جریان اصلاح طلب با تخطئه شروط بسیار مهم ایران، در پی سرهم بندی مجدد برجام و بازگشت بدون هزینه آمریکا به توافق است؛ آن هم بدون لغو تحریم ها!

سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با   «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** برجام هیچ تضمینی ندارد، ولی ما باید عجله کنیم!

روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم «کوروش احمدی» فعال اصلاح طلب نوشت: «برجام یک ترتیبات داوطلبانه است و تصمیم‌گیری در آن مقید به قوانین سفت و سخت برآمده از عهدنامه‌ای الزام‌آور با آیین کار مکتوب و مشخص نیست

در ادامه این مطلب آمده است: «مقامات ایران باید توجه داشته باشند که فرصت‌ها نه الزاما دوام دارند و نه قابل تکرارند. فرصت‌ها برای تامین منافع ملی همیشه می‌توانند به سرعت از دست بروند. ایران یک‌بار در تیرماه گذشته فرصت توافق را داشت. امروز نیز اگر از هر فرصتی برای نهایی کردن برجام استفاده نشود یا در جهت ایجاد چنین فرصتی تلاش نشود، معلوم نیست فردا خیلی خیلی دیر نباشد.»

همچنین روزنامه شرق در مطلبی نوشت: «حرف‌های راویان مطمئن از احیای برجام، چندماهی است که بدون تغییر شکل تکرار می‌شود اما هشدارهای مرددها روزبه‌روز بلندتر می‌شود. اکنون به نقطه‌ای رسیده‌ایم که درخطربودن توافق هسته‌ای از همیشه عیان‌تر است. برخی البته از این مسئله راضی‌اند

در ادامه این مطلب آمده است: «آنهایی که از ابتدا با این توافق و بلکه با هرگونه توافق و تعامل مخالف بودند، در یک ‌سو و آنهایی که توهمات دیگری درباره شکل برنامه هسته‌ای ایران دارند، از سوی دیگر خروس‌خوان کبک‌هایشان را به جشن نشسته‌اند. در این میان نه‌تنها اهالی دیپلماسی‌ بلکه اهالی سیاست و اقتصاد هم که عواقب شروع بحرانی بزرگ‌تر از بحران‌های موجود را می‌بینند، نگران می‌نگرند و یک سؤال البته دست‌به‌دست می‌شود: چه باید کرد؟ ».

روزنامه اعتماد در مطلب مذکور صراحتا اذعان کرده که «برجام یک ترتیبات داوطلبانه است و تصمیم‌گیری در آن مقید به قوانین سفت و سخت برآمده از عهدنامه‌ای الزام‌آور با آیین کار مکتوب و مشخص نیست.»؛ حال سوال این است که در شرایطی که برجام صرفا داوطلبانه است و الزام آور نیست و مقید به قوانین سفت و سخت هم نیست، پس این همه عجله از سوی اصلاح طلبان برای احیای این توافق برای چیست!؟

دولت سیزدهم و تیم مذاکره کننده جدید برای رفع نواقص جدی برجام 3 شرط را مطرح کرده اند. یکی لغو همه تحریم ها به صورت دائمی است؛ دیگری ارائه تضمین معتبر و سومین شرط نیز راستی آزمایی اجرای تعهدات آمریکا توسط ایران است.

با اینحال جریان اصلاح طلب با تخطئه این شروط بسیار مهم، در پی سرهم بندی مجدد برجام و بازگشت بدون هزینه آمریکا به توافق است؛ آن هم بدون لغو تحریم ها. رهبر معظم انقلاب- ۹ آذر ۹۵- فرمودند: «مشکلات موجود در مساله توافق هسته‌ای، به خاطر عجله در زودتر به سرانجام رساندن توافق است... در مذاکرات هسته‌ای بحث‌های فراوانی راجع به تحریم‌ها شد اما اکنون در کنگره آمریکا، مسئله تمدید تحریم‌ها را مطرح می‌کنیم. وقتی عجله داریم که کار را زودتر تمام کنیم، از جزییات غفلت می‌کنیم که موجب ایجاد رخنه و نقطه سلبی در آن کار می‌شود.»

چندی پیش «قاسم محبعلی»  فعال اصلاح طلب و از مدیران وزارت خارجه در دولت خاتمی در مصاحبه با روزنامه آرمان گفته بود: «بعید می‌دانم که هیچ طرفی آمادگی داشته باشد که همه تعهدات خود را یک طرفه انجام دهد و منتظر انجام تعهدات طرف مقابل باشد. چنین چیزی نیز غیرعملی است.» این در حالی است که در سال ۹۴ تیم مذاکره کننده به ریاست ظریف در اقدامی عجیب و نامتعارف پذیرفت که ایران به صورت پیش دستانه تعهدات خود را اجرا کند و پس از پایان تعهدات ایران، طرف مقابل از جمله آمریکا اجرای تعهدات خود را آغاز کند!

متاسفانه دولت قبل در اجرای برجام به 28 شرط ابلاغی کم توجهی کرد و قصور و تقصیر دولت روحانی در مسئله برجام، خسارت های بزرگی به کشور تحمیل کرد. حالا حامیان سیاست خارجی دولت قبل و بزک کنندگان برجام، در مسیر احقاق حقوق ملت ایران سنگ اندازی می کنند.

** پایان برج عاج نشینی با آمدن دولت رئیسی به روایت یک استاد دانشگاه

«امان ا... قرایی مقدم» جامعه شناس و استاد دانشگاه در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «اتفاق مثبتی که در دولت آقای رئیسی رخ‌داده این است که دولت برج عاج نشینی را کنار گذاشته و در صحنه حضور میدانی پیدا می‌کند. در چنین شرایطی دولت می‌تواند از نزدیک با واقعیت‌ها و مشکلات اجتماعی آشنا شود و برای آنها راه‌حل پیدا کند. بسیاری از کارخانه‌ها، کارگاه‌ها و خدمات تولیدی فعالیت‌های خود را افزایش داده‌اند و انگیزه بهتری نسبت به گذشته پیدا کرده‌اند. نتیجه این وضعیت کاهش بیکاری خواهد بود. بیکاری منشأ اغلب آسیب‌ها و مشکلات اجتماعی است و اگر بیکاری کاهش پیدا کند می‌توان نسبت به کاهش چالش‌های اجتماعی در آینده خوشبین بود

وی افزود: «مدیریت درصحنه و حضور میدانی مدیران دولت و بازدید آنها از مشکلات در کمتر دولتی مانند دولت آقای رئیسی بوده است... با حضور میدانی و مداوم راست جمهوری درمیان مردم چه در دوره‌ای که ردای قاضی‌القضات را بر تن داشتند و موجب تغییرات و دگرگونی‌های عمیقی در درون دستگاه قوه قضائیه به عمل درآوردند بسیاری از خلاف‌کاران را محاکمه کردند و روح قانون و قانون مداری را در همه وزارتخانه‌ها و نظام بوروکراسی کشور به‌وجود آوردند و چه اکنون‌که ریاست جمهوری کشور را بر عهده‌ دارند و مسئولیت اجرایی همه نهادهای اصلی و فرعی جامعه رابردوش دارند برج عاج نشینی و از دور دستی بر آتش دراز کردن و بی‌خبری مسئولان نظام از حال و روزگار مردم به پایان رسیده است. این اتفاق مهمی است که در این دولت رخ‌ داده است.»

متاسفانه بخش اعظمی از جریان اصلاح طلب، طیفی بریده از مردم و قائل به سبک زندگی اشرافی است. این طیف در انتخابات ریاست جمهوری 1400 پاسخ قابل تأملی از مردم دریافت کرد. در این انتخابات علیرغم فراخوان های گسترده خاتمی و تاجزاده و کروبی و بهزاد نبوی و علیرغم میتینگ های انتخاباتی تحت عنوان ناسا و با وجود فراخوان تحت عنوان «زدن زیر میز»، نامزد اصلی این جریان در سراسر کشور فقط حدود 2 میلیون و چهارصد هزار رای کسب کرد

بخش قابل توجهی از جریان اصلاح طلب معتقد است که مردم رعیت هستند و مقام های کشور حکم ارباب را دارند، پس با این حساب کسر شأن است که مقام مسئول به میان مردم رفته و وقت خود را تلف کند! طیق این فرمول، مقام ارشد باید از داخل خودرو به صورت چشمی نظرسنجی کند. مقام مسئول باید با خودروی لوکس شاسی بلند به میان کارگران رفته و از کارخانه بازدید کند. طبق این فرمول مقام ارشد دولتی باید با کفش وارد چادر زلزله زدگان شود.

و براساس این فرمول، وزیر باید میکروفون خانم خبرنگار را پرت کند، وزیر بهداشت به مراجعه کننده بگوید «خوت بمال» و وزیر کشاورزی به کشاورز و دامدار بگوید «سبوس بخور» و...

هرچند این روزنامه اصلاح طلب به مشی مردمی دولت سیزدهم اذعان کرده ولی واقعیت آن است که جریان اصلاح طلب درخصوص تغییر ریل گذاری در دولت سیزدهم و اثرات آن احساس خطر کرده است. چرا!؟ به این دلیل که افکارعمومی عملکردها و اقدامات را مقایسه می کند و به تفاوت ها پی می برد و اینجاست که متوجه می شود که کدام جریان یدطولایی در پوپولیسم(مردم فریبی) داشت و دیگران را به این اقدام متهم می کرد.

درست مشابه مقایسه عملکرد قالیباف در شهرداری با عملکرد نجفی و افشانی و حناچی در شهرداری تهران. در انتخابات شورای شهر 1400، مردم تهران عملکرد اصلاح طلبان را با عملکرد قالیباف در شهرداری مقایسه کردند و به همین دلیل و علیرغم فراخوان خاتمی، لیست جمهور- تابلوی جدید لیست امید- 21 بر هیچ در تهران باخت.

برچسب‌ها