در سال گذشته تحقیقی روی بیش از ۳ هزار فرد انجام شد و یافته‌های آن تحقیق نشان داد که بیش از ۶۰ درصد جوانان به ضرورت ازدواج باور دارند و داشتن دو فرزند را مطلوب می‌دانند.

به گزارش مشرق، مدتی است زنگ سالمندی جمعیت به صدا درآمده و کارشناسان را دچار نگرانی کرده است، همه می‌دانیم که راهکار برون رفت از این بحران بزرگ که با ورود به آن تا سال‌های سال نمی‌توان از آن خارج شد، فرزندآوری است، این در حالی است که براساس پیش‌بینی‌ها تا سال ۱۴۳۰ بیش از ۲۷ درصد کشور بالای ۶۰ سال خواهند داشت و به قولی شمار زیادی از افراد یا فرزند ندارند یا در نهایت یک فرزند دارند، متأسفانه می‌توان گفت که مردان و زنان امروز سالمندان تنهای فردا هستند. سالمندانی که شاید حتی نمی‌دانند پدر و مادر شدن چه زیبایی‌هایی با خود به دنیای آنها می‌آورد.

با رامین جمالی، فعال اجتماعی و روان شناس بالینی درباره علل و پیامدهای منفی این بحران بویژه در مردان به گفت‌وگو نشستیم که می‌خوانید؛

با توجه به کاهش تمایل جوانان به مقوله فرزندآوری و قبل‌تر از آن ازدواج، آیا این مشکل تنها در کشور ما وجود دارد؟

مسأله تمایل کمتر نسل جوان به ازدواج، بحرانی جهانی است. در سال‌های اخیر می‌بینیم که تمایل افراد نه تنها به ازدواج بلکه به مقوله ارتباط با جنس دیگرهم دچار اختلال شده است. براساس آمارهای موجود در چند سال اخیر در کشور امریکا تعداد مردان زیر ۳۰ سالی که اصلاً تمایلی به برقراری رابطه منجر به ازدواج ندارند به میزان ۳ برابر افزایش یافته است و این روند با نسبتی تقریباً مشابه در کشور ژاپن هم دیده می‌شود.

از آن جایی که در سال‌های اخیر، شبکه‌های اجتماعی رشد زیادی داشته‌اند، چرا تمایل به ارتباطات کمتر شده این در حالی است که تصور می‌شود با گسترش فضای مجازی، ارتباطات بین فردی باید افزایش پیدا کند و به تبع آن ازدواج و فرزندآوری نیز با افزایش روبه‌رو باشد در حالی که این طور نیست و آمارها حکایت از افزایش تعداد مردانی دارند که هیچ گاه پدر نمی‌شوند. مشکل اصلی کجاست؟

درست است شبکه اجتماعی و دنیای مجازی گسترش یافته اما این امر نتوانسته در مسأله فرزندآوری چندان مؤثر عمل کند. طی تحقیقات به عمل آمده مردان ذاتاً تمایل دارند قبل از فرزندآوری به ثبات کامل اقتصادی برسند. این نگرش تنها محدود به کشور ما نیست. در همه کشورهای دنیا این نگرش وجود دارد که تأمین مخارج اصلی زندگی برعهده مرد است و ناخودآگاه رسیدن به این ثبات در سنین بالاست که اتفاق می‌افتد.

در میان بسیاری از افراد مرفه جامعه هم آمار بالایی تمایل به فرزندآوری یا حتی قبل‌تر از آن ازدواج ندارند، پس نمی‌توان همه تقصیرها را به گردن مشکلات اقتصادی انداخت، به نظر شما چه موارد دیگری در این حوزه دخیل هستند؟

یکسری ترس‌هایی وجود دارد؛ به‌عنوان مثال بالا رفتن میزان طلاق یکی از همین نمونه ترس هاست، مشکلاتی که بعد از طلاق گریبان مردان را می‌گیرد، آن دسته از مردانی که با طلاق حضانت فرزندشان را از دست می‌دهند و درگیر مشکلات اقتصادی عدیده‌ای از جمله پرداخت مهریه می‌شوند، سبب می‌شود، خیل عظیم دیگری از مردان با این احساس ترس کلاً نگرشی منفی نسبت به ازدواج و فرزندآوری داشته باشند. از سوی دیگر برخی آزادی‌های ارتباطی افزایش یافته است و سبب شده ناخودآگاه افراد فکر کنند بدون ازدواج هم می‌توانند به برخی روابط عاطفی دست پیدا کنند.

قطعاً هم در مقوله ازدواج و هم در مقوله فرزندآوری یک سوی قضیه، زنان و تصمیمات آنها قرار دارند، شما چه نظری دارید؟

طبیعتاً زنان در دنیای امروز نمی‌پذیرند که با مردی که مشکلاتی از قبیل بیکاری، نداشتن درآمد مکفی و عدم استقلال دارد و به گونه‌ای وابسته به پدر و مادر است، ازدواج کنند، در صورتی هم که ازدواج صورت بگیرد، قبول نمی‌کنند که باردار و صاحب فرزند شوند. نبود شرایطی که بتواند اطمینان فرد را نسبت به آینده تأمین کند، سبب می‌شود، ترس محیطی پیش‌بینی‌ناپذیر ایجاد شده و فرزندآوری را به تعویق انداخته یا منتفی کند. هرچند در میان تمامی ترس‌ها ترس از محدود شدن آزادی هم وجود دارد که در این مورد تفاوتی بین زن و مرد وجود ندارد.

از سوی دیگر می‌توان چنین بررسی کرد که فرق ازدواج خوب و بد هم سنجیده شود، قطعاً در خانواده‌ای که خوشحال نیستند، تولد فرزندان هم نمی‌تواند مفید باشد. کلاً در یک ازدواج موفق فرزندآوری چه فوایدی بویژه برای مردان می‌تواند به همراه داشته باشد؟

منظور، ازدواج خوب و کارآمد است که در آن زن و مرد تنش کمتری هم داشته باشند، در یک ازدواج درست با بیشترین احساس رضایت، احتمال ابتلا به اختلالات روانی و تنی به میزان خیلی زیادی کاهش می‌یابد و در کل این افراد خوشحال‌تر هستند، در مقابل اگر ازدواجی موفق نباشد، تأثیرات منفی زیادی بویژه بر مردان وارد خواهد شد. به اعتقاد متخصصان، افزایش استرس سبب بالا رفتن میزان فشار خون شده و احتمال ابتلا به بیماری‌های قلبی و عروقی را هم افزایش می‌دهد.

در سطح کشور تحقیقی وجود دارد که نشان دهنده میزان کاهش تمایل جوانان به ازدواج و پس از آن فرزندآوری باشد؟

در سال گذشته تحقیقی روی بیش از ۳ هزار فرد انجام شد و یافته‌های آن تحقیق نشان داد که بیش از ۶۰ درصد جوانان به ضرورت ازدواج باور دارند و داشتن دو فرزند را مطلوب می‌دانند اما به دلایل مختلف موفق به ازدواج نشده‌اند.

به‌عنوان سؤال آخر ازدواج و فرزندآوری چه تأثیرات روانی می‌تواند بر مردان بگذارد؟

در افرادی که روابط اجتماعی ضعیفی دارند و ازدواج نمی‌کنند، میزان افسردگی بالاتر از افراد دیگر است، با فرزندآوری هم سلامت جسمی و روانی مردان افزایش پیدا می‌کند و هم میل به خودکشی تا اندازه قابل توجهی کاهش پیدا می‌کند اما این نکته را هم باید یادآور شوم که مردانی که جدا شده‌اند و همزمان حضانت فرزند از آنها گرفته شده دچار مشکلات روانی زیادی خواهند شد، در نتیجه می‌توان گفت که ازدواج خوب و فرزندآوری می‌تواند تأثیرات مثبت زیادی را بر جسم و ذهن افراد باقی گذارد.

منبع: روزنامه ایران

منبع: فارس