گروه بينالملل مشرق ـ "عيتا الشعب" نام روستایي کوچک در جنوب لبنان است كه با وجود مساحت اندک، حماسههایی سترگ را خلق کرد تا نام خود را در تاریخ مبارزات مقاومت لبنان علیه دشمن صهیونیستی جاویدان کند.
درگیریها در عيتا الشعب از همان 12 جولای یعنی آغاز جنگ لبنان آغاز شد. این درگيري در ساعت 12 و سی دقیقه ظهر با ورود يك تانك مركاوا آغاز شد؛ تانكی که به محض عبور از مرز بر اثر انفجار يك مين منهدم شد و چهار نظامی كه خدمه آن بودند همگي كشته شدند. پس از اين واقعه، رزمندگان مقاومت اسلامي منقطهاي را كه نظامیان پياده صهیونیست از آن وارد اراضي لبنان شده بودند، خمپاره باران كردند. درگيريها دست كم تا يك هفته ادامه يافت. دشمن تلاش زيادي كرد تا مركاواي نابوده شده و اجساد سوخته سربازان خود را از معركه خارج كند، اما موفق نشد و آنها حداقل يك هفته در محل درگيري باقي ماندند. این نخستین مرحله از درگیریهایی بود که در منطقه عیتا الشعب روی داد.
بامداد چهارشنبه دوم آگوست، با پيشروي اسرائيليها از جانب كوه "ابوطويل" به سمت غرب عيتا الشعب، دومین مرحله از درگیریها آغاز شد. مدتی بعد گروهي از پيادهنظام دشمن، شبانه در مدرسه كودكان استثنايي در شمال غرب شهرك عیتا الشعب متمركز شدند. مقاومت براي هر منطقهاي برنامه دفاعي خاصي تدارك ديده بود و تحركات دشمن را دقيقاً زيرنظر داشت. این بار نیز گروه پيادهنظام صهیونیستها هدف قرار گرفت. دشمن مسیر پیشروی و درگیری خود را به محله غربي شهرك تغيير داد اما اين بار هم رزمندگان مقاومت در منقطه "حدب" با نيروهاي پيشرو دشمن درگير شدند. درگيري از ساعت شش و سی دقیقه صبح آغاز و تا دو و نیم بعد از ظهر طول كشيد. نظامیان دشمن از درگیری فرار و تلاش می کردند خود را در منازل مخفی کنند.
صبح روز بعد، صهيونيستها تلاش كردند به سمت محله قديمي شهرك نفوذ كنند. مطابق عادت هميشگي، بمباران مقدماتي آغاز و سپس عمليات با پيشروي گروههايي از پيادهنظام به سوي منازل مسكوني دنبال شد و با وجود اينكه از عقبه با توپخانه حمايت ميشدند تنها توانستند بر يك منزل مسكوني مسلط شوند.
يکي از کودکان عيتا که در موشکباران صبحگاهي صهيونيستها له شد
در ساعات اوليه صبح، صداي پاي سربازان صهيونيست روي آسفالت جاده شنيده ميشد. رزمندهاي در كمينشان نشسته بود و از فاصلهاي نزديك آنها را به رگبار بست. سر و صداي سربازان به هوا برخاست و عقبنشيني كردند و به خانه "ابو قاسم دقدوق" در محله غربي پناه برده و درش را قفل کردند. درگيري تا ظهر ادامه يافت اما صهيونيستهاي فراري، هنوز در اين خانه در محاصره بودند. بعدها مشخص شد كه فرمانده گردان چتربازان هم در ميان سربازان محاصره شده بوده و دشمن در حقيقت براي نجات او منطقه را به گلولههاي دودزا بسته است. سپس بولدوزري از منطقه «خلة وردة - بركة الدرجات» به سوي ورودي محله غربي حركت كرد و به دنبال آن هم نفربری زرهي براي انتقال سربازان به راه افتاد. با اين حمله، سربازان دشمن در پوشش آتشبار سنگين توپخانه و حضور هواپيماي شناسايي كه معمولاً تحت امر فرمانده گردان بودند، عقبنشيني كردند.
نيروهاي پيشرو دشمن که همه تلاش خود را برای تصرف عیتا الشعب به کار میگرفتند، براي ورود به عيتا چند معبر را در داخل شهرك يا روستاهاي مجاور آزمايش كردند ولي همه تلاش آنها با شكست مواجه شد، تيم هايي از ارتش صهيونيستي با رسيدن به ورزشگاه «الدواوير» كه رزمندگان مقاومت قبلاً يك تانك و يك بلدوزر را نابود كرده بودند بر منطقه «الخرزة» مسلط شدند و در خانههايي كه در پناه موانع طبيعي بود سنگر گرفته و از اين محل هر جنبندهاي را در شهرك هدف قرار ميدادند.
سربازان دشمن با پيشروي از دره "سواده"، به سوي "ابو لبن" (در منطقه المعمور) بالا آمدند. تيمهايي از دشمن هم با هدف تسلط بر همه گذرگاهها در بلندي "الحدب" مستقر شدند.
چهارم آگوست، دشمن در گروههاي متعدد تلاش كرد در منطقهاي به نام "الرجم" بين "عيتا" و "دبل" نفوذ و پيشروي كند. سربازهاي پيشرو وارد قصر بزرگي شدند، ولي رزمندگان آنها را زير نظر داشتند و با شليك مستقيم موشك از جلو و عقب آنان را هدف قرار دادند. بيش از 100 ktv سربازي كه روي زمين دراز كشيدند و در جاده عمومي كاملاً زير ديد قرار داشتند، به سوي گاراژي رفته و در آن پناه گرفتند.
اينجا بود كه آن اتفاق جالب رخ داد. پايگاههاي ارتش رژيم صهيونيستي به تصور آنكه سربازان پس از لو رفتن، عقبنشيني كردهاند، با خمپارههاي 155 ميليمتري منطقه را گلوله باران كرد. براي پايگاههاي اسرائيلي بسيار طبيعي بود كه توپخانه براي پشتيباني از سربازاني كه عقبنشيني ميكنند منطقه را گلولهباران كند. بدين ترتيب سربازان دشمن با آنكه از هر سو زير آتش رزمندگان مقاومت گرفتار شده بودند، از ورود به خانهها پرهيز ميكردند زيرا ممكن بود، آتش توپخانه خودی، خانه را روي سرشان خراب کند.
چند روز بعد يعني هشتم آگوست در همان ساعات اوليه صبح، دستهاي از نظاميان دشمن در روستاي "ابوطويل" مخفي شده بود. تعدادشان آنقدر زياد بودند كه گويي روي هم تلنبار شده بودند. از ردههای بالای حزب دستور شليك مستقیم آمد. موشك دقيقاً به ميان سربازان اصابت كرد. آمار كشتهها و زخميهايشان به 17 نفر رسيده بود. گروه امداد مجروحان را به طبقه پايين يكي از منازل منتقل كرد كه مكانش براي رزمندگان لو رفته بود. يكي از رزمندگان "درمانگاه صحرايي" آنان را نيز هدف قرار داد كه موجب زخميشدن پزشكشان گرديد. پس از اتمام درگيري در گوشه كنار همان مكان بقاياي اجسادي كه پراكنده بود، ديده شد. نتيجه اين هجوم برقآسا، عقبنشيني دشمن از بلندي "ابوطويل" بود.
روز 12 آگوست و واپسین روزهای جنگ دشمن تصميم گرفت با پيشاهنگي بلدوزرهاي غول آساي خود، دست به حملهاي گسترده بزند. حمله از منطقه "الجبانه" آغاز شد و چهار دستگاه بلدوزر به همراه تيمهاي پرتعدادي از پيادهنظام بهسوي محلههاي مسكوني حركت و اقدام به ويرانكردن منازل و خانهها كردند. این حمله تلفاتی برای حزبالله نداشت و دو بلدوزر صهیونیستی نیز منهدم شد، البته منازل مسکونی زیادی در این حملات تخریب شد.
جوان اهل عيتا الشعب در حال نشاندادن علامت پيروزي
در 13 آگوست دشمن به خيال اينكه بيشتر جوانان شهرك را كشته است با بلدوزرهايش اقدام به پيشروي نمود. در اين روز رزمندگان موفق شدند يك دستگاه بلدوزر زرهي D11 را نابود کنند. چنانكه مشخص شده بود تمام تلاش دشمن به اين هدف معطوف شده بود كه هر طور شده جاي پايي هرچند كوچك را در شهر به دست آورد و با نصب پرچم رژيم اسرائيل در آن وانمود كند كه بر «عيتا الشعب» مسلط شده است. البته این پرچمی بود که هرگز برافراشته نشد تا غیرت جوانان مقاومت در جنگ 33 روزه ارتش تا بن دندان مسلح دشمن صهیونیستی را به زانو درآورده و حماسهای دیگر را در یاد و خاطره لبنانیها جاودان سازد.