گروه گزارش ویژه مشرق؛ نزدیک به دو دهه از ورود شبکههای تلویزیونی ماهوارهای به فضای ارتباطات رسانهای کشورمان میگذرد. تا اواسط دهۀ ۱۳۸۰ شبکههای تلویزیونی ماهوارهای گوناگونی که عمدتاً بر پخش فیلم و موسیقی متمرکز بودند، تاسیس شدند. اما در نیمه دوم دهه ۱۳۸۰ ماهیت مسائل مربوط به ماهواره در کشورمان بسیار تغییر کرد.
تا پیش از سال ۱۳۸۷ شبکههای تلویزیونی ماهوارهای با بودجهای محدود و بدون دخالت «مستقیم» کشورهای خارجی تاسیس و توسط ایرانیان اداره میشدند، اما در سه سال گذشته شبکههای گوناگونی تاسیس شدهاند که عمدتاً انگلیس و آمریکا و در یک مورد عربستان سعودی (ام بیسی فارسی) و اخیراً کانادا در تاسیس، اداره و سیاستگذاری آنها نقش مهمی داشتهاند. شبکههای بیبی سی فارسی، تلویزیون فارسی صدای امریکا، فارسیوان و زمزمه در زمره این دسته از شبکهها هستند. این شبکهها گرچه از عوامل و نیروهای ایرانی و گاه افغان استفاده میکنند اما تامین منابع مالی و سیاستگذاری کلان آنها توسط غربیها صورت میگیرد.
نظر به اهمیت تبیین و جریان شناسی شبکه های ماهواره ای، مشرق در چند شماره به معرفی و تحلیل محتوای این شبکه ها می پردازد. در ادامه اولین بخش از این سلسله گزارش ها را با هم مرور می کنیم.
دستهبندی شبکههای ماهوارهای
به طور کلی میتوان شبکههای تلویزیونی ماهوارهای را به ۱۰ دسته تقسیم کرد:
۱- شبکههای خبری
محتوای اصلی این شبکهها را برنامههای سیاسی همچون خبر و تفسیر خبر تشکیل میدهد که با تمرکز بحث بر روی شبکههای فارسی زبان، «بیبیسی فارسی» تاثیرگذارترین شبکه در میان این دسته از شبکهها بوده است، چون از روشهای نرم و بسیار ملایم برای انتقال پیامهایش استفاده میکند؛ ضمن اینکه در تاکتیکهای اقناعی خود نیز بسیار تلاش مینماید خود را بیطرف و دلسوز ملت ایران نشان دهد.
در واقع این شبکه، تجلی مناسبی از شخصیت حکومت استعماری انگلیس است، به این معنی که با ژستهای مشفقانه و نرم، فریبکارانهترین پیامها را منتقل میکند و در این راستا، بسیار حساب شده عمل میکند. این شبکه برای این منظور، بین برنامههای سیاسی و اصطلاحاً سخت خود، برنامههای با محتوای اجتماعی، فرهنگی و نیز علمی را گنجانده است که به ظاهر نرمند و لایههای القایی آن بسیار مخربتر از برنامههای جدی خبری یا تفسیری هستند، چرا که مخاطب عادی اغلب پی به لایههای زیرین متنهای نرم این شبکه نمیبرد.
شبکههای دیگری مانند شبکه صدای فارسی آمریکا (VOA) نیز وجود دارند که این شبکهها با زمختی و ارسال پیامهای سیاسی از طریق برنامههای مشحون از پروپاگاندا فعالیت میکنند و ضدیت آنها با جمهوری اسلامی ایران، آشکارتر است، ضمن اینکه فضای زیادی برای برنامههای نرم باز نکردهاند. شـبکههای سلطنتطلب یا شبکههای دیگر مخالفان جمهوری اسلامی ایران مانند منافقین و کومولهها، حتی از این شبکهها نیز خصمانهتر موضعگیری میکنند که اغلب به دفع مخاطب از شعارهای بیمـایه آنها منجر میشود.
|
|
|
|
البته در این دسته، شبکههای غیرفارسی زبان مانند شبکههای العربیه، الجزیره، یورورنیوز (به زبانهای مختلف)، CNN، BBC World، بیبی سی عربی، France ۲۴، Fox News و «روسیا الیوم» و راشا تودی و بسیاری شبکههای خبری دیگر هستند که این شبکهها لزوما بر مخاطبان داخل ایران متمرکز نیستند و عمدتاً مخاطبان کشورهای عربی و غربی، هدف پیامرسانی آنها هستند. برخی شبکههای کردی کردستان عراق و نیر کردهای ترکیه که برای کردها و نیز شبکههای جمهوری آذربایجان و ترکیه را که به زبان آذری یا ترکی برنامه پخش میکنند، نباید از نظر دور داشت.
|
|
|
شبکه آمریکایی الحره |
شبکه الحره که پس از اشغال عراق به دست امریکاییها، تاسیس شده نیز در برنامههای خود رویکردی ضد ایرانی دارد. البته روزنامه الدیار لبنان اعلام کرد که باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا از معاونان خود خواست تا شبکه تلوزیونی الحره را ببندند. گفته میشود این شبکه که برنامههای آن به زبان عربی پخش میشود وبودجه آن از طرف کنگره آمریکا تأمین میشود. در زمان رئیس جرج بوش برای توضیح دیدگاه آمریکا در عراق افتتاح شده بود. ولی با وجود اینکه آمریکا در حدود یک میلیارد دلار برای این شبکه هزینه کرده است، گزارشات اخیری که به کنگره رسیده حاکی از این است که در صد بینندگان این شبکه در جهان عرب حتی به ۲% نمیرسد.
تصمیم گیری اوباما پس از گزارشاتی میآید که نشانگر شکست این شبکه تلوزیونی در جذب بینندگان عرب وپوشش دگرگونیهای جهان عرب وعدم توانایی در رقابت با دیگر شبکههای بزرگ همانند الجزیره میباشد. در این راستا اوباما ادامه کار این شبکه را نوعی هدر دادن هزینههای مالی برشمرد. وگفت بهتر است این مبالغ در جای دیگری هزینه شود. از طرفی نیز بعضی از اعضای کنگره درخواست کردند تا بودجه دولتی این شبکه متوقف شود زیرا به دلیل شکایتهای بسیار کمیته نظارت وزارت امور خارجه در کنگره تحقیقات وسیعی در مورد این شبکه انجام داد که حاکی از اختلاس صدها هزار دلار با روشهای مختلفی از سوی دست اندر کاران وکارکنان آن میباشد.
تصمیم گیری اوباما پس از گزارشاتی میآید که نشانگر شکست این شبکه تلوزیونی در جذب بینندگان عرب وپوشش دگرگونیهای جهان عرب وعدم توانایی در رقابت با دیگر شبکههای بزرگ همانند الجزیره میباشد. در این راستا اوباما ادامه کار این شبکه را نوعی هدر دادن هزینههای مالی برشمرد. وگفت بهتر است این مبالغ در جای دیگری هزینه شود. از طرفی نیز بعضی از اعضای کنگره درخواست کردند تا بودجه دولتی این شبکه متوقف شود زیرا به دلیل شکایتهای بسیار کمیته نظارت وزارت امور خارجه در کنگره تحقیقات وسیعی در مورد این شبکه انجام داد که حاکی از اختلاس صدها هزار دلار با روشهای مختلفی از سوی دست اندر کاران وکارکنان آن میباشد.
|
|
|
|
چهار شبکه خبری مهم ایرانی
کشور ما در این عرصه، با چهار شبکه خبری یعنی «خبر»، «العالم» و «Press TV» و «Hispan Tv» حضور دارد و شبکه المنار، متعلق به حزبالله لبنان، برخی شبکههای تازه تاسیس شیعیان عراق، نیز به رویکردهای فرهنگی – سیاسی جمهوری اسلامی ایران گرایش قوی دارند.
|
شبکه ماهواره ای المنار |
۲- شبکههای فیلم و سریال
شبکههایی مانند فارسی وان، (Iran FM) Iran Film & Music، MBC Persia، Iran Beauty، PDF، Fox Movies، GEM Classicو بسیاری شبکههای مشابه که در طول سه سال گذشته به تعداد آنها چندین شبکه افزوده شده است، اغلب برای مخاطبان، فیلم سینمایی یا سریال غیرایرانی وگاه ایرانی پخش میکنند یا برخی از آنها فیلمهای غیرایرانی که در ایران دوبله شده را پخش میکنند اما بخشهای دوبله نشده را نیز به آنها میافزایند. در بین این دسته از شبکهها، برخی همچونام بیسی فارسی، به دلیل پخش شبانهروزی فیلمهای سینمایی هالیوودی و اخیراً پخش سریال و فارسیوان و زمزمه با پخش سریالهای جدید متمرکز بر بحرانهای خانوادگی و روابط دوجنس با دوبله فارسی، شبکه GEM Classic نیز به دلیل تمرکز بر فیلمها و سریالهای جدید، به ویژه سریال-های برجسته ساخت ترکیه، پخش بسیاری از برنامههای نمایشی با دوبله فارسی و تمرکز ویژه بر اخبار و تحولات جدید هالیوود، موفق به جذب نسبی مخاطب شده است. شبکه پیام سی فَمیلی، هم رویکردی مشابه شبکه جِم و فارسی وان دارد و همچون این دو شبکه موفق به جذب نسبی مخاطب برای سریالهایش شده است.
|
|
لازم به توضیح است که شبکه ICC که اغلب فیلمهای سینمایی قبل از انقلاب و نیز فیلمهای سینمایی یا سریالهای مهم و اغلب دارای نوستالژی بعد از انقلاب (مانند دادشاه، روزی روزگاری، مادر و...) را برای بییندگان پخش میکند، رویکرد تا حدودی متفاوتی در مقایسه با شبکههای یاد شده دارد و گرچه رویکردش با شبکههای داخلی کشورمان، بسیار متفاوت است، اما برخی رویکردهای آن، قابل توجه است مثلاً فیلمهای ضدآمریکایی و ضدطاغوت را نیز پخش میکند یا صحنههای غیراخلاقی را تا حدودی سانسور میکند. در واقع، میتوان گفت برای دستیابی به اهداف تجاری خود از هر دو طیف فیلم دارای مضمون مثبت وگاه فیلمهای مسالهدار را پخش میکند.
بین شبکههایی که در این دسته میگنجند اما برنامههای آنها در واقع، برای مخاطبان غیرفارسی زبان پخش میشود، میتوان به شبکههای ترکیه یا جمهوری آذربایجان یا برخی شبکههای عربی مانند شبکههای مختلف عربیام بیسی و شبکههای اماراتی– که اغلـب فیلمهای ترکیه را با دوبـله عربی پـخش میکنند، اشاره کرد که به علت جذابیت سریالهای ملودرامشان، گاه در جذب مخاطبان ایرانی که عربی، ترکی یا آذری میدانند، موفق بودهاند.
باید توجه داشت این دسته از شبکههای ماهوارهای به منظور حفظ یا جذب بییننده، روز به روز به تنوع برنامههای خود میافزایند مثلاً شبکه PMC با پخش برنامه Box Office فیلمهای سینمایی روز امریکا را معرفی و نیز میزان فروش آنها در هر هفته و خلاصه داستانی از برخی فیلمهای سینمایی روز را پخش می-کند. شبکه فارسی وان هم اخیراً چنین برنامهای را با نام تازههای هالیوود به صورت هفتگی در جدول برنامههایش گنجانده است.
بین شبکههایی که در این دسته میگنجند اما برنامههای آنها در واقع، برای مخاطبان غیرفارسی زبان پخش میشود، میتوان به شبکههای ترکیه یا جمهوری آذربایجان یا برخی شبکههای عربی مانند شبکههای مختلف عربیام بیسی و شبکههای اماراتی– که اغلـب فیلمهای ترکیه را با دوبـله عربی پـخش میکنند، اشاره کرد که به علت جذابیت سریالهای ملودرامشان، گاه در جذب مخاطبان ایرانی که عربی، ترکی یا آذری میدانند، موفق بودهاند.
باید توجه داشت این دسته از شبکههای ماهوارهای به منظور حفظ یا جذب بییننده، روز به روز به تنوع برنامههای خود میافزایند مثلاً شبکه PMC با پخش برنامه Box Office فیلمهای سینمایی روز امریکا را معرفی و نیز میزان فروش آنها در هر هفته و خلاصه داستانی از برخی فیلمهای سینمایی روز را پخش می-کند. شبکه فارسی وان هم اخیراً چنین برنامهای را با نام تازههای هالیوود به صورت هفتگی در جدول برنامههایش گنجانده است.
۳- شبکههای موسیقی (نماآهنگ)
این شبکهها مانند Jamejam (متعلق به ایرانیان لسآنـجـلـسی)، PMC Music، Iran Music، PEN TV، Iran MNT، EBC. ۱، Iran TV Market، TV Persia، me TV، Tapesh و... به طور شبانهروز نماهنگ پخش میکنند که بخش زیادی از برنامههای آنها فقط آلودگی صوتی هستند و ارزش هنری یا موسیقیایی ندارند و ویدئوکلیپهایشان بسیار تند، با فلشهای فراوان و مشحون از حرکات سبک و حرکات رقص غربی و تماس مردان و زنانی هستند که نقش معشوقههای – اغلب بیوفای یکدیگر را- بازی میکنند. البته برخی از این شبکهها گاهی فیلم نیز پخش میکنند و در واقع هدف سرگرم کردن مخاطب است.
این شبکهها به لحاظ زیباییشناسی موسیقی، ضربههای سنگینی را بر پیکره موسیقی کشورمان وارد میکنند و به تدریج بر علاقه جوانان کشورمان به موسیقیهای بومی تاثیر میگذارند. پخش موسیقی به زبانهایی غیرفارسی و گرایش دادن ذائقۀ جوانان ایرانی به سمت این گونه موسیقیها نمونه بارز تاثیر این شبکهها بوده است. نکته قابل توجه در خصوص کلیپهایی که از این شبکهها پخش میشود، افزایش روزافزون شدت ارتباطات جنسی و نمایش رفتارهای اروتیک در آنها است: به عبارت دیگر میزان برهنگی و حرکات جنسی در کلیپهای این شبکهها رو به فزونی است که خود این موضوع به دلیل روند تدریجی اروتیکتر شدن کلیپهای موسیقی و مضامین آنها به ویژه در آثار افرادی مانند لیدی گاگا است که به تدریج راه مایکل جکسون و مدونا را در ستارهسازی آمریکا در دنیای موسیقی طی میکند.
۴-شبکههای دینی
شبکههایی که برای تبلیغ ایدئولوژی خاصی تاسیس شدهاند مانند شبکههای تبلیغ مسیحیت؛ «محبت»، «نجات»، «امید ایران»، Pars۷، ... یا شبکههای تبلیغ شیعیان مانند الزهراء یا سلام یا امام حسین یا شبکههای تبلیغ اهل تسنن مانند «الرحمه» یا «اِقرَا» یا برخی شبکههای تبیلغ آیین بودا. این دسته از شبکهها نیز از اهمیت بسیار زیادی برخوردارند به این دلیل که شبکههای مسیحی معمولاً در تلاشند با ارائه چهرهای بسیار لطیف و نرم و آرمانی از دین مسیحیت و با بیان بسیار نرم مجریان برنامههایشان، با مخاطبانی که به لحاظ عقیدتی دچار ضعفها یا تردیدهایی هستند، ارتباط برقرار کرده و آنها را به سوی مسیحیت بکشانند.
در میان شبکههای تبلیغی اسلامی، برخی از شبکهها چه متعلق به شیعیان و چه اهل تسنن، گاهی پیامهای تفرقه افکنانهای را منتقل میکنند که در مجموع برای اتحاد مسلمانان بسیار خطرناکند. البته برخی از آنها که در داخل کشور فعالیت میکنند مانند شبکه ثامن در جهت وحدت در عین روشنگری تلاش میکنند.
۵- شبکههای تجاری
شبکههایی مانند Me Shop، Tasvir Iran، Real Estate، EZ Shop و Me chef که هدف آنها بازاریابی و فروش کالاهای خارجی در ایران است. این شبکهها آسیبهای فرهنگی چندانی ندارند اما ممکن است در بلندمدت باعث گرفتن بازار برخی کالاها در ایران و در واقع گرفتن برخی فرصتهای شغلی از کشور شوند. البته این مسالهای است که در مورد تمام شبکههای ماهوارهای فارسی زبان صدق میکند چرا که این شبکهها اغلب، کالای غیرایرانی تبلیغ میکنند. تاثیر اساسی فرهنگی این شبکهها تغییر تدریجی سبک زندگی و وارد نمودن بسیاری از کالاهای لوکسی است که در نگاه اول، از لوازم ضروری زندگی ایرانی به شمار نمیروند اما به تدریج این تبلیغات توانستهاند دکمه خرید را در اذهان بسیاری از ایرانیان فشار دهند و آنها را به خرید این کالاها متقاعد نمایند.
۶- شبکههای ورزشی
شبکههایی که صرفاً مسابقات ورزشی را در رشتههای مختلف پوشش میدهند. نکته جالب توجه در خصوص این شبکهها این است که برخی از آنها مانندSport Bahrain، Saudi Sport، Sport Italia، Pan America و Dubai Sport یا شبکه Physic به دلیل اینکه مسابقات کشتی کج را پخش میکنند، نوجوانان و جوانان طرفدار این مسابقات را به خود جلب میکنند. این به اصطلاح ورزش برآمده از فرهنگ و جامعه آمریکاست و گرچه بیشتر جنبه نمایشی دارد، اما به نظر میرسد تماشای آن، تاثیرات مخربی را در ذهن نوجوانان ایرانی عـلاقهمند به ورزش گذاشته و رفتارهای خشونتآمیز آنها را تقویت مینماید.
۷ - شبکههای کودک
شبکههایی مانند Baby TV یا شبکه الاطفال الجزیره یا Boomerang که گرچه بسیاری از آسیبهای معمول شبکههای تلویزیونی را ندارند اما کودکان تحت تاثیر زیباییشناسی و نیز نوع نگاه تربیتی حاکم بر این شبکهها، آموزش میبینند که قطعاً تا حدود زیادی با تربیت ایرانی اسلامی متفاوت است و ارزشهای مطرح در برنامههای آنها – برای مثال بازی و خو گرفتن با حیواناتی همچون سگ و خوک- حتی متعارض نیز هستند. البته در مجموع تاکنون شبکههای داخلی در جذب مخاطب کودک موفق تر عمل کردهاند.
۸- شبکههای مستند
این شبکهها به طور پیوسته انواع برنامههای مستند را پخش میکنند اما این مستندها به لحاظ محتوا متفاوتند: علمی- سیاسی - اقتصادی- فرهنگی و... مانند شبکه الجزیره الوثائقیه (الجزیره مستند) تراول، نشنال جئوگرافیک فارسی یا شبکه History. این شبکهها به ندرت در خصوص ایران، برنامه پخش میکنند و معمولاً افراد تحصیلکرده و مسلط به زبانهای خارجی به این دسته از شـبکـههـا عـلاقهمندند و در مجموع، اطلاعات جالب و نسبتاً عمیقتری را در مقایسه با شبکههای دیگر در اختیار مخاطبان خود قرار میدهند. این دسته از شبکهها بر مخاطبان ایرانی متمرکز نیستند و در حقیقت، گاهی اوقات در برنامههای معدودی که در خصوص کشورمان پخش میکنند، براساس منافع سیاسی – اقتصادی کشور خود به بازنمایی ایران میپردازند. شبکه «من و تو ۲» که مدتی در این زمینه فعالیت داشت، تا حد زیادی موفق به جذب مخاطب ایرانی علاقهمند به برنامههای مستند شد اما این شـبکه پس از مدتی برنامه-های خود را قطع کرد و عمده برنامههای مستند از شبکه «من و تو ۱» پخش میشوند. تاسیس شبکه مستند به منظور رقابت با این شبکهها و رفع نیاز مخاطبان داخلی در این زمینه بوده است.
۹- شبکههای گفتگو محور
اگر چه با نگاهی عامتر، شبکههای پخشکننده فیلم و سریال، موسیقی و ورزش همگاه برنامههای گفتگویی و تاک شو پخش میکنند اما در معنی محدوتر، منظور از این شبکهها، شبکههایی هستند که صرفاً بر پخش مسابقه و تاک شو با حضور شرکتکنندگان در استودیو یا به صورت تلفنی متمرکز هستند و عمده برنامههایشان در ساعات پربیننده شب پخش میشود. بسیاری از شبکههای ایتالیا و ترکیه و برخی از شبکههای مستقر در دبی، چنین فضایی دارند. به دلیل اینکه اغلب این شبکهها به زبان فارسی نیستند، مخاطبان ایرانی کمتر با آنها ارتباط برقرار کرده و در واقع، این شبکهها برای مخاطب ایرانی طراحی نشدهاند. شبکههای ایرانیان خارج از کشور نیز کهگاه برنامههایی به این سبک پخش میکنند، به دلیل ساختار ضعیف و نیز عدم پرداخت مناسب تلویزیونی چندان موفق به جلب مخاطب نشدهاند.
البته این دستهبندی، جامع نیست و شبکههای بسیار دیگری نیز وجود دارند از جمله بسیاری از شبکههایی که کشورها یا گروهها یا احزاب در کشورهای مختلف، تاسیس کردهاند اما با کمی تامل میتوان آنها را ذیل یکی از دستههای ذکر شده قرار داد؛ برای مثال شبکههایی که صرفاً در خصوص فروش جواهر یا فرش یا... فعالیت می-کنند که این شبکهها را میتوان زیرمجموعه شبکههای تجاری قرار داد یا شبکه پنتاگون را میتوان زیرمجموعه شبکههای سیاسی قرار داد. به هر حـال ایـن دستهبندی به منظور ارائه تصویری کلی از فعالیت شبکههای ماهوارهای، ذکر شده است.
۱۰- شبکههای مستهجن
عمدهترین خطر آنها تخریب اخلاق فردی و اجتماعی، برانگیختن هیجانات جنسی و نیز ترغیب همجنسخواهی یا همجنسگرایی هم در میان مردان و هم در میان زنان است. براساس مطالعات انجام شده در خصوص مخاطبان شبکههای تلویزیونی ماهوارهای در ایران، اغلب آنها به برنامههای سرگرمی گرایش دارند.
نکته قابل توجه در خصوص استفاده از شبکههای ماهوارهای این است که اولاً جدیترین مخاطبان این شبکهها کسانی هستند که مخاطب تلویزیون هستند و از تلویزیون به عنوان یک رسانه، به طور روزمره بهره میگیرند. کسانی که به تماشای ماهواره رو آوردهاند، افرادی هستند که تلویزیون کشورمان، برخی انتظارات یا بسیاری از انتظارات آنها از تلویزیون را برآورده نکرده است.
در عرصه جنگ نرم رسانهای کنونی که کشورمان با آن مواجه است، همچنان شبکههای تلویزیونی ماهــوارهای، نقشی جدی ایفا میکنند و تاسیس شبکههای فارسی زبان در دو سال اخیر باعث تقویت تاثیرگذاری این شبکهها نیز شده است.
اما باید اذعان داشت عمده مساله گرایش مخاطبان ایرانی به این شبکهها ناشی از قوت آنها نیست بلکه ناشی از ضعفها و خلاءهای موجود در حوزههای مختلف فرهنگی – اجتماعی در داخل است و در صورت رفع آنها – که در اینجا مجال پرداختن به آنها نـیست- میتوان به تقویت قدرت نرم کشور امیدوارتر بود.
ادامه دارد...
این شبکهها به طور پیوسته انواع برنامههای مستند را پخش میکنند اما این مستندها به لحاظ محتوا متفاوتند: علمی- سیاسی - اقتصادی- فرهنگی و... مانند شبکه الجزیره الوثائقیه (الجزیره مستند) تراول، نشنال جئوگرافیک فارسی یا شبکه History. این شبکهها به ندرت در خصوص ایران، برنامه پخش میکنند و معمولاً افراد تحصیلکرده و مسلط به زبانهای خارجی به این دسته از شـبکـههـا عـلاقهمندند و در مجموع، اطلاعات جالب و نسبتاً عمیقتری را در مقایسه با شبکههای دیگر در اختیار مخاطبان خود قرار میدهند. این دسته از شبکهها بر مخاطبان ایرانی متمرکز نیستند و در حقیقت، گاهی اوقات در برنامههای معدودی که در خصوص کشورمان پخش میکنند، براساس منافع سیاسی – اقتصادی کشور خود به بازنمایی ایران میپردازند. شبکه «من و تو ۲» که مدتی در این زمینه فعالیت داشت، تا حد زیادی موفق به جذب مخاطب ایرانی علاقهمند به برنامههای مستند شد اما این شـبکه پس از مدتی برنامه-های خود را قطع کرد و عمده برنامههای مستند از شبکه «من و تو ۱» پخش میشوند. تاسیس شبکه مستند به منظور رقابت با این شبکهها و رفع نیاز مخاطبان داخلی در این زمینه بوده است.
۹- شبکههای گفتگو محور
اگر چه با نگاهی عامتر، شبکههای پخشکننده فیلم و سریال، موسیقی و ورزش همگاه برنامههای گفتگویی و تاک شو پخش میکنند اما در معنی محدوتر، منظور از این شبکهها، شبکههایی هستند که صرفاً بر پخش مسابقه و تاک شو با حضور شرکتکنندگان در استودیو یا به صورت تلفنی متمرکز هستند و عمده برنامههایشان در ساعات پربیننده شب پخش میشود. بسیاری از شبکههای ایتالیا و ترکیه و برخی از شبکههای مستقر در دبی، چنین فضایی دارند. به دلیل اینکه اغلب این شبکهها به زبان فارسی نیستند، مخاطبان ایرانی کمتر با آنها ارتباط برقرار کرده و در واقع، این شبکهها برای مخاطب ایرانی طراحی نشدهاند. شبکههای ایرانیان خارج از کشور نیز کهگاه برنامههایی به این سبک پخش میکنند، به دلیل ساختار ضعیف و نیز عدم پرداخت مناسب تلویزیونی چندان موفق به جلب مخاطب نشدهاند.
البته این دستهبندی، جامع نیست و شبکههای بسیار دیگری نیز وجود دارند از جمله بسیاری از شبکههایی که کشورها یا گروهها یا احزاب در کشورهای مختلف، تاسیس کردهاند اما با کمی تامل میتوان آنها را ذیل یکی از دستههای ذکر شده قرار داد؛ برای مثال شبکههایی که صرفاً در خصوص فروش جواهر یا فرش یا... فعالیت می-کنند که این شبکهها را میتوان زیرمجموعه شبکههای تجاری قرار داد یا شبکه پنتاگون را میتوان زیرمجموعه شبکههای سیاسی قرار داد. به هر حـال ایـن دستهبندی به منظور ارائه تصویری کلی از فعالیت شبکههای ماهوارهای، ذکر شده است.
۱۰- شبکههای مستهجن
عمدهترین خطر آنها تخریب اخلاق فردی و اجتماعی، برانگیختن هیجانات جنسی و نیز ترغیب همجنسخواهی یا همجنسگرایی هم در میان مردان و هم در میان زنان است. براساس مطالعات انجام شده در خصوص مخاطبان شبکههای تلویزیونی ماهوارهای در ایران، اغلب آنها به برنامههای سرگرمی گرایش دارند.
نکته قابل توجه در خصوص استفاده از شبکههای ماهوارهای این است که اولاً جدیترین مخاطبان این شبکهها کسانی هستند که مخاطب تلویزیون هستند و از تلویزیون به عنوان یک رسانه، به طور روزمره بهره میگیرند. کسانی که به تماشای ماهواره رو آوردهاند، افرادی هستند که تلویزیون کشورمان، برخی انتظارات یا بسیاری از انتظارات آنها از تلویزیون را برآورده نکرده است.
در عرصه جنگ نرم رسانهای کنونی که کشورمان با آن مواجه است، همچنان شبکههای تلویزیونی ماهــوارهای، نقشی جدی ایفا میکنند و تاسیس شبکههای فارسی زبان در دو سال اخیر باعث تقویت تاثیرگذاری این شبکهها نیز شده است.
اما باید اذعان داشت عمده مساله گرایش مخاطبان ایرانی به این شبکهها ناشی از قوت آنها نیست بلکه ناشی از ضعفها و خلاءهای موجود در حوزههای مختلف فرهنگی – اجتماعی در داخل است و در صورت رفع آنها – که در اینجا مجال پرداختن به آنها نـیست- میتوان به تقویت قدرت نرم کشور امیدوارتر بود.
ادامه دارد...