پایگاه آنتی‌وار می‌نویسد جنگ اوکراین و قربانی شدن غیرنظامیان اوکراینی در آن قطعاً محکوم است، اما آمریکایی‌ها باید بپرسند «قربانیان غیرنظامی جنگ‌های آمریکا چه‌طور؟»

سرویس جهان مشرق - روسیه پس از حمله به اوکراین با تحریم دولت‌های غربی و محکومیت رسانه‌هایشان مواجه شد، اما این دولت‌ها و رسانه‌ها اتفاقاً همان‌هایی هستند که دست‌هایشان به خون میلیون‌ها نفر در خاورمیانه و فراتر از آن آلوده است. البته جنگ اوکراین محکوم است، اما «جنگ‌های آمریکا چه‌طور؟» پایگاه تحلیلی اینترنتی آمریکایی «آنتی‌وار» طی گزارشی تحت عنوان «چه‌طوریسم و حمله‌ی روسیه به اوکراین[۱]» به قلم «داگ بنداو» عضو ارشد اندیشکده‌ی آمریکایی «مؤسسه‌ی کیتو» و دستیار ویژه‌ی سابق رونالد ریگان، رئیس‌جمهور سابق آمریکا، می‌نویسد اگرچه باید جنگ اوکراین را محکوم کرد و روسیه را به خاطر این جنگ توبیخ نمود، اما همچنین باید به خاطر داشت که آمریکا چندین برابر روسیه جنگ به راه انداخته است. آن‌چه در ادامه می‌خوانید ترجمه‌ی گزارش آنتی‌وار است.

مادرِ «ضیا ثامر» پیکر بی‌جان پسر شش‌ساله‌اش را که در تیراندازی به خودرویشان در شهر بعقوبه، مرکز استان دیاله، در عراق کشته شد، در آغوش گرفته است؛ کشتار غیرنظامیان در اوکراین محکوم است، اما چرا رسانه‌های غربی قربانیان غیرنظامی در جنگ‌های آمریکا را به تصویر نمی‌کشند؟ (+)

لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیم‌گیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاه‌های محافل رسانه‌ای-اندیشکده‌ای بین‌المللی این گزارش را منتشر می‌کند و دیدگاه‌ها، ادعاها و القائات این گزارش‌ لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.

تقریباً غیرممکن است درباره‌ی سیاست خارجی آمریکا صحبت کنیم، اما به «چه‌طوریسم» متوسل نشویم: جنگ‌های آمریکا چه‌طور؟ اشتباهات آمریکا چه‌طور؟ جنایات آمریکا چه‌طور؟ ... چه‌طور؟ اگرچه چه‌طوریسم اغلب تحت عنوان «هم‌ارزسازی اخلاقی» [مقایسه‌ی معمولاً اشتباه میان طرف‌های درگیری و اقدامات و تاکتیک‌های آن‌ها] رد می‌شود، اما می‌تواند برای قضاوت درباره‌ی اقدامات آمریکا مفید باشد.

«میشل اوباما» (دوم از چپ) بانوی اول وقت آمریکا، و «هتر هیگینباتم» (راست) معاون وقت مدیریت و منابع وزیر خارجه‌ی این کشور، در مراسم تقدیم «جایزه‌ی بین‌المللی زنان شجاع وزارت خارجه» در سال ۲۰۱۴ به «روسلانا لیژیچکو» (مرکز تصویر با پرچم اوکراین) خواننده، سیاستمدار و فعال اوکراینی؛ لیژیچکو از حامیان «انقلاب نارنجی» سال ۲۰۰۴ در اوکراین و از رهبران اعتراضات «یورومیدان» علیه روسیه و در حمایت از ملحق شدن اوکراین به اتحادیه‌ی اروپا بود (+)

صدالبته انتقادات از واشینگتن نمی‌تواند رفتار نادرست دیگر کشورها، مانند روسیه‌ی امروز، را توجیه کند. و تقصیرهای آمریکا چیزی از مرگ و ویرانی‌ای کم نمی‌کند که دولت‌های دیگر، اغلب [بر خلاف آمریکا] بدون تظاهر به نیت خیر، به بار می‌آورند. با این حال، واقعیت سیاست‌های آمریکا (با نیات واقعی و تأثیرات حقیقی‌شان) نشان می‌دهد چه اندازه از کارهایی که «هیولا[۲]»ی بدنام تشکیلات سیاست خارجی آمریکا انجام می‌دهد، مبتنی بر ترکیبی از افسانه و دروغ است. بالاتر از هر چیز دیگری، سابقه‌ی ننگین آمریکا این ادعای واشینگتن را رد می‌کند که «ایالات متحده یک قدیسه‌ی پاکدامن است که پاکی و عشق در سرتاسر جهان از آن تراوش می‌کند.» اتفاقاً چه‌طوریسم شاید مهم‌ترین راه مقابله با سونامی مقدس‌سازی‌های ناصادقانه‌ای باشد که هر روز از سوی سیاست‌گذاران چپ و راست موج می‌زند.

نقشه‌ی نقاطی در عراق که نیروهای آمریکایی فقط بین سال‌های ۲۰۰۴ و ۲۰۱۰ در آن‌ها غیرنظامیان را کشته‌اند؛ وقتی آمریکا بارها در جنگ‌های مختلف غیرنظامیان را کشته است، دل‌سوزی‌اش برای غیرنظامیان اوکراینی برای جهان قابل‌باور نیست (+)

در مورد اوکراین هم همین‌طور است. حمله‌ی روسیه به اوکراین جنایت بزرگی است. ولادیمیر پوتین بی‌پروا جنگی بیهوده را به راه انداخته که مرگ و ویرانی را بر سر یک ملت دیگر نازل کرده است. تا همین الآن هزاران اوکراینی قربانی شده‌اند؛ چه‌بسا یک میلیون نفر پیشاپیش از کشور فرار کرده باشند. طبق گزارش‌های موجود، تلفات روس‌ها نیز (ظاهراً شامل تعداد زیادی سرباز وظیفه که انتظار و آمادگی چنین جنگی را نداشتند) بالاست. در عین حال، سیل تحریم‌ها و ممنوعیت‌ها علیه روسیه منجر به مجازات دسته‌جمعی مردمی می‌شود که هیچ کنترلی بر دولت خود ندارند. اگر کسی تا قبل از ورود روسیه به بحران کنونی، قائل به نبوغ راهبردی پوتین بود، اکنون این توهمش باید از بین رفته باشد. رئیس‌جمهور روسیه با تشدید مستأصلانه‌ی حملاتش به شهرها دارد تلفات و خسارات غیرنظامی را بالا می‌برد؛ که می‌توان آن را جنایت جنگی دانست. هیچ راهی برای توجیه و جبران رفتارهای پوتین وجود ندارد. با این حال، آمریکایی‌ها باید [از خودشان] بپرسند [رفتارهای آمریکا] چه‌طور؟

زنان داوطلب اوکراینی، در روز چهارم جنگ،  در شهر «لفیف» در غرب اوکراین پارچه رشته‌رشته می‌کنند تا از آن‌ها تور استتار ساخته شود؛ رسانه‌های غربی حجم زیادی از اخبار و گزارش‌های خود را به ستایش «مقاومت» و «شجاعت» مردم اوکراین در مقابل ارتش روسیه اختصاص داده‌اند (+)

در همین‌باره بخوانید:

›› رابطه‌ی بمب‌های شیمیایی آمریکا با تولد نوزادان ناقص‌الخلقه در ویتنام

›› حملات شیمیایی آمریکا به کودکان بی‌دفاع +تصاویر(۱۸+)

››  «کودکان هیولایی» میراث آمریکا در آسیا

›› کودکان عراق؛ قربانیان فراموش‌شده

این‌که آمریکا هم برای خودش حوزه‌ی منافع [و نفوذ در نیم‌کره‌ی غربی] قائل است و بی‌رحمانه از نیروی نظامی و تحریم‌های اقتصادی برای حفظ آن استفاده کرده، چه‌طور؟ نام رسمی این سیاست «دکترین مونرو[۳]» است. واشینگتن هرگز در تحمیل خواسته‌هایش به همسایگان ضعیف‌تر خود تردید نکرده است. همین روزها هم سیاست‌گذاران آمریکایی تمام عزم خود را برای به فقر انداختن کوبایی‌ها و گرسنگی دادن به ونزوئلایی‌ها با هدف نهایی به قدرت رساندن دولت‌های همسو با آمریکا در این کشورها جزم کرده‌اند. درست است که رژیم‌های این کشورها رژیم‌های شروری هستند، اما آمریکا هرگز ابایی از همکاری با دیکتاتوری‌هایی (حتی در قاره‌ی آمریکا) هم نداشته است که حرف‌گوش‌کن باشند و اهداف راهبردی واشینگتن را اهداف راهبردی خودشان بدانند.

جنایت صهیونیست‌ها با پیکر «محمد الناعم» شهید فلسطینی (حاوی تصاویر دل‌خراش[دانلود]

در همین‌باره بخوانید:

›› اسرائیل یک رژیم تروریست و آمریکا بزرگ‌ترین حامی دولتی تروریسم در جهان است

›› نتیجه «معامله قرن» ترامپ: اهانت بولدوزر صهیونیست‌ها به پیکر شهید فلسطینی

›› اعتراف دیده‌بان حقوق بشر به آپارتاید اسرائیل

این‌که «هیولا» ی سیاست خارجی آمریکا هرگز رفتاری مشابه رفتار آمریکا در اروپای شرقی را از جانب شوروی یا روسیه تحمل نمی‌کرد، چه‌طور؟ تصور کنید ولادیمیر پوتین، پس از رسیدن به قدرت، در سیاست‌های مکزیک و کانادا دخالت می‌کرد؛ توافق‌نامه‌ی ائتلافی را به مکزیک تحمیل می‌نمود که کانون تجارت این کشور را به سمت جنوب و کنفدراسیونی بین‌المللی متشکل از دوستان روسیه [در آمریکای لاتین] معطوف می‌کرد؛ علیه دولتی منتخب و طرفدار آمریکا در مکزیکوسیتی [پایتخت مکزیک] کودتا به راه می‌انداخت؛ مقاماتی به مکزیک می‌فرستاد که علناً برای به قدرت رساندن سیاستمداران دوستدار روسیه توطئه‌چینی کنند؛ و به مکزیک و کانادا قول عضویت در [اتحاد نظامی اوراسیایی] «سازمان پیمان امنیت جمعی[۴]» تحت سلطه‌ی روسیه را می‌داد. در آن صورت، تشنجْ واشینگتن را فرا می‌گرفت. و هیچ‌کس از حق مکزیک و کانادا برای انتخاب آینده‌ی خودشان دفاع نمی‌کرد. هیچ‌کس.

یکی از مجروحان اوکراینی در شهر «چوهوئیف» در استان «خارکف» در شرق اوکراین، در اولین روز از حمله‌ی روسیه،  کنار یک آمبولانس منتظر دریافت کمک پزشکی است؛ رسانه‌های جریان اصلی آمریکا که طی بیش از بیست سال اخیر علاقه‌ی زیادی به پوشش اخبار کشتار غیرنظامیان در جنگ‌های کشورشان نشان نداده‌اند، این روزها یک‌باره به فکر دفاع و حمایت از قربانیان غیرنظامی جنگ در اوکراین افتاده‌اند (+)

این‌که آمریکا دکترین مونرو را به یک اصل جهانی تعمیم داده مبنی بر این‌که «واشینگتن حق دارد تا پشت مرزهای هر کشور دیگری، از جمله مرزهای روسیه و چین، مداخله‌گری کند»، چه‌طور؟ آن هم [دخالت و] حضوری که واشینگتن حق دارد با نیروی نظامی از آن دفاع کند. آمریکا در حالی به حداقلی‌ترین روابط روسیه و چین با کوبا و ونزوئلا اعتراض می‌کند، که سیاست‌گذاران آمریکایی دارند درباره‌ی صدور تضمین صریح نظامی در دفاع از تایوان مقابل پکن بحث می‌کنند. در واقع، مقامات آمریکایی اغلب از این هم فراتر می‌روند و اصرار می‌کنند که حق دارند به کشورهای دیگر حمله و آن‌ها را اشغال نمایند (که فاجعه‌بارترین نمونه‌اش عراق است) تا آن‌ها را متحول کنند. اگرچه هیولای آمریکایی اسمِ این کارش را می‌گذارد «ترویج دموکراسی»، اما کشورهایی که در «فهرست تسخیر» واشینگتن قرار دارند، این اقدامات را تجاوزگری می‌دانند.

پیمان ناتو (که اعضای آن با رنگ سبز نشان داده شده‌اند)، به‌رغم وعده‌ها درباره‌ی این‌که به سمت شرق پیشروی نخواهد کرد، عملاً تا مرزهای روسیه (که با رنگ نارنجی مشخص شده) عضوگیری کرده است (+)

این‌که آمریکا منافع خود را تابع منافع برخی از نفرت‌انگیزترین رژیم‌های روی کره‌ی زمین کرده، چه‌طور؟ رژیم‌هایی مانند عربستان[۵]؛ دیکتاتوری وحشی‌ای که رتبه‌اش در شاخص آزادی از روسیه هم پایین‌تر است و در حال حاضر، جنگی به‌مراتب مرگ‌بارتر [از جنگ اوکراین] را علیه یمن، یکی از فقیرترین کشورهای جهان، رهبری می‌کند. سعودی‌ها و اماراتی‌ها هفت سال است دارند به اهداف غیرنظامی حمله می‌کنند و مردم یمن را محاصره کرده‌اند. صدها هزار غیرنظامی یمنی جان خود را از دست داده‌اند؛ میلیون‌ها نفر آواره شده‌اند؛ و اکثر جمعیت این کشور از سوء‌تغذیه یا بیماری رنج می‌برد و به کمک‌های بشردوستانه نیاز دارد. با این حال، واشینگتن هواپیماهای جنگی سعودی‌ها را تأمین و خدمات‌دهی، مهمات آن‌ها را فراهم، اطلاعات جنگی به آن‌ها ارائه، و حتی در مقطعی جنگنده‌های آن‌ها را سوخت‌رسانی کرده است.

اعضای گردان ۳۵۲ حمل‌ونقل هوایی سوخت‌رسان نیروی دریایی آمریکا اوایل ماه مارس سال ۲۰۱۹ برای سوخت‌گیری یک فروند جنگنده‌ی «اف‌اِی-۱۸ هورنت» بر فراز یک منطقه‌ی آموزشی در جنوب کالفرنیا آماده می‌شوند؛ آمریکا علاوه بر حمایت نظامی-تسلیحاتی از سعودی‌ها در جنگ یمن در مقطعی حتی جگنده‌های سعودی را نیز سوخت‌رسانی کرده‌اند (+)

ماجرای دردناک «یسری» دختربچه‌ی یمنی که به خاطر جنگ یک چشمش را از دست داد (حاوی تصاویر دل‌خراش[دانلود]

در همین‌باره بخوانید:

›› مسابقه کودک‌کشی رژیم سعودی و رژیم صهیونیستی با سلاح‌های آمریکا

این‌که آمریکا از مفهوم «نظم مبتنی بر قانون» برای اعتبار بخشیدن به نظامی استفاده می‌کند که عمدتاً توسط واشینگتن ایجاد شده تا منافع خودش و کشورهای دوستش را در زمانی تأمین کند که بسیاری از کشورها ظرفیت تأثیرگذاری بر تصمیم‌گیری‌های بین‌المللی را نداشتند، چه‌طور؟ آمریکا و متحدانش این نظام را تغییرناپذیر می‌دانند و اصرار دارند هر کس مقابل این نظام مقاومت کند باید با تهدید و زور نظامی آمریکا مواجه شود.

«پروانه» ۹ ساله ، یکی از قربانیان حمله‌ی هوایی نوامبر ۲۰۱۸ آمریکا به شهر «لشکرگاه» مرکز استان هلمند در افغانستان بود؛ حمله‌ای که برادر ۱۵ ساله‌اش «عصمت‌الله» و پدرش «عبیدالله» را به قتل رساند و ۱۲ عضو دیگر خانواده‌اش را نیز مجروح کرد؛ یک غیرنظامی اوکراینی که در نتیجه‌ی حمله‌ی روسیه مجروح یا کشته می‌شود، به‌شدت موردتوجه رسانه‌های غربی قرار می‌گیرد، اما قربانیان غیرنظامی جنگ‌های آمریکا به‌ندرت در کانون توجه همین رسانه‌ها جایی دارند (+)

این‌که آمریکا مرتباً با حمله به کشورهای دیگر، حمایت از شورش‌های داخلی در آن‌ها و تلاش برای برکناری دولت‌هایشان، قوانین بین‌المللی و اصول حاکمیت ملی را نادیده می‌گیرد، چه‌طور؟ واشینگتن، تنها در قرن بیست‌ویکم، به شکل غیرقانونی به عراق حمله، و سوریه را اشغال کرد؛ و از سرنگونی دولت‌های لیبی و سوریه و تجاوز غیرقانونی به یمن حمایت نمود. (آمریکا فقط در افغانستان توجیه قابل‌باوری برای تهاجم داشت؛ آن هم نه برای ۲۰ سال ماندن در آن‌جا.) عواقب سیاست‌های آمریکا[۶] هولناک بوده است: صدها هزار کشته، شمار بسیار بیش‌تری زخمی، میلیون‌ها آواره، اختلالات اجتماعی و مشکلات مدنی گسترده، درگیری و بی‌ثباتی وسیع، تقویت جنبش‌های شورشی و تروریستی، و افزایش نفوذ ایران. طی دو دهه‌ی گذشته، سیاست خارجی واشینگتن بسیار بیش‌تر از مجموع چین، روسیه، ایران، کره‌ی شمالی، کوبا و ونزوئلا به رنج مردم منجر شده است.

شهروندان اوکراینی در حال تمرین پرتاب کوکتل مولوتف برای دفاع از شهر «ژیتومیر» در شمال غربی اوکراین در جریان حمله‌ی روسیه؛ رسانه‌های آمریکایی این روزها تمام تلاش خود را می‌کنند تا «مقاومت قهرمانانه» ی مردم اوکراین مقابل ارتش روسیه را به مردم جهان نشان دهند. این در حالی است که اگر در همین تصویر، جای پرچم اوکراین، پرچم فلسطین بود، همین رسانه‌ها افراد حاضر در این تصویر را «تروریست» معرفی می‌کردند (+)

مداخله‌ی مستمر آمریکا در انتخابات کشورهای دیگر، چه‌طور؟ مطالعه‌ی [دانشگاه آمریکایی] «کارنگی ملون» نشان داد[۷] واشینگتن بین سال‌های ۱۹۴۶ و ۲۰۰۰، در ۸۱ انتخابات خارجی مداخله کرده است[۸]. در خود روسیه، طی انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۹۹۶، مشهور است که آمریکا تمام تلاش خود را کرد تا حتماً «بوریس یلتسین» بار دیگر بر رقیب کمونیستش پیروز شود؛ سیاستی که مجله‌ی تایم گزارش روی جلد یکی از شماره‌های خود را به آن اختصاص داد[۹]. اگرچه واشینگتن اصرار دارد کمک‌های کنونی‌اش به «دموکراسی» فراحزبی هستند، اما در عمل از احزابی حمایت می‌کند که معتقد است به تأمین منافع آمریکا کمک می‌کنند. واکنش دولت‌های خارجی به این سیاست‌ها نیز دشمن‌پنداری فعالان سیاسی داخلی و ممنوع کردن حمایت خارجی از آن‌هاست.

«نجات به دست آمریکایی‌ها: داستان محرمانه‌ی کمک مشاوران آمریکایی به یلتسین برای پیروزی»؛ جلد شماره‌ی ۱۵ جولای ۱۹۹۶ (۲۵ تیر ۱۳۷۵) مجله‌ی «تایم» آمریکا با موضوع کمک واشینگتن به «بوریس یلتسین» برای پیروزی در انتخابات سال ۱۹۹۶ روسیه (+)

البته هیچ‌یک از این نکات، رفتارهای  روسیه، یا کشورهای دیگری مانند چین و ایران را تأیید نمی‌کند. به علاوه، انتقاد از آمریکا به این معنا نیست که دولت این کشور بدتر از دولت‌های دیگر، مثلاً دولت ولادیمیر پوتین، است. با این وجود، طبق آموزه‌ی مشهور عیسی مسیح، آدم باید اول تیرِ داخل چشم خودش را ببیند و بعدْ تیغِ داخل چشم دیگران را [به عبارت دیگر، اول اشکالات خودش را ببیند و بعد اشکالات دیگران را]. وقتی واشینگتن بدون مسئولیت‌پذیری مرتکب تجاوزگری و جنایت جنگی می‌شود، بدون آن‌که [به اشتباهاتش] اعتراف کند بی‌ثباتی و تلفات گسترده به بار می‌آورد، و بی‌آنکه درکی [از پیامدهای سیاست‌هایش] داشته باشد همین فرآیند را تکرار می‌کند، جانمازآبکشی‌هایش هم دیگر اعتباری ندارد.

سخنرانی «جان مرشایمر» دانشمند سیاسی آمریکایی، درباره‌ی دلایل و پیامدهای بحران اوکراین - قسمت اول [متن کامل و جزئیات بیش‌تر[دانلود با حجم ~ ۴۷ مگابایت]

سخنرانی «جان مرشایمر» درباره‌ی دلایل و پیامدهای بحران اوکراین - قسمت دوم [متن کامل و جزئیات بیش‌تر[دانلود با حجم ~ ۳۶ مگابایت]

دولت ولادیمیر پوتین مسئولیت حمله به اوکراین را به گردن دارد. با این حال، استکبار، جهل و بی‌پروایی آمریکا [با تلاش برای گسترش ناتو به سمت مرزهای روسیه و عضویت اوکراین در این ائتلاف نظامی] زمینه را برای بحران امروز فراهم کرد[۱۰]. واشینگتن همزمان با واکنش به تجاوزگری روسیه، باید از اشتباهات گذشته‌ی خود نیز درس بگیرد. در غیر این صورت، تاریخ به‌ناچار بار دیگر، با عواقب مرگ‌بار، تکرار خواهد شد.

«جان مرشایمر» پاسخ می‌دهد:

›› چرا بحران اوکراین تقصیر غرب است؟

›› آیا پوتین به دنبال ایجاد «روسیه بزرگ» است؟

 

[۱] Whataboutism and Russia’s Attack on Ukraine Link

[۲] «هیولا» (the Blob) در محافل رسانه‌ای آمریکا، به‌ویژه میان منتقدان، عنوانی برای دستگاه سیاست خارجی این کشور است.

[۳] Monroe Doctrine Link

[۴] Collective Security Treaty Organization Link

[۵] Saudi Arabia Makes Fool of President Biden: Continues Yemen War and Domestic Repression Link

[۶] Americans Should Look at Their Conduct: China Points to US Human Rights Abuses Link

[۷] Russia Isn’t the Only One Meddling in Elections. We Do It, Too. Link

[۸] Partisan electoral interventions by the great powers: Introducing the PEIG Dataset Link

[۹] Rescuing Boris Link

[۱۰] US Should Close the Door to Ukrainian Membership in NATO Link

برچسب‌ها