عضو اندیشکده علم الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت گفت: کل نظام سیاسی کشور به تناسب وظیفه‌ای که به سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت پیدا می‌کنند، باید با نوشتن اسناد راهبردی اجرای دقیق این سند را ضمانت کنند.

به گزارش مشرق، محمدمهدی شیخ‌جباری  عضو اندیشکده علم الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت  و رئیس پژوهشکده فیزیک پژوهشگاه دانش های بنیادی در گفت‌وگویی تفصیلی  به نقد و ارزیابی عملکرد مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت طی یک دهه گذشته پرداخت و گفت: پس از ابلاغ سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، باید گفتمان‌سازی بین نخبگان علمی و مردم و از آن مهم‌تر بین اجزای مختلف حاکمیت به درستی انجام شود. در این صورت می‌توان نسبت به ضمانت اجرای سند الگو در جامعه  اطمینان پیدا کرد.
 
مشروح این گفت‌وگو در ادامه آمده است.
 
با توجه به اینکه بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران در شعار «جمهوری اسلامی» از نظر تقدم و تأخر، جمهوری را بر اسلامی مقدم می‌دانستند چرا در نامگذاری اسم مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت اسلامی بر ایرانی مقدم نوشته شده است. آیا دوگانه‌ای در این زمینه وجود دارد یا اسلام و ایران به عنوان ظرف و مظروف ملاک بوده است؟

به نظر بنده این دو تقدم و تاخری نسبت به یکدیگر ندارند و قابل جدا کردن از یکدیگر نیستند. این تصور که اسلام و ایران در طول هم قرار گیرد یا از اینکه تصور شود این دو از هم قابل جدا شدن هستند، اصلا تصور درستی نیست. اسلام و ایران در بستر تاریخی اجتماعی مترادف یکدیگر هستند.
 
ماهیت سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت چیست؟ آیا سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، یک کلان‌نظریه یا یک سند راهبردی و یا صرفاً یک گفتمان فراگیر اجتماعی است؟

این سوال برای بنده هم بسیار اهمیت دارد و در جلسات مختلف اندیشکده علم به تفصیل با اعضا پیرامونش صحبت کردیم. بنده از منظر دیگری سوال شما را طرح می‌کنم و سعی می‌کنم پاسخ دهم. طی ۲۰ چند سال گذشته اسناد متعددی تصویب شد که مهمترین آنها سند چشم‌انداز ۲۰ ساله، نقشه جامع علمی کشور، سند ملی نخبگان و برنامه‌های پنج ساله توسعه‌ای بود. بسیاری از این سندها به اهدافشان نرسیدند.

در تدوین هر سندی باید دلایل اجرا نشدن اسناد قبلی آسیب‌شناسی شود تا به همان چالش‌ها و مشکلات در سند بعدی بر نخوریم. بخش مهمی از آسیب‌ها متوجه فقدان ایجاد گفتمان فراگیر بین جامعه نخبگان و عموم مردم بود. تا وقتی این گفتمان فراگیر شکل نگیرد بقیه اجزا و اهداف کلان‌برنامه‌ها هم به وقوع نمی‌پیوندد.

به نظر بنده ماهیت سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت هم مبتنی بر کلان‌نظریه، هم ریشه در سند راهبردی و هم مبتنی بر گفتمان فراگیر اجتماعی دارد  و این سه در طول یکدیگر قرار دارند نه عرض هم دیگر.

تجربه آسیب‌شناسانه بنده می‌گوید برای شروع کار باید از گفتمان‌سازی اجتماعی آغاز کرد. اگر این گفتمان‌سازی به هر دلیل انجام نشود، در صورت نوشتن کلان‌نظریه‌ها هم سند الگو خیلی راه به جایی نخواهد برد.
 
«پیشرفت» در سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، چه تفاوتی با مفهوم بدیلی مثل توسعه دارد؟

سوال بسیار مهمی است و بنده از وجوه دیگر هم به این سوال پاسخ می‌دهم. یکی از سوالاتی که بیش از ۵۰ سال است در فلسفه علم مطرح است، آیا علم پیشرفت دارد یا خیر؟ مفهوم پیشرفت در مباحث عمیق فلسفی متعددی مطرح می‌شود که این مباحث بسیار جدی است. شما مفهوم واژه پیشرفت را مقابل توسعه مطرح کردید،  بنده برای توضیح دقیق‌تر، کلمه پیشرفت را معادل progress، کلمه بهبود را معادل improvement و کلمه توسعه را معادل development می‌گیرم. معنای لغوی توسعه با معادل انگلیسی آن یعنی development یکی نیست. لغات باید در بستر خودش دید، فهمید و بحث کرد.

به نظر بنده فرق واژه پیشرفت یا progress با بهبود یا improvement این است که پیشرفت در راستای نیل به هدف اتفاق می‌افتد، یعنی عامل بیرونی باعث عملیاتی شدن این مفهوم می‌شود.

واژگان وقتی ترجمه می‌شود ممکن است محتوایش را از دست بدهد. در علوم اجتماعی منظور از کلمه پیشرفت، کلمه ارتقاء است. در مفهوم کلمه توسعه هدف بیرونی وجود دارد، اما این هدف لزوما در جهت بهبود نیست و بیشتر بار و معنای بهره‌کشی دارد. نتیجه این نوع توسعه که با مدرنیته همراه است طی پنج قرن گذشته این بوده که توسعه به صورت موضعی اتفاق افتاده و جهت‌گیری بلندمدت نداشته است، به بیان دیگر هیچ افق فرامادی‌ایی نداشته است. تلقی بنده از مفهوم پیشرفت، مفهوم بلندمدت‌تر و فراگیرتری است.  
 
نسبت سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و سند الگوی توسعۀ پایدار چیست؟

توسعه پایدار در تلاش است به واژه توسعه که واژه‌ای بهره‌کشانه است، قید بزند و سعی دارد تبعات منفی توسعه را کاهش دهد، اما در توسعه پایدار هم، مسئله پیشرفت مطرح نیست. واژه پیشرفت، به علت جهت‌مندی که دارد، به نسبت واژگان توسعه و توسعه پایدار ارزش بالاتر و بهتری دارد.

مفهوم توسعه پایدار مفهومی است که بر اساس یک جهان‌بینی ساخته شده و سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت نیز باید مُبین یک جهان‌بینی باشد و از واقعیت‌های جاری فاصله نداشته باشد.

سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت باید ناظر به تبیین یک چارچوب فسلفی و دیدگاهی باشد و گفتمان‌ساز باشد. بقیه مسائل از جمله برنامه‌های پنج ساله جزو اهداف بعدی است.
 
نظام حاکمیت یا حکمرانی اسلامی در سند الگو چگونه تصویر شده است؟

نظام حکمرانی وسیله‌ای است برای رسیدن به تلقی و تصوری که جامعه از خودش دارد بنابراین بسیار مهم است که تصور و تلقی درست جامعه در سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت  ترسیم شود. شناخت تصورات و تصویر یک جامعه از خودش اهمیت زیادی دارد. عصاره این دیدگاه را باید گرفت و نقاطی که فکر می‌کنیم نیازمند اصلاح است را شناسایی و رفع کرد و فکر می‌کنم انجام این کار مهم بر عهده نظام حکمرانی است.

همزمان با تصورات روشنی که نسبت به جامعه می‌شود باید در جهت اصلاح ایرادات تلاش کرد. دو پارامتر نظام حکمرانی و تصویری که جامعه از خودش دارد در فرض سوال شما باید مورد توجه همزمان قرار گیرد. تصویر جامعه از خودش مسئله بسیار مهمی است که هم در تدوین اسنادی نظیر سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و هم در بخش تدابیر باید مورد توجه جدی قرار داشته باشد. نظام حکمرانی خودش هدف نیست بلکه وسیله‌ای است برای رساندن جامعه به اهداف مشخص و روشن.
 
فلسفه وجودی، ضرورت یا عدم ضرورت تهیه سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت خصوصا در آغاز دهۀ پنجم انقلاب اسلامی چیست؟

باید بتوانیم سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را در پنجمین دهه انقلاب اسلامی از نظر فلسفه وجودی و ضرورت‌های که موجب تدوین این سند شد به خوبی برای جامعه توضیح دهیم. این کار قدم صفرم است. البته توجه به مسائل روزمره و مدیریت آنها به دلایل متعدد برای متولیان و مجریان چنین سند راهبردی و مهمی اهمیت دارد که نباید از آنها غافل شد.

باید همانند کشورهای توسعه یافته که از حمایت‌های فکری و نظری اتاق های فکر متخصصان و کارشناسان زبده و ماهر بهره می‌برند،  ما هم با به خدمت گرفتن چنین اتاقهای فکری که در غالب مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت متصور است در جهت اجرای اسناد راهبردی اقدام کنیم.
 
با توجه به انبوه اسناد راهبردی و سیاستی فراوان موجود در کشور، چه ضرورتی برای ارائه سندی دیگر مانند سند الگو وجود داشت؟

به راحتی با خواندن سند چشم‌انداز توسعه ۲۰ ساله کشور می‌توان به عمق شکاف بین این سند و وضعیت موجود پی‌ برد. اگر چه تلاش این بود که این سند اجرا شود، اما واقعیت این است که به دلیل قرار نگرفتن در لیست نظام برنامه‌ریزی دستگاه‌های مسوول شکست خورد.
گذشته از آن سند چشم‌انداز با واقعیت‌های جاری کشور تناسب نداشت.

مطالعه تطبیقی که بین سند چشم‌انداز خودمان با اسناد توسعه‌ای از شرقی‌ترین کشور آسیا تا غربی‌ترین کشور آمریکای شمالی انجام شد به وضوح نشان می‌دهد در سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ایران مجموعه‌ای گردآوری شده از اسناد این کشورها بود که حتی نمی‌شد نام گرته‌برداری بر آن گذاشت.
این سند چیزی بیشتر از لیست آرزوها نبود.  

اگر سند چشم‌انداز کشور در اختیار عامی‌ترین مردم کشور گذاشته شود به سرعت پی به شکاف عمیق وضعیت موجود و نقطه مطلوب می‌برند. بضاعت علمی و اجرایی کشور بیشتر از چیزی بود که در نوشتن و اجرای سند چشم‌انداز توسعه به کار گرفته شد.

این تصور که می‌توان سندی نوشت که از انبان تجربیات سالیان طولانی بی‌بهره باشد، جز خسران و افسوس حاصل دیگری ندارد نتیجه که بعد از ۱۸ سال عاید سند چشم‌انداز توسعه شد.

این سند بر عکس ادعایش که هرآنچه خوبان دارند، یکجا همه خوبی‌ها را نداشت. این سند در بهترین حالت تلاشی بود برای حرکت کشور در مسیر کار برنامه‌ای.  
 
جایگاه مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در ساختار مدیریتی کشور کجا است؟

موفقیت سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با توجه به سرعت تحولات جهان امروز در گرو پیش‌بینی دقیق و اصولی بخش‌های گفتمان‌سازی، آسیب‌شناسی وضع موجود و اصلاح وضعیت موجود به سمت وضع مطلوب است. بی‌توجهی به این مسائل آینده روشنی را برای سند الگو به ارمغان نمی‌آورد. گفتمان‌سازی و پیش‌بینی اصلاح از جمله اموری است که باید به صورت مستمر در دل سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت باشد. هرگز این طور نیست که فقط یک بار برای همیشه به این مهم توجه کند و بتواند توقع موفقیت های مستمر را داشته باشد.
 
ضمانت اجرای سند الگو چیست؟ چه اقداماتی پیش‌بینی شده تا سند الگو به سرنوشت دیگر اسناد برنامه‌ای کشور دچار نشود؟

یکی از ویژگی‌های سند الگوی اسلامی‌ایرانی پیشرفت، نسبت به سایر اسناد برنامه‌ای کشور پیش‌بینی مجموعه‌ای از تدابیر مختلف است. مرکز از این طریق ریل‌گذاری کرده است. انباشت تجربه‌ای در سوال قبلی درباره‌اش صحبت کردم، در بخش تدابیر سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت ملاک کار قرار گرفته است.

در مرحله تدوین سند الگو کاری بیش از این از مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت متصور نیست. البته پس ابلاغ و به اجرا درآمدن سند و جمع کردن بازخوردها اصلاحات لازم مبتنی بر آسیب‌شناسی انجام باید انجام شود.

پس از ابلاغ سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت باید گفتمان‌سازی بین نخبگان علمی و مردم و از آن مهم‌تر بین اجزای مختلف حاکمیت به درستی انجام شود. در این صورت می‌توان نسبت به ضمانت اجرای سند الگو اطمینان پیدا کرد.

کل نظام سیاسی کشور به تناسب وظیفه‌ای که نسبت به سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت پیدا می‌کنند باید با نوشتن اسناد راهبردی و برنامه‌های اجرایی اجرای درست و دقیق سند الگو را ضمانت کنند.
 
نقش اندیشکده ها به خصوص اندیشکده علم در تدوین، اجرا و نظارت بر تدابیر پیشنهادی و مصوب چیست؟

علم سه وجه دارد. وجه فردی که هر کس با فهم خوب اطرافش، احساس خوبی پیدا می‌کند. وجه دوم وجه اجتماعی است که می‌تواند بین مجموعه دانشمندان و ارزشمندان تعیین کند که چه چیز علم است و چه چیزی علم نیست و وجه سوم کاملا انتزاعی است و به توصیف جهان می‌پردازد.
خلاصه‌ای از سه جنبه‌ای که بیان کردم در برخی تدابیر مصوب اندیشکده علم به تصویب رسید.

نکته مهم این است که به بعد اجتماعی علوم درست نگاه کنیم. این سخن معانی مختلفی دارد. دو واژه علم و فناوری معمولا به یک معنا و مترادف استفاده می‌شود در حالی که مفهوم این کلمات ربطی به هم ندارد. ارتباط این دو واژه با یکدیگر ارتباطی طولی است به معنای دیگر علم پایه فناوری است.

چرخه علم و فناوری و تولید ثروت از پژوهش های تئوریک شروع می‌کند و با طی کردن پنج حلقه زنجیره‌ای به تولید محصول نهایی و ثروت ختم می‌شود. قوت یک زنجیره به قوت تک تک حلقه‌های زنجیر مرتبط است. اگر زنجیری داشته باشیم که یک حلقه آن ضعیف باشد، عملکرد کل زنجیر تحت تاثیر قرار می‌گیرد و ضعیف می‌شود.

بعد اجتماعی علم در کنار کالای فناورانه و تولید ثروت در سند الگو پررنگ‌تر از سایر وجوهش است. انباشت تجربیات در پیشرفت علوم که موضوعی فراتر از مرزی‌های سیاسی و جغرافیایی است. یعنی اگر می‌خواهیم در این تجربه مشترک بشری سهمی داشته باشیم باید ارتباطات وسیع و معنی‌دار علمی با سایر کشورها داشته باشیم.

این مهم در یکی از تدابیر مصوب اندیشکده علم مصوب شد. با نداشتن ارتباطات علمی با سایر کشورهای جهان قطعا نمی‌توانیم سهمی در پیشبرد علم و پیشرفت آن داشته باشیم.

سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت سندی نگاشته شده و منقح شده از یک طرز تفکر و جهان‌بینی است که تا اجرایی نشود نمی‌توان متوجه بازخوردها، نقایص و ایراداتش شد. به قول قدیمی ها دیکته نانوشته غلط ندارد. اگر مدعی تاثیرگذاری این سند هستیم، باید صبر کنیم تا بعد از ابلاغ بازخوردها و عملکرد آن را در عرصه اجرایی ببینیم و اشکالات احتمالی را رفع کنیم.

منبع: ایسنا