میل به خرافه و توسل به غیر خداوند متعال و یکتا، همچنان در میان جوامع غربی و شرقی رواج دارد. گرایش هایی که از پرستش تا تقدیس و تکریم غیر خدا و عادات و عقاید خرافی را در بر میگیرد. در این گزارش به برخی از بارزترین و شایع ترین موارد پرستش غیر خدا، تقدیس و تکریم اشیاء و عادات و عقاید خرافی و باطل غرب و شرق پرداخته خواهد شد.
شایعترین و در عین حال آشکار ترین گرایش خرافی که پیامبران الهی از جمله حضرت ابراهیم (ع) و پیامبر گرامی اسلام (ص) سعی در ریشه کنی آن از جوامع انسانی زمان خود داشتند، گرایش به بت پرستی به جای پرستش خداوند یکتا بود.
بت پرستی به معنای پرستش یک شیء به عنوان خدا و یا انجام اعمالی شبیه به پرستش، همچون ادای احترام بیش از حد به هر چیزی جز خدای واحد است. بتپرستی در تمامی ادیان ابراهیمی به شدت منع شده است، البته مصادیق بتپرستی ممکن است میان این ادیان متفاوت باشد.
در ادیان غیر ابراهیمی پرستش اشیاء دستساز منعی ندارد، اما در داخل آن ادیان از لفظ "بتپرستی" استفاده نمیشود.
در هندوئیسم تمامی انواع پرستش از درجه یکسانی برخوردارند و بنابراین عبادت تمثالها یا "بتها" نه توصیه میشود و نه منع. با این که هندوئیسم معمولاً با شمایل مذهبی انسانانگاره همچون "مورتیها" معرفی میشود، منع شمایلنگاری نیز با نمادهایی ذهنی از خدا معرفی میشود. از آن گذشته، هندوها بر این باورند که تمرکز بر شمایل انسانانگاره سادهتر است. لرد کریشنا در بهاگاواد گیتا، فصل 12، آیه 5 گفته است:
"تمرکز بر خدای غیرآشکار به مراتب سختتر از تمرکز بر خدای دارای شکل است، چرا که انسان نیاز دارد هر چیزی را با حواسش درک کند."
بت پرستی سنتی یا همان پرستش و تقدیس تندیس هایی از جنس سنگ، چوب، فلزات، گچ و ... از اولیه ترین گونه های پرستش و توسل به غیر پروردگار دو عالم است. هرچند، برخی از این مذاهب، خود را بت پرست ندانسته و در توجیه و توضیح این رفتار، تندیس یا همان بت را وسیله و واسطه ای برای تقرب جستن به خدا می دانند.
به جز بت پرستی سنتی، گونه های دیگری از پرستش نیز در جهان وجود دارد که از اجزای طبیعت تا اعضای بدن انسان را شامل می شود. در ادامه گزارش مشرق، به برخی از عجیب ترین و تأمل برانگیزترین انواع پرستش و آداب و عادات خرافی مردم نقاط مختلف جهان پرداخته شده است.
آلتپرستی در ژاپن پیشرفته
شاید حتی فکر کردن به آن هم حال انسان را دگرگون کند و احساس انزجار را در انسان برانگیزد؛ تصور آن نیز غیر ممکن به نظر می رسد که عده ای، عضوی از بدن را که حتی بردن نام آن نیز شرم آور شمرده می شود می پرستند و تقدیس می کنند.
یکی از خدایان و انواع پرستش، پرستش "آلت مردان و زنان" در ژاپن است.
این جهالت ناگوار و شرم آور در روستای کوماکی ژاپن در جریان است و پرستشگاهی مختص آلت مردانه در این منطقه وجود دارد. پرستش آلت در این منطقه به همین جا ختم نشده و محدود به پرستشگاه نیست. هر ساله در فصل بهار همه اهالی برای تماشای یک آلت چوبی بزرگ در خیابان گرد هم جمع میشوند.
گفته میشود این سنت خرافی از حدود 1500 سال پیش پایهگذاری شده است. این جشن برای افزایش باروری و کشت محصول برگزار میشود.
هر ساله در تدارک برای اجرای این مراسم یک آلت جدید از چوب سرو ساخته میشود. طول آن 2.5 متر است و 280 کیلوگرم وزن دارد.این مجسمه به دست هنرمندانی خاص و با استفاده از ابزارآلات و تکنیکهای کهن ساخته میشود. (از نمایش مجسمه های ساخته شده معذوریم)
از دیگر باورهای خرافی مردم این منطقه این است که این مجسمه نمادی از جوهر وحدت مردان و زنان و زمین است! مردان در این جشن با لباس های سفید شرکت می کنند و رداهای سفیدی که مردان میپوشند نمادی از پاکی و قداست است و تنها مردانی که این لباس را به تن دارند قادر به حمل این مجسمه هستند. این مردان همچنین باید 42 ساله باشند، سنی که به باور ژاپنیها سن بداقبالی است.
در این مراسم علاوه بر به نمایش درآمدن مجسمه هایی از آلت مردان، شمایل مشابهی از آلت زنان نیز ساخته شده و پس از تزئین با گل و پارچه های رنگی، در خیابان گردانده می شود.
در حاشیه این جشن ها، انواع بستنی ها و شکلات ها در اشکال آلت های مورد پرستش تهیه و به شرکت کنندگان داده می شود.
شیطان پرستی
شیطان پرستی از انواع پیچیده کفر و پرستش غیر خداوند باری تعالی به شمار می رود. شیطان پرستی هم در جوامع مختلف کارکردی اعتراضی نسبت به شرایط موجود به خود گرفته و هم در شکل سنتی آن، پرستش و تقدیس شیطان را شامل می شود.
شیطان پرستی از چندین مذهب با ایدئولوژیها و عقاید فلسفی و پدیدههای اجتماعی متفاوت تشکیل شده است. از ویژگیهای مشترک این ادیان ارتباطی نمادین با شیطان، تجلیل خصلتهای آن و حتی ستایش شیطان است. پیشینه شیطانپرستی به قرن 17 بازمیگردد اما ردیابی ریشههای آن کار دشواری است.
در شاخهای از شیطانپرستی که شیطانپرستی سنتی نامیده میشود باور اصلی بر این است که شیطان نوعی وجود حقیقی برای تکریم یا ستایش است، چه در قالب انسان، روح، موجود فضایی یا نوعی خدا. حال آن که در شاخهای دیگر که شیطانپرستی لاوِی نام دارد شیطان صرفاً نمادی از فردگرایی است.
کتاب مقدس شیطان پرستان لاوی
شیطانپرستی سنتی نیز خود به زیرمجموعههای گوناگونی تقسیمبندی میشود. در برخی از این فرقهها شیطان جایگاهی والاتر از بشر ندارد و صرفاً در حکم یک دوست و همراه است. حال آن که در برخی فرقههای دیگر شیطان یک موجود والاتر است، اما نه لزوماً والاترین قدرت. در برخی، شیطان را خالق هستی میدانند و در برخی دیگر آن را خود هستی. اما در تمام شاخههای شیطانپرستی سنتی اعتقاد بر این است که شیطان دارای وجود خارجی است. جالب آن که تنها بخش بسیار اندکی از شیطانپرستان سنتی شیطان را در مفهوم مسیحیاش که همانا منشاء تمام بدیهاست میپرستند و در بسیاری از شاخهها شیطان را نمادی از پلیدی نمیدانند.
از دیگر ویژگیهای این فرقه اعتقاد به جادوگری طی مراسمی خاص است.
بنیانگذار فرقه شیطانپرستی لاویی فردی به نام آنتون لاوی از خانوادهای یهودی است . وی نگارنده کتاب "انجیل شیطانی" نیز هست. این کتاب مجموعهای از مقالات، ملاحظات و مراسمی است که وی در سال 1969 به چاپ رسانید و دربرگیرنده اصول این فرقه است. پیروان این کتاب را "شیطانپرستان آتئیست" میخوانند، چرا که باور دارند خدا دارای وجود خارجی نیست، بلکه فرافکنی هر فرد از شخصیت خود است. طی سی چاپ ، بیش از یک میلیون نسخه از این کتاب به فروش رفته است.
بیشتر پیروان این فرقه و سایر فرقه های شیطان پرستی از اروپا و آمریکا هستند. تعداد شیطان پرستان در آمریکای شمالی در حدود 20 هزار نفر تخمین زده شده است. خاستگاه شیطان پرستی به دهه 1950 میلادی در آمریکا و انگلیس باز می گردد اما در مجموع برخلاف آنچه که از سوی رهبران آن تبلیغ می شود پیروان چندانی جذب این فرقه نشده اند و بیشترین آمار آن ها همان 20 هزار نفر آمریکای شمالی بوده است.
آنتوان لاوی یهودی - بنیانگذار فرقه شیطانی لاوی
لاوی همچنین بنیانگذار کلیسای شیطان پرستان نیز بود. با مرگ لاوی در سال 1997، پیتر گلیمور به عنوان کشیش اعظم این کلیسا، جانشین وی و عهده دار مراسم مذهبی! شیطان پرستان شد.
پیتر گلیمور، کشیش اعظم کلیسای شیطان پرستان در حال اجرای مراسم شیطانی
پرستش طبیعت
در میان ادیان و رسوم خرافی و الحادی، پرستش و تقدیس طبیعت نیز از جمله مواردی است که هم در غرب و هم در شرق، به چشم می خورد. گرچه طبیعت از جلوه های آفرینش الهی و از آیات پروردگار است، اما برخی همانند مثل اشاره به ماه، در حیرت انگشت اشاره کننده مانده و از ماه غافلند.
پرستش طبیعت نوعی نظام دینی بر مبنای تقدیس و تکریم پدیدههای طبیعی است. از جمله مذاهبی که پرستش طبیعت در آنها یافت میشود پانتهایسم، پاننتهایسم، دئیسم، شامانیسم و چندخدایی هستند. پرستش طبیعت دارای اشکال گوناگونی است و عناصر مختلف طبیعت از جمله آتش، درخت، ماه و خورشید، حیوانات و ... را دربرمیگیرد.
پرستش آتش
پرستش آتش در ادیان گوناگون وجود داشته است، چرا که آتش بخش بسیار مهمی از فرهنگ بشر از زمان دیرینه سنگی بوده است.
نخستین نشانهها از آتش کنترلشده مربوط به 790 هزار سال پیش است. از منظر باستانشناسی، نخستین شواهد مربوط به پرستش آتش در فرهنگ هندوایرانی به 1500 سال پیش از میلاد بازمیگردد. با این که عبارت "آتشپرستان" اغلب به زرتشتیان اشاره دارد، این اندیشه که زرتشتیان آتش را میپرستند ناشی از نوعی مجادله ضدزرتشتی است. به اعتقاد زرتشتیان در آتشکدهها آتش نمادی از حقیقت و پاکی است. به همین دلیل آتش پرست خواندن زرتشتیان صحیح نبوده و زرتشتیان نیز همانند دیگر ادیان ابراهیمی، خدای واحد را می پرستند.
اما در برخی شاختههای هندوئیسم آتش، یا آگنی، عنصر اصلی در مراسمی به نام یانجا است و نقش رابطی میان عبادتکنندگان و خدایان است. در ویشناو، شاخهای از هندوئیسم، آتش را زبان خدای بزرگ نارایانا میدانند.
این جایگاه والای آتش در همچنان در بسیاری از مذاهب و فرهنگها به چشم میخورد، چه در مراسم جسدسوزانی و چه در مراسم آتشبازی و یا روشن کردن شمع در بسیاری از مراسم مذهبی و یا حتی مشعل المپیک که در طول بازیها باید روشن باشد.
پرستش درخت
پرستش درختان به نوعی گرایش در میان جوامع گوناگون در طول تاریخ به پرستش و یا اسطورهسازی درختان اشاره دارد. درختان همواره نقش برجستهای در بسیاری از اسطورهها و مذاهب داشتهاند. درختان همواره نمادی از رشد، فساد و رستاخیر بودهاند. کهنترین نماد میانفرهنگی از شکلگیری جهان "درخت دنیا" است، که نماد جاودانگی و باروری نیز هست.
یکی از جوامعی که درختان را پرستش میکردند سامیها بودند. درختی که معمولاً در فلسطین مقدس شمرده میشد درخت بلوط یا درخت سقز بود.
توسل به شاخه های درختان در اسکاتلند
انگلستان- مردم برای گرفتن حاجت خود داخل تنه این درخت افتاده سکه فرو میکنند
تقاضای حاجت کردن از درختان در بسیاری از فرهنگها نیز ریشه در همین پرستش درختان دارد.
پرستش حیوانات
پرستش و یا تقدیس حیوانات اغلب به دلیل رابطه ای است که پرستندگان آن، میان حیوان با خداوند قائل می شوند.
اصطلاح پرستش حیوانات را مذهبگرایان غربی و مجادلهگرایان یونان و رم علیه ادیانی که خدایانشان در قالب حیوان تجلی مییابد در معنایی منفی به کار میبردند. اما در اکثر موارد پرستش حیوانات، این خود حیوان نیست که پرستش میشود. بلکه باور بر این است که قدرت مقدس خدا در حیوانی خاص تجلی میبابد. این پدیده در مذاهب بسیاری، از جمله هندوئیسم، بودیسم، مسیحیت و مذاهب یونان و رم و مصر مشاهد شده است. برای نمونه، یونانیها خرد را به جغد ارتباط میدادند و بر این باور بودند که آتن، الهه خرد، دارای رابطه خاصی با پرندگان بوده است. بنا براین او را با تصویر جغد به نمایش در میآورند.
در سنتهای مسیحی، همین ارتباط میان عیسی مسیح و بره نیز به چشم میخورد. در مصر باستان نیز پرستش حیوانات بخش مهمی از مذهب به شمار میرفت. هاتور و باستِت، دو الهه مصری، به ترتیب به شکل یک گاو و یک گربه به نمایش در میآمدند.
در مصر باستان تقدیس حیوانات تا حدی بوده که اجسادشان را در کنار اجساد انسانها مومیایی میکردند.
در ایران باستان نیز گاو حیوان مقدسی به شمار میرفت.
سگ در میان هندوهای نپال و برخی از بخشهای هند دارای اهمیتی مذهبی است. در این فرقهها طی مراسمی پنجروزه به نام "تیهار" که تقریباً هر سال در ماه نوامبر برگزار میشود سگها را پرستش میکنند.
در هندوئیسم باور بر این است که سگ پیامآوری از سوی یاما، خدای مرگ است و سگها نگهبانان درهای بهشتاند. بنابراین مردم برای این که سگها آنها را در بهشت راه دهند، برای راضی نگاه داشتن سگها روزی را در ماه نوامبر به نام کوکور-تیهار، که در زبان نپالی به معنای روز سگ است، مراسم برگزار میکنند. در این روز سگها را به روشهای گوناگون مقدس میدارند، مانند گذاشتن خال تیلاکا بین دو چشم سگ، سوزاندن عود و آذین کردن حیوان با گل همیشه بهار.
سوگواری برای فیل ها!
در تایلند باور مردم بر این است که ممکن است روح مردگان در فیلهای سفید حلول کند. در این کشور فیل سفید قابل خرید و فروش نیست. عجیب تر اینکه این فیلها را غسل تعمید میدهند و هنگام مرگشان، درست مانند یک انسان، برایشان سوگواری میکنند. در اتیوپی جنوبی نیز فرقههایی که فیل سفید را مقدس میشمارند یافت میشود. در هند نیز خدای هندوی معروف، گانِشا، دارای سر فیل و بدن انسان است.
پلنگ، شکارچی ارواح خبیث!
در بسیاری از بخشهای ویتنام پلنگ موجود مقدسی به شمار میرود. در هر روستا ممکن است پرستشگاه یک پلنگ یافت شود. ریشه این عمل ممکن است در ترس انسان از پلنگها نهفته باشد. از آن گذشته، پلنگ یک خدای نگهبان نیز تلقی میشود. معمولاً در ورودی پرستشگاهها و قصرها مجسمههایی از پلنگ دیده میشود که به منظور محافظت از آن مکان دربرابر ارواح خبیث میباشد.
دیوار غربی یهودیان، دروازه بهشت
دیوار غربی یا کوتل مقدسترین مکان مذهبی یهودیان به شمار میرود. این دیوار در شهر کهن بیتالمقدس بر روی تپه موریا در سمت غربی حرمالشریف قرار دارد. این دیوار بقایای دیوار کهنی است که دورتا دور محوطه معبد سلیمان کشیده شده بود قرار دارد. مسلمانان نیز معتقدند که پیامبر در شب معراج اسب خود را به آن بست. یهودیان بر این باورند که هر کس در برابر این دیوار عبادت کند "گویی در برابر عرش الهی عبادت کرده چرا که دروازه بهشت در همین مکان قرار دارد".
طبق قوانین یهودیت یهودیان هنگام عبادت باید به این دیوار رو کنند. بنا بر میشنا یکی از کتب یهودیان، از چهار دیوار حرم، دیوار غربی به قدسالاقداس نزدیکتر و بنابراین دعا کردن پای این دیوار سودمندتر است. خاخام یعقوب اتلینگر مینویسد "از آن جا که دروازه بهشت نزدیک دیوار غربی است، قابل درک است که دعاهای اسرائیلی ها از آن جا به بالا میرود.
سالانه بیش از یک میلیون یادداشت لابلای دیوار غربی قرار می گیرد
یکی از کارهایی که یهودیان برای اجابت دعاهایشان انجام میدهند این است که دعای خود را روی تکهای کاغذ مینویسند و لای شیارهای این دیوار قرار میدهند. پیشینه این عمل به اوایل قرن 18 بازمیگردد. سالانه بیش از یک میلیون یادداشت لابلای این دیوار قرار میگیرد، چه توسط خود مردم اسرائیل، چه توریستها و چه مقامات عالیرتبه کشورهای دیگر.
|
طبق قوانین دین یهود، این یادداشتها نباید به دور انداخته شوند. درباره این که آیا باید آنها را سوزاند و یا دفن کرد اختلاف نظر وجود دارد. سالانه دو بار یکی از خاخامها و دستیارانش این یادداشتها را گردآوری میکنند و در گورستان یهودیان دفن میکنند.
این باورهای خرافی گاهی ظرایفی را نیز به همراه دارند. مثلا درباره این که آیا عبادتکنندگان مجازند هنگام قرار دادن کاغذ در شکاف دیوار انگشت خود را درون آن فرو ببرند یا خیر نیز اختلاف نظرهایی وجود دارد. برخی بر این باورند که این دیوار بخشی از حرمالشریف و بنابراین مقدس است و کسی اجازه این کار را ندارد. اما دسته دیگر معتقدند که این دیوار خارج از محدوده حرم است و فرو کردن انگشت به داخل ترکها ایرادی ندارد!
عقاید خرافی در اروپا
شاید تصور غالب این باشد که آداب و رسوم و عقاید خرافی مانند آنچه که ذکر شد تنها مختص جوامع شرقی بوده و غرب با پیشرفت های علمی و فناوری و پشت سر گذاشتن قرون وسطی و جاهلیت، جوامع خود را نسبت به اینگونه باورها مصون نگاه داشته اند. اما مروری بر فرهنگ مردم غرب نشان می دهد که خرافات تا چه حد در زندگی روزمره آن ها بروز و ظهور داشته است. برخی از باورهای خرافی پیشرفته ترین کشورهای اروپایی به عنوان نمونه در ادامه ذکر شده است.
خرافات در انگلستان؛ زدن به تخته، گربه سیاه اقبال
انگلستان یکی از کشورهایی است که هنوز هم بسیاری از باورهای خرافی در بین مردم آن وجود دارد و انگلیسی ها خود را ملزم به رعایت آن می دانند. یکی از این باورها، اعتقاد به خوش یمن بودن انجام دادن یا پرهیز از برخی کارهاست.
به عقیده بریتانیایی ها، گربه سیاه - که در برخی فرهنگ ها شوم خوانده می شود - نشانه خوش اقبالی است. از این رو در این کشور، بر روی کارت های تبریک، تولد و عروسی تصویر گربه سیاه وجود دارد.
نمونه ای از کارت تبریک با علامت نعل و گربه سیاه که نشان خوش اقبالی هستند
زدن به تخته از دیگر باورهای خرافی انگلیسی هاست که متاسفانه وارد فرهنگ کشورمان نیز شده است. بر اساس این باور قدیمی، هنگامی که شرایط بر وفق مراد است با زدن به تخته، ادامه این روند را تضمین می کنند!
ذکر روزهای هفته؛ "خرگوش های سفید"، سه مرتبه!
علاوه بر این، نعل اسب که برخی در ایران نیز نادانسته از آن به عنوان ضمانت خوش شانسی استفاده می کنند، ریشه در فرهنگ انگلستان دارد. به اعتقاد بریتانیایی ها، نعل اسب به سمت بالا موجب خوش اقبالی دارنده آن می شود، و در صورتی که نعل به سمت پایین قرار گیرد، اقبال را از صاحب خود دور خواهد نمود.
گرفتن برگ هایی است که در فصل پاییز از درختان می ریزد، کوتاه کردن مو در زمانی که ماه رو به بدر می رود و قرار دادن پول در جیب لباس های نو از دیگر باورهای خرافی انگلیسی هاست.
در سوی دیگر، در فرهنگ مردم این کشور اعتقادات مشابهی در مورد اقبال بد نیز وجود دارد. راه رفتن زیر نردبان، ریختن نمک روی زمین، دیدن کلاغ، باز کردن چتر داخل ساختمان و عدد 13 از جمله مواردی است که بر اساس باور مردم انگلیس، همگی موجب بد اقبالی خواهند شد.
اعتقاد عجیب دیگری نیز وجود دارد که شکستن آینه، هفت سال بد اقبالی و بدبختی را برای صاحب آن به همراه می آورد.
خروج شیطان از پوست تخم مرغ
باورهایی از این دست در تمام شئون زندگی مردم در انگلیس راه یافته و حتی هنگام غذا خوردن نیز موارد مشابه فراوانی وجود دارد. به عنوان نمونه، آن ها معتقدند پس از خوردن تخم مرغ باید پوسته آن را با قاشق سوراخ کرد تا شیطان از آن خارج شود. در منطقه یورکشایر انگلیس نیز زنان خانه دار معتقدند اگر در نزدیکی خانه مرده ای دفن شده باشد، نان در خانه های اطراف آن پف نمی کند!
ایتالیا؛ از اعتقاد به طلسم تا خوش یمنی عطسه گربه
مردم ایتالیا هم در فرهنگ و باورهای خود، موارد خرافی بسیاری را به عنوان عوامل خوش اقبالی یا بد اقبالی رعایت می کنند. در ایتالیا همچنان اعتقاد به طلسم، طلسم کردن و باطل کردن آن رایج و شایع است. بر این اساس، اگر بخواهید طلسم کسی را باطل کنید انگشت اشاره و انگشت کوچک را بالا و بقیه انگشتان را پایین نگاه دارید و به زمین اشاره کنید. در هنگام باطل کردن طلسم باید حواستان باشد این علامت را سمت چه کسی میگیرید چرا که اگر آن را سمت کسی بگیرید یکی از نزدیکانش به او خیانت میکند.
نشان باز کردن طلسم
در ایتالیا، دیدن راهبه را عامل بداقبالی می دانند و معتقدند در صورتی که راهبه ای را مشاهده کردید، باید فوراً بر آهن یا چیزی از جنس فولاد ضربه بزنید تا این اقبال بد از شما دور شود. یا با گفتن عبارت "Suora tua” به معنای "راهبه تو!"، این اقبال بد را به کس دیگری منتقل کنید.
راهبه ها در ایتالیا نماد بد یمنی و انتقال اقبال بد هستند
ایتالیایی ها علاقه خاصی به شنیدن صدای عطسه گربه دارند! زیرا بر اساس یک باور قدیمی شنیدن عطسه گربه پیام آور شانس و اقبال خوش است.
همانند انگلیس، خرافه در سطوح مختلف زندگی مردم ایتالیا راه یافته است. در ایتالیا نیز ریختن نمک روی زمین بد یمن و عدد 17 محکوم به نحسی است. ایتالیایی ها علاقه ای به لباس های با رنگ بنفش ندارند و معتقدند پوشیدن آن موجب بداقبالی می شود.
اسپانیا
اسپانیا نیز جزو کشورهای پیشتاز در باورهای خرافی بوده است. مردم اسپانیا اعتقاداتی مشابه با کشورهای انگلیس و ایتالیا و سایر کشورهای این قاره دارند. اسپانیایی ها روزهای چهارشنبه ای که مصادف با سیزدهمین روز ماه است را نحس دانسته و در این روز ازدواج، سفر هوایی و دریایی انجام نمی دهند.
از دیگر آداب خرافی در مورد بد اقبالی در اسپانیا این است که در هنگام غذا خوردن نمکدان را نباید دست به دست کرد، بلکه باید آن را روی میز قرار داد تا هر کس خودش آن را بردارد. چرا که بداقبالی میآورد. همچنین موقع ریختن مایعات از یک بطری، ته بطری نباید رو به بدن باشد، در این صورت لیوان را باید به خیابان انداخت.
فرانسه
یکی از عجیب ترین اعتقادات مردم فرانسه، خوش یمن بودن مدفوع است. بر اساس این باور فرانسوی ها، قدم گذاردن بر روی مدفوع با پای چپ، موجب برکت و خوش بختی و روی آوردن شانس و اقبال خواهد بود.
گربه سیاه در فرانسه نیز نشانی شوم و پیام آور بد اقبالی است.
فرانسوی ها در اعتقادات مذهبی خود نیز باورهای خرافی عجیبی دارند. آن ها معتقدند در کلیسا نباید یک شمع را بوسیله شمعی دیگر روشن کرد چرا که این کار قدرت دعای شما را به شمع دیگر منتقل می کند و دعای شما را ضعیف می کند. باید حتما از کبریت یا فندک استفاده برای این منظور استفاده کرد.
دیدن عنکبوت نیز در این کشور ارمغان آور خوش بختی است.
اسلام، نسخه شفابخش
ادیان و فرقه های مذهبی قدیمی و نوظهور غیر الهی هر یک بدنبال پاسخی برای نیاز بشر به آرامش و توسل به نیرویی بالاتر و ترسیم مسیر کمال برای زندگی انسان بوده اند. اما به عقیده کارشناسان امور دینی و جامعه شناسان و به گواه مشاهدات تاریخی، هیچیک تا کنون موفق به ارائه راهی روشن و آرامشی همیشگی برای سرگشتگی درونی انسان نشده اند. در این میان ادیان ابراهیمی و فرقه های الهام گرفته از این ادیان که رویکردی الهی دارند آخرین مقصد افرادی بوده است که برای رسیدن به مقصود و آرامش حقیقی در پیچ و خم فرقه های بشری سرگردان بودند. البته گرایش به این فرقه ها نیز همواره بوده اما گرایش از ادیان به فرقه ها بسیار اندک و ناچیز بوده است.
بطور کلی بیشتر افرادی که ابتدا جذب فرقه ها می شوند ابتدا از مرحله آتئیستی یا انکار وجود خدا قدم در این راه می گذارند و دلیل آن هم جستجوی راهی برای آرامش درون و ایمان به حقیقتی والاتر است. شاید برای این دسته از افراد در مراحل اولیه این نسخه های بشری پاسخ موقتی باشند، اما اتفاق بزرگ که تمام رسانه ها، مراکز تحقیقاتی و حتی کتاب ثبت رکوردهای گینس نیز به آن اعتراف کرده اند، آمار تغییر دین به سمت ادیان ابراهیمی بویژه اسلام است. براساس آمار موجود، در مقایسه با دهه گذشته، میزان گرایش به اسلام و تغییر مذهب به مقصد اسلام، در اروپا و آمریکا بیش از دو برابر شده است.
درصد جمعیت مسلمانان به تفکیک قاره - 2011
براساس آمار "موسسه تحقیقات اسلام" در آلمان، جمعیت مسلمانان اروپا در سال 2010 بیش از 44 میلیون نفر بوده است. این رقم در سال 2011 به بیش از 56 میلیون نفر رسیده و جمعیت مسلمانان جهان در سال 2011 را به بیش از 2 میلیارد و یکصد میلیون نفر رسانده است؛ افزایشی که موجب نگرانی اسلام ستیزان و افزایش هجمه ها و اسلام هراسی با هدف کنترل این سیر صعودی گرایش به اسلام شده است.
منابع و مآخذ:
http://news.nationalgeographic.com/news/2004/09/0915_040915_petmummies.html
http://www.jewishencyclopedia.com/articles/14493-tree-worship
http://www.britannica.com/EBchecked/topic/406588/nature-worship
http://www.britannica.com/EBchecked/topic/524840/Satanism
http://www.themystica.com/mystica/articles/a/animal_worship.html
http://www.britannica.com/EBchecked/topic/25771/animal-worship
http://www.pantheon.org/articles/a/animal_worship.html
http://www.religioustolerance.org/satanis4.htm
http://www.churchofsatan.com/Pages/index.html
http://www.siasat.com/english/news/shocking-statistics-islam-fastest-growing-religion-west
http://muslimpopulation.com/World