به گزارش مشرق، وحید جلیلی، فعال رسانهای و فرهنگی، از پایهگذاران دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی و جشنواره مردمی فیلم عمار است. وی که در سالهای اخیر به واسطه برگزاری جشنواره فیلم عمار ارتباط تنگاتنگی با حاج نادر طالبزاده داشته، به بهانه برگزاری ششمین آیین اوج هنر که قرار بود در آن از ۴ دهه فعالیت مستمر نادر طالبزاده تقدیر شود، در گفتوگویی به برخی ویژگیهای شخصیتی و فعالیتهای حاج نادر در این سالها پرداخته بود.
به دلیل درگذشت نادر طالب زاده این هنرمند انقلابی، به بازخوانی این گفتوگو که در روزنامه وطن امروز منشر شده بود می پردازیم.
درباره شخصیت آقای طالبزاده و ارتباطی که با ایشان داشتید، بفرمایید.
چند نکته درباره ایشان وجود دارد. یک نکته اینکه ایشان آرمانگراست. یک شاخص درباره آرمانگرایی عرض کنم که آقای طالبزاده از نمونههای خوب این شاخص است. آرمانگراها از حاشیه دور هستند. برخی در ظاهر ارزشی و انقلابی هستند ولی بسیار اهل حاشیه هستند و این امر دلایل مختلفی دارد. یک دلیل این است که خیلی متن ندارند و دستشان پر نیست. در ۲۰-۱۰ سال اخیر به بهانههای مختلف سعی شد آقای طالبزاده را دچار حاشیه کنند.
به یاد دارم فردی که الان مشخصشده است ضدانقلاب است، در مقطعی به همه برچسب ضدانقلابی بودن میزد. در مقطعی هم این مسائل را درباره آقای طالبزاده مطرح کرد. آقای طالبزاده میدانست اگر بخواهد دفاع کند هم وقت و انرژی از او میرفت و همتوان بسیاری از جبهه انقلاب را متوجه خود میکرد، بنابراین ایشان همواره با هنرمندی از کنار این حاشیهها گذشت.
به نظر من این امری است که باید همه بیاموزند اگر میخواهند در مسیر آرمانگرایی قدم بردارند. نکته دیگر درباره آقای طالبزاده مواجهه ایشان با غرب است. کسانی هستند که وقتی یک بار به کشورهای اروپایی حتی به ترکیه سفر میکنند دیدگاهشان تغییر میکند. آقای طالبزاده کسی است که آفتاب امام(ره) و انقلاب را دید و به ایران آمد. اعتمادبهنفسی که در آقای طالبزاده وجود دارد، قدری ناشی از این سخن شهید آوینی است که درباره خود نوشته: «از یک راه طی شده با شما سخن میگویم».
ممکن است برای بسیاری این سوال به وجود بیاید که چرا آقای طالبزاده به غرب گرایش پیدا نکرد؟
اگر کسی تجربیات آقای طالبزاده را داشت به سمت غرب گرایش پیدا میکرد، لیکن اصالت و آرمانگراییای که در آقای طالبزاده وجود دارد، ایشان را به یکی از چهرههای انقلابی نظام اسلامی تبدیل کرده است. نکته دیگر در شخصیت آقای طالبزاده مربوط به غربستیزی ایشان است. برخی در ستیز با غرب ۲ نکته را فراموش میکنند؛ فرصتهایی که انقلاب اسلامی در غرب دارد و فرصتهایی که خود جمهوری اسلامی در کشور خود دارد.
آقای طالبزاده در حوزه فعالیتهای بینالمللی و برنامهسازی نیز فعالیتهای بسیاری داشتهاند، نظر شما درباره این فعالیتها چیست؟
آقای طالبزاده جزو کسانی است که دوستان انقلاب اسلامی را در غرب پیدا و آنها را به جامعه ایرانی معرفی میکند و از تهدیدهای داخلی و خارجی غافل نیست. در عین اینکه دشمنی آمریکا را با اقناع و توضیح برای مخاطب جا میاندازد، به تهدیدهای داخلی انقلاب هم اشاره میکند. بحث محرومیتهای خرمشهر و آبادان و مشکلات کشاورزان در برنامههای آقای طالبزاده بیانشده و بسیاری از ایشان الگوبرداری کردهاند.
ما در عین استکبارستیزی باید فرصتهایی را که در غرب وجود دارد ببینیم. این از ویژگیهایی است که قابلیت الگو شدن برای نسل جوان انقلابی ما را دارد.
نکته دیگر درباره آقای طالبزاده فرصتمحور بودن ایشان است. بهعبارت دیگر در عین تهدیدشناسی، فرصتمحور است. در هر صحنهای تلاش دارد مشترکات را بیابد که در این مساله ظرافتی لازم دارد. برخی به بهانه جذب حداکثری روی مشترکات کار کردند و کار آنها از جایی ایراد دارد که به مرزبندیها توجه ندارند و بهجای اینکه جذب کنند، جذب شدند چراکه نتوانستند مرزبندیها را حفظ کنند.
آقای طالبزاده روی مشترکات تمرکز و مرزبندیها را هم حفظ میکند. شما در مصاحبههای آقای طالبزاده نمیتوانید ایرادی پیدا کنید یا بگویید مرزبندیها را مخدوش کرده است. این نکته مهمی است که یک چهره را به یک شخصیت قابلالگوبرداری تبدیل میکند. بهعبارت دیگر تیپ را به شخصیت تبدیل میکند. این امور فوتوفنهای کوزهگری است که از یک فرد معمولی یک شخصیت میسازد.
ایشان آدم جبهه فرهنگی است. این جبهه بسیار گسترده است و آقای طالبزاده تا حدی این جامعیت را دارد. مثلاً در برنامه راز از معماری و طب سنتی تا مثلاً جنگ یمن و مشکلات کشاورزان اصفهان نیز مطرح میشود.
میشود کمی در ارتباط با تعریف دقیق شما از «جبهه فرهنگی» توضیح دهید؟
نکته مهم دیگر درباره تعریف جبهه این است که جبهه خط درگیری است. ما به هیچ پادگانی جبهه نمیگوییم چرا که ظواهر جبهه را دارد لیکن خط درگیری نیست. وقتی کارنامه آقای طالبزاده را در ۴۰-۳۰ سال اخیر بررسی میکنید در بسیاری از خطوط درگیری حضور داشتهاند؛ از شروع انقلاب اسلامی که آمریکا را رها میکند و به ایران میآید تا مصاحبه ایشان قبل از پیروزی انقلاب، با خود حضرت امام(ره) تا تشکیل جهاد سازندگی و شروع جنگ و ۱۱ سپتامبر و غیره. در خطوط درگیری انقلاب اسلامی چه در فضای جهانی و چه در فضای داخلی آقای طالبزاده حضور داشته است. این ویژگی آدم جبههای است.
از نظر فرهنگی هم آقای طالبزاده کسی است که تفکر سیاسی دارد و کار سیاسی میکند. حتی ایشان در ستاد انتخاباتی هم حضور داشت ولی کسی ایشان را بهعنوان فرد سیاسی نمیشناسد. عدهای سعی دارند ادای فرهنگی بودن را دربیاورند لیکن باز در بین مردم بهعنوان فرد سیاسی شناخته میشوند. آقای طالبزاده رسماً و عملاً کار سیاسی کرده است و حتی کاندیدای مجلس هم شده ولی همه ایشان را بهعنوان آدم فرهنگی میشناسند چراکه ذاتاً به اصالت فرهنگ و کار فرهنگی معتقد است.
اگر کسی میخواهد درباره انقلاب اسلامی نظریهپردازی کند یکی از روشها تحلیل سبک عملی و رویکردهای چهرههای انقلاب اسلامی است. بخشی از زندگی آقای طالبزاده در این مقطع که به آن نیاز داریم این قابلیت را دارد در عرصه فرهنگ و رسانه مدلسازی شود و به جوانان معرفی شود.
درباره جشنواره عمار و نسلی که آقای طالبزاده از آنها حمایت یا آنها را تقویت کرده است و به رشدی رسیدهاند، بفرمایید.
یکی از ویژگیهای آقای طالبزاده معلم بودن ایشان است. معلمی به معنای کلاسیک مدنظر نیست. به معنای استاد – شاگردی است که ما در سنت خود طی هزار سال داشتیم. یکی از مشکلاتی که ما در جذب رسانههای مدرن در جامعه ایران داشتیم، این بود که نتوانستیم با روششناسی تمدنی خود اینها را جذب کنیم. مثلاً حوزه هنرهای سنتی مثل نگارگری، خوشنویسی و منبتکاری هم حفظ شدهاند و هم رشد کرده اند. شاید در سینما هم باید این روش را در پیش میگرفتیم. حداقل بهعنوان یکی از سبکهای سینمای انقلاب اسلامی باید به این امر توجه زیادی میکردیم.
آقای طالبزاده نمونه عینی کسی است که به همان شیوه استاد-شاگردی افراد را تربیتکرده است. این نیز یکی از برکات کار و سبک ایشان است. جشنواره عمار بهنوعی برآیند مجموعه ویژگیهایی است که عرض کردم، یعنی حضور در خط درگیری، اعتقاد به کار فرهنگی، پرهیز از حاشیه و پرداختن به متن مساله، فرصتمحوری و توجه جدی به فرصتهای جامعه ایرانی. قاعدتاً وقتی شخصیتی مثل آقای طالبزاده برای همکاری در جشنواره عمار دعوت شد، با آن مجموعه ویژگیهای شخصیتی که ایشان داشت، خیلی خوش نشست.
شاید اگر آقای طالبزاده این لطف را نمیکرد و در این جریان فرهنگی این نقش را به عهده نمیگرفت خیلی از موفقیتها به دست نمیآمد. این به نظر من توفیقی برای جشنواره عمار بود که از ذخیره و گنجینه تجربیات و نگاهها و رویکردها و منشهای استاد طالبزاده توانست بخوبی برخوردار شود.
به عنوان نکته پایانی اگر موضوعی هست، بفرمایید.
نکتهای که من فراموش کردم بیان کنم تکلیفگرایی و اخلاص آقای طالبزاده است. مثلاً روزی که با دوستان جشنواره عمار خدمت حضرت آقا رسیدیم، طوری برنامهریزی کردیم که آقای طالبزاده کنار رهبری بنشینند. وقتی مقام معظم رهبری تشریف آوردند ما برای استقبال از ایشان چند قدمی به جلو رفتیم، وقتی برگشتیم آقای طالبزاده در جای دیگری نشسته بود درحالیکه ما برای حضور در یک عکس در کنار نماینده مجلس سر و دست میشکنیم.
اینها مسائلی است که یک فرد را به چنین شخصیتی تبدیل میکند و بخشی از توفیقات آقای طالبزاده ناشی از همین روحیه معنوی و خلوص نیت ایشان است. ایشان ریاکاری نمیکند. اینها مسائل مهمی است. تواضع ایشان بینظیر است. در مقابل همه مثلاً یک نوجوانی که عکاسی میکند و عکسهای خود را میآورد ببینید، آقای طالبزاده با روی گشادهای استقبال میکند.
به عقیده بنده اینها محصول و نتیجه همان نگاه معنوی به عالم، به هستی و به حیات است که نکات مهم و ارزشمندی است که باید به آنها توجه و برای نسل جوان الگوبرداری کرد.