ارگان حزب اشرافی کارگزاران از قول یک حامی انتخاباتی روحانی نوشت جای خالی دولت توسعه خواه احساس می‌شود و ایران در شاخص رفاه عقبگرد داشته است.

به گزارش مشرق،‌ «روزنامه کیهان» در ستون اخبار ویژه خود نوشت:

روزنامه سازندگی در مقدمه گفت‌وگویی با عنوان «جای خالی دولت توسعه خواه» نوشت: ایران در شاخص رفاه در میان ۱۶۷ کشور دنیا در جایگاه ۱۲۳ قرار دارد. این جایگاه بسیار نازلی است. ما نه تنها در میان کشورهای توسعه یافته‌، بلکه پایین‌تر از کشورهای عقب مانده‌ قرار گرفته‌ایم. وضعیت ما در میان شاخص‌های فرعی تاسف‌بارتر است. در شاخص وضعیت کسب و کار در رتبه ۱۵۲‌، در شاخص کیفیت اقتصادی در رتبه ۱۳۸‌، در شاخص شرایط سرمایه‌گذاری در رتبه ۱۲۶ و در شاخص محیط زیست در رتبه ۱۵۶ هستیم. پرسش اساسی این است‌، چرا ما با وجود چندین دهه برنامه‌ریزی برای «توسعه» و سرمایه‌گذاری چشم‌گیر روی پروژه‌های بزرگ صنعتی در حوزه‌های مختلف‌، آنچنان ناکام هستیم که چشـــم‌اندازهای مکتوب‌مان در دهه‌های گذشته‌، اکنون به رویاها پیوسته‌اند. ما به توسعه نمی‌رسیم چون توسعه را بد فهمیده‌ایم و آن را معادل نوسازی دانسته‌ایم.

بیشتر بخوانید:

رنانی: اگر فعالیت اتمی را برای ابد متوقف کنیم، به نفع ماست!

این روزنامه در ادامه از قول محسن رنانی (حامی روحانی و امضا کننده بیانیه شماری از کارشناسان اقتصادی در حمایت انتخاباتی از روحانی) می‌نویسد: علم جامعه‌شناسی بعد از ۲۵۰۰ سـال‌، در اوایل قرن بیستم‌، پدیده «سرمایه اجتماعی» را که هم پدیده‌ای اخلاقی است و هم اخلاق‌آفرین است کشف کرد. سقراط رابطه اخلاق و سعادت را کشف کرد، اما ۲ هزار و ۵۰۰ سال طول کشید تا متوجه شویم سرمایه اجتماعی رویه دیگری از اخلاق است. خیلی ساده‌، از نظر کارکردی‌، نظامات اخلاقی‌، موتور تولید سرمایه اجتماعی هستند. اکنون بعد از سقراط این همه راه آمدیم تا فهمیدیم اقتصاد بدون سرمایه اجتماعی و اخـلاق موفق نمی‌شـود. کار اقتصاد تولید «رفاه» است اما اگر در رفاه‌، «رضایت» نباشـد، رفاه به درد نمی‌خورد. 

رنانی ادامه می‌دهد تا زمانی که در ایران‌، دولت توسعه‌خواه شکل نگیرد و حکومت متوجه پیش‌شرط‌های امر توسعه نشود، توسعه شکل نمی‌گیرد. 

بیشتر بخوانید:

رئیسی باید در ۷ ماه آواربرداری از میراث دولت روحانی را تمام می کرد

اگر نخبگان همدیگر را پیدا کنند، گفت‌وگویی در بیفتد و مشارکت عمومی برای بیرون رفتن از بن بست کنونی شکل بگیرد و مثلا در یک انتخابات یا تحول سیاسی دیگر سیاستمدارانی انتخاب شوند که ساختار حکومت را به سمت یک حکومت توسعه‌خواه ببرند که حاضر باشد برای توسعه هزینه دهد، آنگاه ممکن است ما به صورتی کم هزینه‌تر از بن بست خارج شویم و روی ریل توسعه بیفتیم. در خیلی از کشورها این گونه تحولات تاریخی رخ داده است. ما درباره توسعه در ایران یک مسئله جدی داریم یعنی اینکه نظام سیاسی باید اول توسعه را بفهمد تا بعد توسعه را بخواهد و حاضر باشد برای توسعه هزینه بدهد. مشکل ما این است که حکومت ما هنوز در فهم توسعه هم دچار مشکل است. به طور خلاصه‌، ما از یک منظر در یک دو راهی تصادفی قرار داریم که ممکن است به سمت درهم‌ریزی برویم و سوریه بشویم یا اینکه یک مرتبه به خود بیاییم و اصلاحاتی اساسی شروع کنیم. 

دقت کنید اگر مثلا رئیس‌جمهور بیاید و همین حرف‌های من را از وضعیت جامعه به مردم بگوید، مردم وحشت می‌کنند. همین که جامعه وحشت کرد، در واقع آماده شده است تا برای حل بحران و خروج از بن بست همکاری کند. در اینجاست که ما باید راه‌حل‌ها را ارائه کنیم. بنابراین اولین گام‌، آگاه ‌سازی است. نظام سیاسی ما باید جرات آگاه‌سازی داشته باشـد. ولی هنوز آماده آگاه‌سازی نیست. حتی جاهایی که فهمیده بحران دارد اما جرأت آگاه‌سازی جامعه و مشارکت دادن آنها را ندارد. 

اظهارات این بسته کارشناس سیاست‌زده در حالی است که وی در طول ۸ سال گذشته با وجود هشدار صاحب‌نظران اقتصادی و سیاسی درباره بی‌قوارگی توسعه مدنظر مدعیان اعتدال و اصلاحات، وی ششدانگ در خدمت ستادهای انتخاباتی طیف مذکور بود؛ اما اکنون که خسارت‌های آن مدیریت خودنمایی کرده، به جای پذیرش کج‌فهمی خود، نظام سیاسی و حاکمیت را متهم می‌کند. جالب این که وی، حرف‌های به ظاهر فکورانه و اندیشمندانه و اقتصادی‌اش را هم در گفت‌وگو با روزنامه حزبی مطرح کرده که سیاستگذار و اداره کننده دولت در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ و ۹۰ بوده است.