کد خبر 137293
تاریخ انتشار: ۲۷ تیر ۱۳۹۱ - ۱۳:۳۷

کشتار گسترده مسلمانان روهينگيا در ميانمار فقط به صورت گذرا و مغرضانه در اکثر رسانه ها پوشش داده شده است. آن‌ها در واقع درصدد توجيه خشم گسترده و تلاش‌هاي قاطع براي پايان دادن فوري به سوء استفاده بيش‌تر از حقوق بشر در اين کشور هستند.

به گزارش مشرق به نقل از پرس‌تی‌وی، راديو "Free Europe" گزارش داد: "بالگردهاي برمه، ۳ قايق حامل حدود ۵۰ مسلمان روهينگيا را که از يک خشونت فرقه اي در غرب اين کشور مي‌گريختند به آتش کشيدند؛ حمله اي که به نظر مي‌رسد در آن تمامي سرنشينان اين قايق‌ها جان خود را از دست داده اند."

چرا بايد کسي چنين خطر مرگباري را به جان بخرد؟ پناهجويان تلاش مي‌کنند از مرگ حتمي، شکنجه يا دستگيري از سوي اکثريت بودايي در استان راخين بگريزند؛ اکثريتي که از حمايت کامل دولت ميانمار برخوردار است.

علاقه اندک رسانه ها به پوشش "درگيري‌هاي قومي" در ميانمار نيز به هيچ وجه نشانه اي از اهميت اين داستان نيست. شعله ور شدن دوباره خشونت در اين منطقه ۲۸ مي و در پي تجاوز به يک زن در استان راخين و کشته شدن وي صورت گرفت؛ اقدامي که گفته مي‌شود ۳ مرد روهينگيا مرتکب آن شدند.

اين حادثه طليعه يک جنبش نادر اتحاد بين بسياري از بخش‌هاي جامعه ميانمار از جمله دولت، نيروهاي امنيتي و فعالان و گروه‌هاي موسوم به طرفدار دموکراسي محسوب مي‌شود.

نخستين دستور، ضرب و جرح ۱۰ مسلمان بي‌گناه تا سر حد مرگ بود. طبق گزارش ۲۲ ژوئن Bangkok Post اين قربانيان که از اتوبوس بيرون کشيده شده بودند و از سوي جمعيتي متشکل از ۳۰۰ بودايي راخين هدف حمله قرار گرفته بودند حتي روهينگيا هم نبودند. تمامي مسلمانان ميانمار متعلق به گروه قومي روهينگيا نيستند. تعدادي از آنان از نوادگان مهاجران هندي، شماري چيني تبار و تعدادي نيز اصل و ريشه اوليه عربي و فارسي دارند. ميانمار کشوري با حدود ۶۰ ميليون نفر جمعيت است که تنها ۴ درصد آن‌ها مسلمان هستند.

اين سوء استفاده ها فارغ از تعدادشان گسترده هستند و شورشيان نيز براي انجام اين اقدامات يا هيچ عکس العملي نمي‌بينند و يا با واکنش و عواقب ناچيز مواجه مي‌شوند.

رويترز ۴ جولاي به نقل از گروه‌هاي حقوق بشر گزارش داد: "(مسلمانان) روهينگيا با يکي از بدترين انواع تبعيض در سراسر جهان مواجهند." طبق اعلام گروه حقوق بشر Equal Rights Trust که مقر آن در انگليس است، خشونت اخير در ميانمار صرفا به علت درگيري‌هاي قومي صورت نگرفته بلکه در واقع دولت اين کشور نيز در اين زمينه فعالانه مشارکت کرده است.

طبق اعلام اين گروه حقوق بشري:"از ۱۶ ژوئن به بعد، ارتش (ميانمار) در ارتکاب اقدامات خشونت آميز و ساير موارد نقض حقوق بشر عليه گروه روهينگيا به طور فعال‌تري مشارکت کرد؛ اقدامات خشونت باري که کشتار و دستگيري گسترده مردان و پسران روهينگيا در استان راخين در شمال اين کشور را شامل مي‌شود."

گروه‌ها و افراد "طرفدار دموکراسي" در ميانمار که به علت اعتراض به حاکميت نظاميان در اين کشور از سوي دولت‌هاي غربي تجليل مي‌شوند نيز در جنگ عليه عليه اقليت‌ها سهيم هستند. هانا هيندستروم ۸ جولاي در گزارشي در Sydney Morning Herald اعلام کرد يک گروه طرفدار دموکراسي با درج مطلبي در توئيتر گفته است : "گروه موسوم به روهينگيا دروغ‌گو هستند"؛ اين در حالي است که يکي ديگر از کاربران شبکه هاي اجتماعي نيز گفته :"ما بايد همه کالارها را بکشيم." کالار يک تهمت نژادپرستانه است که درباره مردم سياهپوست شبه قاره هند به کار مي‌رود.

ميانمار از نظر سياسي از شهرت و آوازه ضعيفي برخوردار است. اين کشور سال ۱۹۸۴ و اندکي پس از استقلال از انگليس شاهد يک جنگ داخلي طولاني بوده است. دوران استعمار براي اين کشور فوق العاده مخرب بود چرا که ميانمار را به عرصه نبرد قدرت‌هاي بزرگ بدل کرد. بسياري از مردم ميانمار در شرايطي که خود مسبب آن نبودند کشته شدند. از آن‌جايي که قدرت‌هاي خارجي اين کشور را بر اساس اهداف خود تقسيم کردند، وقوع يک جنگ داخلي در پي اين مساله قابل پيش بيني بود. همزمان با به قدرت رسيدن حاکمان نظامي در اين کشور در فاصله زماني سال‌هاي ۱۹۶۲ تا ۲۰۱۱ اين جنگ در ظاهر به پايان رسيد اما بسياري از مشکلات اساسي اين کشور همچنان لا ينحل باقي مانده است.

در پوشش رسانه اي غرب، ميانمار از طريق تلاش تعدادي از افراد تمثالي در راستاي دموکراسي و بدون توجه به اونگ سان سوچي، رهبر مخالفان اين کشور توصيف مي‌شود. از زمان برگزاري انتخابات در سال گذشته که دولتي غيرنظامي را در راس قدرت قرار داد به جهتي هدايت شده ايم که باور کنيم در حال حاضر پاياني خوشايند در حال به وجود آمدن است. بر اساس گزارش بريتيش تلگراف :" اونگ سان سوچي، رهبر مخالفان برمه روز دوشنبه (۹ جولاي) براي نخستين بار در جلسه پارلمان اين کشور شرکت کرد و با اين کار مرحله اي جديد از حدود ربع قرن تلاش خود براي به ارمغان آوردن دموکراسي به ميهنش که تحت سلطه ارتش قرار دارد، به نمايش گذاشت."

اما به جز نگراني‌هاي صرف بر سر خشونت قومي، اونگ سان سوچي خنثي باقي مانده است، گويي که کشتن "هندي‌هاي داراي پوست تيره" در اين کشور به اندازه داشتن يک کرسي براي حزب وي (اتحاديه ملي براي دموکراسي در ميانمار) در پارلمان فوريت ندارد.

اکمل الدين احسان اوغلو، دبيرکل سازمان همکاري اقتصادي از رهبر مخالفان ميانمار خواست اقدامي انجام دهد. وي خطاب به اونگ سان سو چي نوشت:"ما اطمينان داريم که شما به عنوان برنده جايزه صلح نوبل، نخستين مرحله در سفر به سوي تضمين صلح در جهان را از آستانه ورودي کشور خودتان آغاز مي‌کنيد و در زمينه پايان دادن به خشونتي که استان آراکان با آن مواجه شده است نقشي فعال ايفا خواهيد کرد." با اين وجود طبق گزارش Foreign Policy، حزب اتحاديه ملي براي دموکراسي به رهبري اونگ سان سو چي با دقت از پرداختن به اين مساله مهم و داغ طفره مي‌رود."

هدف قرار گرفتن خشونت آميز اقليت‌ها در برمه در زماني جالب براي امريکا و انگليس، صورت گرفت. همزمان با توافق حاکمان نظامي ميانمار درباره اصلاحات نيمه دموکراتيک در اين کشور مبارزه آن‌ها در راستاي طرفداري از دموکراسي تا حد زيادي خاتمه يافت. شرکت‌هاي غربي که براي تعديل و خنثي کردن نفوذ تقريبا انحصاري چين بر اقتصاد ميانمار تمايل شديدي داشتند به نحوي به سوي اين کشور خيز برداشتند که گويي يکي از سرکوب‌گرترين رژيم‌هاي جهان به طور ناگهاني به عنوان بهشتي براي دموکراسي سر بر آورده است.

الکس اسپيليوس در بريتيش گاردين British Guardian نوشت:" گلد راش (یورش طلایی ؛ Gold Rush ؛ مهاجرت وسيع افراد به مناطقي كه در آنها طلا يافت شده است) برمه آغاز شده است". اين مساله همزمان با اقدام اخير باراک اوباما، رئيس جمهوري امريکا در لغو تحريم سرمايه گذاري اين کشور در ميانمار آغاز شد. انگليس نيز بلافاصله از اين مساله پيروي کرد و اتاق بازرگاني اين کشور ۱۱ جولاي و به نحوي شتابزده در راگون افتتاح شد. "هدف از اين اقدام برقراري ارتباط با يکي از آخرين بازارهاي دست‌نخورده در آسياست، کشوري که از منابع سرشار هيدروکربن، مواد معدني، جواهرات و چوب و نيروي کار ارزان برخوردار است و در سايه سال‌ها انزوا و تحريم به سرزميني بکر براي سرمايه گذاري خارجي بدل شده است."

از زمان سفر "تاريخي" هيلاري کلينتون، وزير خارجه امريکا به ميانمار در دسامبر ۲۰۱۱، تا کنون "ثروتمندان ميانمار" و "رقابت بر سر ميانمار" به يک موضوع تکراري و متناوب در رسانه ها بدل شده است. در مورد مسائل ديگر در اين کشور بحث‌هاي محدودي صورت گرفته و به مسائلي نظير حقوق اقليت‌ها اصلا پرداخته نشده است.

اخيرا کلينتون با تين سين، رئيس جمهوري ميانمار ديدار کرد و اين مساله در حال حاضر به عنوان يک داستان موفقيت آميز ديگر براي ديپلماسي امريکا به شمار مي‌رود. نگراني‌هاي امريکا درباره "فقدان شفافيت در محيط سرمايه گذاري در ميانمار و نقش ارتش اين کشور در اقتصاد" در دستور کار قرار دارند (سي ان ان، ۱۲ جولاي). با اين وجود تين سين وي با فراهم کردن يک گفتمان سياسي خطرناک که مي‌تواند به کشتار‌هاي بيش‌تر يا حتي نسل کشي منتهي شود به علت ارتکاب گناه‌هاي بزرگ‌تر گناهکار شناخته مي‌‌‌‌‌شود.

طبق گزارش اي بي سي استراليا ABC Australia رئيس جمهوري "اصلاح طلب" ميانمار در سخناني خطاب به سازمان ملل از "ايجاد اردوگاه‌هاي آوارگان يا تبعيد به عنوان راه حلي براي حدود يک ميليون مسلمان روهينگيا" نام برد. وي پيشنهاد کرد "در صورت پذيرش کشور ثالث) افراد گروه روهينگيا به آن کشور فرستاده شوند.

گروه روهينگيا در حال حاضر يکي از خشونت‌بارترين بخش‌هاي تاريخ خود را مي‌گذراند و درد و رنج آن‌ها يکي از مهم‌ترين مسائل در سراسر جهان به شمار مي‌رود. با اين وجود وضعيت اسفناک آن‌ها به طرز مشکوکي در ميان اولويت‌هاي منطقه اي و بين‌المللي غائب است يا تحت تاثير "منابع و ذخاير سرشار هيدروکربن، مواد معدني، جواهرات و چوب" در اين کشور مورد بي‌توجهي قرار مي‌گيرد.

در همين حال، درد و رنج و مرگ افراد بي‌خانمان و بي‌دفاع گروه روهينگيا ادامه دارد. کساني که به بنگلادش رفته بودند نيز در حال بازگشت هستند. به غير از تعداد اندکي از خبرنگاران شجاع، که به وعده هاي اين کشور در زمينه دموکراسي و ساير دروغ‌ پردازي‌ها اعتنا نمي‌کنند، اکثر رسانه ها با بي‌توجهي از کنار اين مساله عبور مي‌کنند. حتي اگر مساله حقوق بشر از کم‌ترين اهميت برخوردار باشد نيز بايد اين رفتار غم انگيز فورا تغيير کند.

درباره نويسنده: رمزي بارود، مقاله نويس عضو سنديکاي بين‌المللي و ويراستار وب سايت PalestineChronicle.com محسوب مي‌شود. "پدرم يک مبارز آزادي بود: داستان ناگفته غزه" عنوان جديدترين کتاب وي است.