کد خبر 1358490
تاریخ انتشار: ۱۵ فروردین ۱۴۰۱ - ۲۳:۰۸

پاکستان از زمان استقلال تا کنون با کارت و حمایت انگلیسی در محیط داخلی و منطقه‌ای بازی کرده و در دسته‌بندی‌های منطقه‌ای، از این رو که هند را شیطان بزرگ می‌داند، در چتر کشورهای غربی و پروژه‌های آنان قرار داشته است.

به گزارش مشرق، هادی محمدی طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: پاکستان از زمان استقلال تا کنون با کارت و حمایت انگلیسی در محیط داخلی و منطقه‌ای بازی کرده و در دسته‌بندی‌های منطقه‌ای، از این رو که هند را شیطان بزرگ می‌داند، در چتر کشورهای غربی و پروژه‌های آنان قرار داشته است.

همین ویژگی ریشه‌های حمایتی انگلیسی در کنار جمعیت مسلمان و انقلابی، موجب شده عرصه بازیگری پاکستان که همواره با مدیریت ارتش و دستگاه اطلاعاتی آن (ISI) ترسیم می‌شده، وسعت جدیدی به سیاست‌های کلان نظامیان و دستگاه اطلاعاتی پاکستان بدهد. این‌گونه نیست که ارتش و دستگاه اطلاعاتی پاکستان، تنها یک نهاد نظامی و امنیتی باشند. ارتش در واقع، پیکره اصلی قدرت را تشکیل داده و همه نهادهای سیاسی و اقتصادی و قضایی را اداره و مدیریت می‌کنند.

در واقع مقامات اجرایی، برای ایفای نقش طراحی شده از سوی انگلیس در سطح کلان و برنامه دستگاه نظامی و اطلاعاتی در سطح تاکتیکی و عملیاتی به میدان می‌آیند و هرگاه که روندهای جاری با مشکلی مواجه شوند یا نیازمند بازتعریف باشند، کودتای نظامیان، مسیر جدید را در پاکستان نشان خواهد داد.

پاکستان در دهه‌های گذشته صرفاً در طرح‌ها و راهبردهای غربی نقش‌آفرینی کرده و با استفاده از شاخص‌های اسلامی، کارمزد همکاری با حاکمان وهابی سعودی را نیز به موازات آنچه از غرب دریافت می‌کرده، در اختیار می‌گیرد.

تحولات در عرصه جهانی به نقطه‌ای رسیده که توصیف مرحله انتقالی در نظام بین‌الملل توصیف کاملی نیست، چرا که افول قدرت امریکا و غرب، در نظام تک‌قطبی قطعی شده و نظم جدید چندقطبی جهانی، در حال شکل‌گیری کامل است.

پاکستان که تا به‌حال در دسته‌بندی غربی حرکت می‌کرد، ولی برای موازنه‌سازی در قبال هند، با چینی‌ها تعاملات خاصی داشت، امروز در یک تغییر راهبردی که به تدریج شکل گرفته، نگاه به چین و روسیه را جدی کرده و همکاری‌های پروژه‌ای و دلالی با عربستان و غرب را دنبال می‌کند.

قبلاً اینگونه بود که مزیت‌های همکاری راهبردی با غرب را به طرف‌های چینی و روسی می‌فروخت، ولی در عین حال، در طرح‌های منطقه‌ای عربستان، قطر و امارات، مشارکت می‌کرد که ساخت طالبان در افغانستان و گروه‌های افراطی و وهابی در پاکستان، از جمله آن است.

اکنون دستگاه امنیتی و نظامی پاکستان که همواره یک ماهیت انگلیسی پشت پرده داشت به سمت چین و روسیه چرخش کرده و آینده خود را در نظام جهانی و ائتلاف‌های جدید دنبال می‌کند، ولی در عین حال هنوز از پروژه گرفتن از عربستان و دیگر کشورهای عربی یا ترکیه یا همکاری تنزل یافته با انگلیس‌ها و غرب دست برنداشته است؛ لذا آنچه در این روزها در پاکستان شاهد هستیم، نمادی از چرخش رویکردی در دستگاه‌های اصلی قدرت در پاکستان است و مجری تدریجی آن نیز، عمران خان است که در مقابل کودتای انگلیسی و غربی که دنبال بازگرداندن نواز شریف هستند، ایستاده است.

این درحالی است که طی ماه‌های گذشته با عربستان، ترکیه، انگلیس و امریکا، پروژه انتقال داعش به افغانستان در مقابل طالبان را نیز دنبال کرده است و هنوز خدمات اطلاعاتی و امنیتی در پروژه‌های مطلوب غرب نیز ازسوی پاکستان اجرا می‌شود.

اگر از برنامه‌های انگلیسی برای تجزیه بلوچستان و پاکستان یا برخی گمانه‌زنی‌ها از کودتای احتمالی امریکایی یا افسران اطلاعاتی با گرایش‌های وهابی که برنامه اختلال در راهبردهای پاکستان را می‌توانند بازی کنند بگذریم، استحاله رویکردهای منطقه‌ای و سیاست خارجی را، نه فقط در پاکستان، بلکه در تعداد دیگری از کشورها باید شاهد باشیم.