وقتی تدبیری درباره نحوه ورود ورزش ها و بودجه دهی به آنها وجود نداشته باشد، نتیجه این می شود که رشته های غیرمرتبط و خشن گسترش می یابند.

به گزارش خبرنگار ورزشی مشرق، در تاریخ ورزش ایران، اساسا نظارتی بر روند ورود ورزش ها نبوده است. البته با وقوع انقلاب اسلامی برخی ممانعت ها درباره فعالیت برخی رشته ها صورت گرفت که در مواردی درست بود؛ اما این روند ادامه نیافت و در دهه هفتاد شاهد هجوم انبوهی از رشته ها بودیم که در این بین می توان راگبی را نام برد.
این رشته که دارای ریشه انگلیسی است، قدمت چندانی ندارد و در مجموع، ورزشی جوان به شمار می رود. این ورزش که اکنون گونه های فراوانی دارد، شباهت زیادی با فوتبال امریکایی دارد؛ اما از میزان خشونت کمتری برخوردار است.
خشونت بالای راگبی به گونه ای است که موجب آسیب های زیادی می شود. این رشته انگلیسی که با انتقاداتی نیز همراه است، در برخی کشورها دارای هوادارانی نیز هست؛ اما در ایران توجه چندانی بدان نشده. البته، بخشی از این عدم موفقیت و اقبال به توجه کم رسانه ها باز می گردد.
پرسش این است که اساسا چرا بایستی چنین ورزش هایی که با درصد بالای خشونت همراه است، باید در جامعه ما فعال باشد؟ راگبی که اساسا همخوانی با فرهنگ بومی و دینی ما ندارد، چه عایدی برای جامعه دارد که خود از ناهنجاری های رفتاری رنج می برد؟ از سویی، رشته هایی مانند راگبی با ترویج نوعی فعالیت پربرخورد و پرخطر همراه است که می تواند در ضمیر آگاه و ناخودآگاه اشخاص (چه فعالان و چه تماشاگران)، تاثیر منفی و بلند مدت داشته باشد.
کاش در دستگاه عریض و طویل وزارت ورزش و جوانان بخشی برای بررسی چنین آسیب هایی بود تا شاهد ترویج ورزش هایی متناسب با فرهنگ و آداب بومی و دینی باشیم. از سویی، ورزش منتهی به یک آرامش و فرهنگ سازی مناسبی شود.
در زیر نیز شاهد تصاویری از یک رقابت این رشته که هفته قبل قبل برگزار شد، هستید. این تصاویر شاهدی بدون شرح بر این نوشتار است.