به گزارش مشرق، در ۱۸ روز گذشته ۴ عملیات از سوی فلسطینیها از جنوب (بئرالسبع نقب) تا شمال (تل آویو) رخ داد که در سالهای اخیر این حجم از عملیات در کنار تعداد تلفات جانی صهیونیستها (۱۴ نفر) یک امر کاملا بیسابقهای است. عملیات اول در بئرالسبع۴ نفر، عملیات دوم در الخضیره ۲ نظامی، عملیات سوم در بنی براک تل آویو ۵ نفر و در عملیات چهارم و آخر در خیابان دیزنکوف ۳ نفر به هلاکت رسیدند.
اما این سلسله عملیاتها در کمتر از ۳ هفته، حاشیههایی مهم تراز متن و تعداد کشتهها داشته که با هم مرور خواهیم کرد:
- تنوع مرجعیت عملیاتها
یکی از ویژگیهای عملیاتهای اخیر، تنوع مرجعیت عملیاتها بود. عملیات بئرالسبع، از سوی فردی اجرایی شد که هیچ وابستگی جریانی یا تشکیلاتی میان او با جریانهای فلسطینی پیدا نشد. نه نهادهای اطلاعاتی اسرائیلی ادعایی را مطرح کردند و نه گروههای مقاومتی مسئولیت حمله را بر عهده گرفتند.
پس از عملیات دوم که در الخضیره انجام شد تصاویری از ۲ نفر از سوی اعماق، رسانه داعش منتشر شد که در حال شعار دادن و پرچم داعش در پشت سرشان نشان داده می شدند و داعش مسئولیت عملیات را بر عهده گرفت. هرچند روزنامه یدیعوت آحارنوت چند روز بعد عملیات در گزارشی به نقل از منابع اطلاعاتی نوشت نتایج تحقیقات نشان می دهد عملیات در الخضیره سازمانی نبوده و دو فرد علی رغم داشتن ارتباطاتی با داعش، خودسرانه عملیات را طراحی و اجرا کردهاند.
در عملیات سوم که در محله بنی براک تل آویو از سوی جوانی اهل جنین رخ داد. ضیا حمارشه هم سابقه اسارت در زندانهای اسرائیلی را داشته و هم عضویت گردانهای کتائب الاقصی را هم در سابقه خود داشته است؛ گردانهایی که برآمده از طیفی درون جنبش فتح پس از انتفاضه دوم در سال ۲۰۰۰ است. کتائب الاقصی پس از عملیات، مسئولیت این اتفاق را رسما بر عهده گرفت.
و عملیات آخر که در محله توریستی و اقتصادی دیزنکوف تل آویو رخ داد، از سوی جوانی به نام رعد فتحی حازم عضو گردانهای نظامی جنین وابسته به جهاداسلامی فلسطین رخ داد.
حالا با مرور مرجعیت تشکیلاتی و فکری ۴ عملیات مختلف در ۱۸ روز نشان میدهد، شعله ور شدن آتش تنها نمیتواند متاثر از یک تصمیم جریان یا حتی چند تشکیلات نزدیک به هم مقاومت باشد. وجود عنصریهای متفاوت و حتی بعضا با اختلاف فکری زیاد از کتائب الاقصی و داعش تا گردانهای جنین و عملیات فردی خودجوش نشان میدهد سیطره و کنترل امنیتی برای نهادهای اطلاعاتی اسرائیل و تشکیلات خودگردان بسیار چالش برانگیر و سخت خواهد بود. تنوع مرجعیت عملیاتها نوید بخش تداوم عملیاتها متاثر از تشدید خشم جامعه فلسطینی از روند اشغالگریها، دست اندازیها به شهر قدس و مسجدالاقصی و عادی سازی کشورهای عربی است.
- تغییر عملیاتها از کرانه باختری به درون سرزمین اشغالی ۱۹۴۸
یکی از موضوعات مهمی که باید در خصوص این ۴ عملیات به آن توجه کرد، پراکندگی جغرافیایی آن از بئرالسبع(در صحرای نقب و جنوب فلسطین اشغالی) و الخصیره در شمال تل آویو تا قلب تل آویو در شمال سرزمین اشغالی است.
در سالهای گذشته همواره ماه رمضان سطح تنشها و اتفاقات افزایش می یافت، اما اینگونه عملیاتها چه در این ماه و چه در ماههای دیگر، بیشتر منحصر به کرانه باختری و یا درگیری میان غزه و اسرائیل(مثل سال گذشته) بوده است. ۴ عملیات پیاپی و همگی درون سرزمینهای اشغالی ۱۹۴۸ بسیار حائز اهمیت و راهبردی است. چیزی که نشان میدهد نهادهای امنیتی اسرائیلی جدا از نگرانیهایشان برای کنترل کرانه باختری در کنار تضعیف قدرت کنترلی و امنیتی تشکیلات خودگردان، باید بیش از گذشته نگاهی به دورن خود و مناطق کاملا اسرائیلی نشین هم داشته باشند.
- مجریانی از خارج و داخل مرزهای ۱۹۶۷ با سلاح های گرم
رعد فتحی حازم (مجری عملیات چهارم و در تل آویو) طبق اطلاعات نهادهای اسرائیلی از جنین با عبور از فنسهای مرزی کرانه باختری به ام الفحم شهر عرب نشین ۱۹۴۸ آمده و از آنجا خودش را به عمق سرزمینهای اشغالی برای عملیات رسانده است.
در دیگر عملیات درون تل آویو(عملیات سوم) ضیا حمارشه مجری عملیات با خودروی پلاک اسرائیلی و یک ام ۱۶ غیر اسرائیلی عملیات انجام داده است. به گفته منابع اطلاعاتی اسرائیلی او برای انتقال از جنین به تل آویو و تحویل سلاح از افراد زیادی کمک گرفته است. سلاح غیر اسرائیلی و دست ساز نبودن آن گزاره غیر ممکن بودن قاچاق سلاح از اردن و مصر به درون کرانه باختری را نه تنها مثل سالهای قبل باطل و کمرنگ کرده، بلکه رسیدن آن ها به عمق سرزمین اشغالی را هم ممکن و زنگ خطر جدیای را برای صهیونیستها به صدا در آورده است.
عملیات دوم (دو فرد اهل ام الفحم و پذیرش مسئولیت داعش) هم با پیدا شدن حجم بسیار عجیب سلاح و فشنگ در محل عملیات پایان یافت که اسرائیلیها را بسیار شوکه کرد. اطلاعات بیشتری حول چگونگی سلاح ها منتشر نشد. اما کارشناسان با توجه به تصاویر منتشر شده معتقدند سلاح ها ساخت اسرائیل بودهاند.
تنها در عملیات نخست از این سلسله عملیاتها یعنی عملیات بئرالسبع نقب بود که مجری عملیات از خودرو و سپس چاقو برای عملیات بهره گرفته بود و به سلاح گرم مجهز نبوده است. سه عملیات از ۴ عملیات با سلاح گرم، نشان از تغییر وضعیت کرانه باختری و در دسترس و ممکن شدن یافتن سلاح گرم برای جوانان مقاومت این منطقه است. تغییری که قطعا صهیونیستها را دچار بیخوابیهای بیشتری در سالهای پیش رو خواهد کرد.
بعد از عملیاتهای بئر السبع و الخضیره رسانههای اسرائیلی اعلام کردند که درخواستهای صهیونیستها برای دریافت مجوز حمله سلاح به طرز قابل ملاحظهای افزایش یافته است. به گفته این رسانهها، درخواست دریافت مجوز حمل سلاح در بین صهیونیستها بیش از ۷۰۰ درصد افزایش یافته است. چیزی که نشان می دهد برداشت افکارعمومی جامعه صهیونیستی هم این گزاره را تایید میکند که عملیاتها از سلاح سرد در حال انتقال به سلاح گرم است.
- اختلاف داخلی و تشدید رسانهای عملیاتها
اما یکی از حاشیههای جالب در کنار ۴ عملیات اخیر، اختلافات داخلی درون رژیم و تلاش نتانیاهو و رسانههای طرفدار او برای تشدید گزاره شکست امنیتی از سوی دولت مستقر یعنی نفتالی بنت و لاپید بود. پس از عملیات سوم نتانیاهو تجمعی بزرگ در قدس اشغالی برای اعتراض به وضعیت امنیتی و ناکامی دولت در کنترل عملیاتها با حضور سران و شخصیت های راست برگزار و سخنرانی کرد.
بررسی رسانههای راست گرای اسرائیلی هم نشان میدهد که با پخش گسترده تصاویر عملیاتها، بالاخص عملیات آخر که جستجوی مجری عملیات ۹ ساعت به درازا کشید، سهم زیادی در تثبیت گزاره "شکست امنیتی دولت مستقر" ایفا کردند. سخنان آویو کوخاوی رئیس ستاد مشترک ارتش رژیم صهیونیستی نماد بارز تثبیت این گزاره است: "در گذشته از سوار شدن اتوبوس میترسیدیم و اکنون از راه رفتن در خیابانها هراس داریم. "