسبت به تحولات جاری در حوزه‌ روابط بین‌الملل داشته باشیم.

منبع: فارس