به گزارش مشرق،انیمیشن «پسر دلفینی» در سال۱۳۹۹ به کارگردانی و نویسندگی محمد خیراندیش و تهیهکنندگی محمدامین همدانی تولید شد. این انیمیشن بهتازگی اولین اکران خود را در روسیه و آسیایمیانه تجربه کرده است؛ تجربهای موفق برای فیلمی که طی دوهفته سقف فروش یکوهفت دهم میلیوندلار را به دست آورده است. این انیمیشن قرار بود برای اولینبار در سیونهمین جشنواره ملی فیلم فجر اکران شود اما بهدلیل قرار گرفتن در بخش غیررقابتی از حضور در جشنواره انصراف داد و حالا بعد از اکران در کشور روسیه، قرار است اوایل شهریور۱۴۰۱ در سینماهای ایران اکران شود. به بهانه حضور موفق این انیمیشن در روسیه، بهسراغ محمدامین همدانی، تهیهکننده این اثر رفتیم و درمورد چرخه تولید و اکران انیمیشن در ایران گفتوگو کردیم.
یکی از مهمترین موانع ساخت یک انیمیشن، نبود امکانات فنی و البته استعدادهای هنری در حوزه تولید است. با توجه به اینکه در سالهای گذشته، شاهد تولید انیمیشنهایی در سطح اکران عمومی بودیم، بهنظر شما چه موانعی پیشروی انیمیشنسازان ایرانی قرار دارد؟
توانمندی داخلی ما در تولید انیمیشن از جنبه نیروی انسانی فوقالعاده است. این مدعا هم با رجوع به اخبار حضور انیمیشنها در جشنوارهها و مخاطبان خارجی اثبات شده است، اما اینکه چرا این تبدیل به یک حرکت منسجم و نظاممند در فضای تولید انیمیشن نمیشود، دلایل زیادی میتواند داشته باشد. در تولید انیمیشن ما دو بخش فنی و هنری داریم؛ در بخش هنری هم بخشهای زیرساختی و سختافزاری را داریم. بخش سختافزاری این میشود که چه تجهیزاتی در استودیوهای ما وجود دارد؟ این را باید بگویم که مشخصا امکانات ما، یکصدم کمپانیهای بزرگ آمریکایی است، اما از لحاظ نرمافزار فنی، فکر فنی، فکرهای تولیدی و نرمافزاری، اینکه چقدر توان استفاده از نرمافزارها وجود دارد در کشورمان فوقالعاده است. یعنی بچههایی داریم که هربار کارهایشان در جشنوارههای خارجی دیده شده، از کیفیت کارهایشان تعجب کردهاند.
بهلحاظ هنری تولید انیمیشن، هم دو بخش مجزا قابل تعریف است؛ یکی بخش هنری است که مرتبط به تصویر است و بخش دوم بخشی است که به فیلمنامه، روایت و داستان ارتباط دارد. در حوزه تصویر، افراد خلاقی داریم که بارها گفتیم که میتوانند در سطح A و B دنیا از باب طراحی کاراکتر و تصویر و المانهای بصری قرار بگیرد. درمورد بخش دوم هنری که بسیار هم اهمیت دارد، روایت داستان است که در این بخش خلأ میزان تجربه را داریم، یعنی به هر میزانی که تولید انجام دهید و آن را تجربه کنید، بازخورد از مخاطب میگیرید. خصوصا در کارهای بزرگ سینمایی باید نفس تماشاگر سینما به شما بخورد تا بازخوردها را بهتر درک کنید، در این زمینه کمتجربه هستیم و دسترسی به فیلمنامه خوب در کشور سخت است. با توجه به بخشبندی که ذکر کردم درمجموع میخواهم بگویم از نظر زیرساختی خیلی ضعیف هستیم، از نظر فنی نرمافزاری در شرایط خوبی قرار داریم، از نظر هنری هم خوب هستیم و در حوزه فیلمنامه کمتجربه هستیم.
با همه سختیها یک اثر انیمیشنی تولید میشود، اما مهمترین بخش یعنی اکران عمومی یک انیمیشن در سینمای ایران همیشه دچار ضعفهایی است. بهنظر شما معیوببودن چرخه تولید تا اکران چه اثری در فرآیند تولید یک اثر دارد؟
اجازه دهید گستردهتر این موضوع را بیان کنم که توزیع از تولید مهمتر است، یعنی خیلی مواقع یک محصول برای معرفی و جا افتادن در ذهن مخاطب، تا 70درصد به نحوه توزیع آن بستگی دارد و بقیه به کیفیت تولید اثر مرتبط میشود.
مساله توزیع و انتشار یک اثر موضوع مهمی است که در حوزه انیمیشن بسیار در آن ضعف داریم، یعنی یک انیمیشن میتواند خوب تولید شود ولی چون توزیع خوبی ندارد، دیده نمیشود و این چرخه مجدد تکرار میشود. وقتی اثری خوب توزیع نمیشود سرمایهگذارها متوجه اهمیت تولید انیمیشن نمیشوند و همیشه تردید دارند وارد یک پروسه تولید خوب شوند؛ پس توزیع پارامتر خیلی مهمی است.
در حوزه توزیع هم اجزای مختلفی داریم، یکی اکران سینمایی است. ما در انیمیشن مثل صنعت سینما سلبریتی نداریم و بازیگر و کارگردان به چشم نمیآیند. فقط شخصیتهای انیمیشن هستند که مشهورند و حتی گاهی برای مشهورشدن این شخصیتها هم باید کار انجام داد. خیلی مواقع میگوییم سلبریتی ما کودکانی هستند که این آثار را تماشا میکنند. در چنین وضعیتی حالا حساب کنید انیمیشنهای ایرانی در اکران جشنوارهها و سینما دچار کملطفی میشوند.
درموردVOD ها هم مشکل بزرگی که در پخش آنلاین داریم این است که کپیرایت وجود ندارد و ما کنار انیمیشنهایی قرار میگیریم که بدون پرداخت کپیرایت کنار ما قرار گرفتند اما دهها میلیوندلار هزینه تولید آنها شده است، درنتیجه رقابت سخت و ازپیشباختهای در این حوزه داریم.
بخش سوم توزیع یک اثر، توزیع بینالمللی است. در دنیا که بستر توزیع انیمیشن در آن بهتر فراهم است و خیلی مواقع دنبال تولید خوب برای توزیع گسترده میگردند، اینکه به چه شکل این را به دست کسی که میخواهد برسانیم، مقوله مهمی است. به هر نحوی توزیعکننده فیلم خارجی را بشناسید میتوانید این را به دست آن برسانید اما روش رساندن به دست این توزیعکننده خیلی مهم است که فیلم شما را جدی بگیرد یا خیر که این مساله ممکن است بهاندازه هزینه تولید، زمانبر و هزینه داشته باشد. اینکه چطور یک فیلم را معرفی و حمایت کنید تا توزیع خارجی داشته باشد و بعد از آن این چرخه با تولید تکمیل شود. طی یک فرآیند میتوانید کاری کنید که طول عمر مفید یک شخصیت در ذهن مخاطب طولانیتر شود و بتواند با آن شخصیت در زندگی خود زیست کند. این باعث میشود این چرخه بهتر اتفاق بیفتد و در پروژه بعدی بازخورد بهتری بگیرید که سناریو و ایده بهتری را پیش ببرید و هم سرمایه بهتری را درگیر کار کنید.
انیمیشنسازان ایرانی در فضای نابرابر اکران سینمای ایران رقابت میکنند، به این معنا که فیلمساز ایرانی با هزینهای پایینتر از انیمیشن فیلمش را میسازد و بههرحال حین تولید یا در زمان اکران فیلم، بخش مهمی از این هزینهها جبران میشود. اما انیمیشن در بخش تولید هزینه بالایی دارد و متاسفانه نظام اکران ایران توانایی ایجاد شرایط بازگشت سرمایه را فراهم نمیکند.
میزان فروش و نظام توزیع در ایران، کفاف هزینههای تولید یک انیمیشن را نمیدهد، درنتیجه فقط با در نظر گرفتن اکران داخلی، نمیتوان توزیع یک انیمیشن سینمایی را توجیه کرد؛ ولی انیمیشن سه بازار دارد که نجاتدهنده انیمیشنسازان حرفهای است و اتفاقا متمایزکننده انیمیشن نسبت به سایر گونههای رسانهای است. انیمیشن در دنیا مرز ندارد و وقتی در دنیا انیمیشنی را میبینند متوجه کشور مبدأ نیستند. پس انیمیشن را میتوان هرجای دنیا تولید کرد و هرجای دنیا مخاطبش را پیدا میکند. از باب اشتراک مفاهیم هم هرچه سن مخاطبان کمتر میشود، پیدا کردن مفاهیم مشترک راحتتر است. برای همین است که میگوییم انیمیشن در همهجای دنیا میتواند مخاطب خودش را پیدا کند.
پس انیمیشن، بازار بینالمللی همیشگی خودش را دارد اما درمورد انیمیشن داخلی یکسری موارد وجود دارد؛ بازارهایی مثل بازارهای آنلاین، حالا نه برای انیمیشنهای سینمایی ولی برای انیمیشنهای بومی که بتوانند به یک محتوای خاص تبدیل شوند، مثلا فرض کنید مخاطبانی داریم که دوست دارند فرزندانشان سریال انیمیشنی ببینند. یعنی یک انیمیشن ایرانی از باب اینکه مفاهیم ایرانی-اسلامی، فرهنگی و اجتماعی خودمان را داشته باشد و این مفاهیم را به فرزندشان منتقل کند. یک VOD نمیتواند مثل این انیمیشن را از خارج از کشور بخرد و بیاورد. در این شرایط ساخت سریال انیمیشن میتواند برای پخشکنندههای آنلاین و پلتفرمهای برخط توجیه داشته باشد تا سرمایهگذاری کنند و آثاری با مخاطب خاص داشته باشند.
موضوع سوم تجاریسازی شخصیت انیمیشنی است. وقتی انیمیشنی به منصهظهور میرسد، کاراکترهایش میتواند در قالب عروسک کنارش ساخته شود، تصاویرشان در نوشتافزارهای درسی بیاید. کودکان به پارکهایی که شخصیتها در آن ظهور و بروز دارند، میروند و با آنها بازی میکنند. بنابراین کارکردهای دیگری هم انیمیشن دارد که در کشور ما مغفول مانده است و امیدواریم مسیری در این زمینه باز کنیم.
برای تولید مطمئنا خیلی از موارد در کشور خودمان انجام میشود اما در انیمیشنهای خارجی هم بسیار این موضوع را دیدهایم که مثلا بخشی از انیمیشن را به کشور دیگری میسپارند (مثلا بخشی از طراحیها) مطمئنا این کار باعث حرفهای شدن تولید میشود، آیا برای تولید پسر دلفینی هم از این مدل ساخت استفاده کردید؟
در انیمیشن پسر دلفینی که آخرین ساخته من است، بومیسازی صوتی در کشورهای مقصد بهخوبی انجام شده است، بهطوری که مخاطب میبیند، فکر میکند همهچیز در همان کشور خودش تولید شده است. همچنین موسیقی کار ما معمولا در اوکراین و بهصورت ارکسترال انجام میشود، سابقه تولید مشترک خیلی داریم، یعنی چندین سریال را بهصورت مشترک تولید کردیم و در این تولید مشترک خیلی چیزها یاد گرفتیم که به ما کمک کرد تا الان که میخواهیم محصول خود را توزیع کنیم، بدانیم از چه روشهایی استفاده کنیم. برای همین تولید مشترک یکی از پلکانهای مهم برای شبکهسازی فعالیت بینالمللی است.
با توجه به اکران این انیمیشن در روسیه، کمی از بازخورد روسها نسبت به این انیمیشن بگویید.
درخصوص واکنش روسها بخواهم صحبت بکنم شاید خیلی نتوانم آنطور که باید و شاید حق مطلب را ادا کنم. ویدئوهای زیادی از واکنش مردم عادی و سلبریتیها داشتیم که در صفحههای رسمی فیلم درحال انتشار است. اکران گستردهای داشتیم. یکی از بازخوردهای جذاب این بود که مخاطب روس این نظر را قطعی داشت که این انیمیشن، یک اثر روسی است. این جای خوشحالی دارد که توانستیم مسیر بومیسازی را خوب پیش ببریم. وقتی تصور آنها این است که فیلم روسی است خیلی راحت و با آغوش باز استقبال میکنند تا اینکه تصور کنند یک فیلم خارجی میبینند.
شاید برخی گمان کنند که این یک اتفاق بدی است؛ اینکه یک انیمیشن ایرانی، از سوی مخاطب روس متعلق به خودشان تصور شود. اما اینکه بتوانیم کاری ارائه دهیم که مخاطب در هر نقطهای از جهان، آن را از خودش بداند خیلی اتفاق مثبتی است تا اینکه همه را مجبور کنیم زبان ما را بیاموزند و فقط یک اثر ایرانی ببینند.
به نظرم در تولید یک اثر هنری، محتوایی که منتقل میشود، مهم است و اگر بتوانید با زبان همان منطقه، این محتوا را منتقل کنید، گام مهمی برای موفقیت یک اثر برداشتید. نباید فراموش کنیم که بومیسازی انیمیشن در هر منطقهای که میخواهد اکران شود، مهم است. تماشاگر باید به این تصور برسد که این پیام برای او ساخته شده است. نکته بعدی اینکه در توصیههای کاربران شبکههای اجتماعی میدیدم که بر تماشای خانوادگی این کار تاکید شده بود. در بازخوردها توصیه شده بود که این انیمیشن با موضوع مادر تولید شده و مادرها و بچهها بروند و این انیمیشن مهربانانه را ببینند. این کلمه در عبارتهای روسی قابل مشاهده است. فکر میکنم بازخوردها خیلی امیدبخش برای تیم ماست و درسآموز برای کارهای بعدی است.
به غیر از روسیه قرار است این انیمیشن در کدام کشور اکران شود؟
الان توافق برای اکران گسترده در ترکیه همزمان با اکران ایران انجام شده، در کرهجنوبی، تایوان، مغولستان هم درحال آمادهسازی برای اکران هستیم. جنوبشرق آسیا همچون اندونزی درحال توافق هستیم. توافق مهمی که درحال مذاکره هستیم توافق چین و کشورهای عربی است و امیدوارم این اتفاق بهخوبی رقم بخورد چون این دو بازار خیلی اهمیت دارند. بازارهای کشورهای عربی شاید از لحاظ کمیت خیلی مهم نباشند، اما بهخاطر اینکه فیلم دریایی و خلیجیطور است برای کشورهای عربی خیلی مناسب است و بهخاطر قرابت فرهنگی میتواند آنجا سروصدا کند. درمورد چین هم که بازار بزرگی است و حتما برای اکران یک اثر سینمایی اهمیت بسیاری دارد. اگرچه کرونا در چین مجدد سینماها را تحتالشعاع قرار داده است و درحال مذاکرات سختی هستیم.
این انیمیشن چه زمانی در ایران اکران میشود؟
اکران در سینماهای ایران از شهریورماه به سرگروهی بزرگترین توزیعکننده فیلم یعنی فیلمیران آغاز میشود. تبلیغات و اطلاعرسانی از هفته آتی بهصورت گسترده انجام میشود. امیدواریم در شهریورماه با استقبال خانوادهها و با بازگشایی مدارس با استقبال مدارس روبهرو شویم. برای ما میزان فروش در ایران اهمیت ندارد اما میزان مخاطب و رضایت آن برای ما مهم است، ما تلاش کردیم ارتباط خوبی را با مخاطب بگیریم که با تمرکز بر روایت داستان است. به همین خاطر فارغ از اینکه چقدر بفروشد امیدواریم مخاطب گسترده و راضی داشته باشد.