به گزارش مشرق، تلاش برای حل مسائل و مشکلات زنان و ارتقای کیفیت زندگی آنها در فضای شهری، ایده «شهر دوستدار زنان» را ایجاد کردهاست؛ ایدهای که بر اصل رفع تبعیض جنسیتی در فضای شهری استوار است و فراهم کردن امکانات و شرایط برای تسهیل زندگی و فعالیت زنان در محیط شهر را در دستور کار دارد.
با این که زنان نیمی از جامعه را تشکیل میدهند، ولی امکانات و شرایط، زمینه بهرهبرداری برابر و منصفانه زنان و مردان از محیط شهری را فراهم نمیکند. به عبارتی، مردها در استفاده از فضاهای شهری از آزادی عمل و امکانات بیشتری در مقایسه با زنان برخوردارند. این در حالی است که زنان علاوه بر سهم خود به عنوان نیمی از شهروندان جامعه، باید بتوانند در نقش مادر هم به همراه فرزندانشان از فضای شهری به صورت بهینه بهره ببرند.
یک پژوهشگر برای بررسی این ایده با «فاطمه دانشور» عضو شورای اسلامی شهر تهران در دوره چهارم به گفتوگو پرداخته که مشروح آن در ادامه آمده است؛
شهری که از زنان هویت میگیرد ولی آوردهای برای زنان ندارد
شهر دوستدار زنان به نوعی اصطلاح «تهران شهری برای همه» را در ذهن زنده و این پرسشها را در ذهن ایجاد میکند که آیا این شهر واقعا زنان را دوست ندارد و شهری مطلوب نیست؟ چه باید کرد تا شهر، زنان را دوست بدارد؟ آیا شهر پیش و بیش از آنکه به جنسیت نگاه کند، شهروندش را فارغ از همین جنسیت دوست دارد یا نه؟ این همان نکته مهم و قابل توجه است.
عضو شورای شهر چهارم تهران: زندگی شهری زمینهساز بروز تبعیضهای متنوعی است که به طور عموم به زیان زنان تمام میشود
برخلاف بسیاری که تصور میکنند زنان مصرفکنندهاند، باید گفت این شهر است که زن را مصرف میکند. در حال حاضر شهر با شهروندش از بُعد جنسیتی یعنی زن و مرد، رابطه متقابلی ندارد. به طور مشخص در حوزه زنان چیزی که در حال رخ دادن است، مصرف زن از سوی شهر است. شهر به واسطه حضور زنان به خودش هویت می دهد، ولی در مقابل، برای زنان چیز خاصی ندارد.
حذف زنان از برخی فضاهای شهری
شهر دوستدار زنان بر توسعه ابعاد مختلف زندگی شهری و ایجاد فضا و امکاناتی دلالت دارد که فعالیت زنان در شهر را تسهیل و زندگیشان را درون فضای شهری آسانتر کنـد.
به طور عمومی برنامهریزیهای شهری و تدارک امکانات فضـای شهری از منظـری همگانی صورت گرفته و تصور میشود همه شهروندان فارغ از شرایط سنی و جنسی میتوانند بـه میزان یکسان از این برنامهها بهرهمند شوند، ولی در واقعیت اینگونه نیست.
زنها در جامعه نقشهای متفاوتی مانند مادری، دختری و همسری را بر عهده دارند. باید ببینیم شهر نسبت به هر کدام از این نقشها چگونه خود را نشان میدهد و چه دستاوردی برای اینها دارد. در واقعیت این دستاورد چیزی نیست جز دیده نشدن احساس تعلق زنان به شهر، زیرا این شهر قادر نیست برای زنان حافظه و خاطره ایجاد کند. همه ما در شرایط یکسان و یکدست زندگی میکنیم. همه تعلقات شهری شبیه به هم و برای همه به یک اندازه است. چه بسا زنان به دلیل داشـتن تفاوتهای اجتماعی از برخی فضاها به طور خودبه خودی حذف میشوند.
به بیان دیگر زندگی شهری زمینهساز بروز تبعیضهای متنوعی است که به طور عموم به زیان زنان تمام میشود. لازمه تحقق یک جامعه عدالت محور، رفـع نیاز همه شهروندان در سطحی برابر است.
زنان و نفوذ در ساختارهای شهری
نهاد مدیریت شهری برای رسیدن به شهر دوستدار زن باید شیوه ساماندهی و سازماندهی مدیریت شهری را موضوع اصلی تحولات و سیاستگذاریهای خود قرار دهد.
امروز زنان نسبت به گذشته، در خیابانها، میدانها، بازارها و فضاهای شغلی و تفریحی حضور گستردهتری دارند. دیگر زنان در ساختار شهر نفوذ کردهاند و به همین واسطه، جنسیتی شدن و عدم بیطرفی شهر برملا شده شده است.
سیاستگذاران، در صورتی میتوانند برنامه مدونی برای طراحی و اجرای پروژههای دوستدار زن تدارک ببینند که اعتقاد به حقوق شهروندان را در ذهن و عمل خود عملیاتی کنند.
چیزی که برای زنان خاطره میسازد تضاد و تکثر است؛ یعنی در ساحت شهری کدام تضاد را مبتنی بر هویت آدمهای مختلفی میبینید. کلیتی به اسم شهر وجود دارد که برای تمام مردم، نقشها و جایگاههای مختلف ساحت زیستی تعریف کرده است. در واقع ما با بیان شهر دوستدار زنان آنان را به یک فضای یکسان میکشانیم و بعد برای آنها برنامهریزی میکنیم. ما برای رسیدن به شهر دوستدار زن باید نهاد مدیریت شهری و شیوه سازماندهی مدیریت شهری را موضوع اصلی سیاستگذاریها قرار دهیم.
فاطمه دانشور: فضاهای امن خارج از خانه، هویتی فراتر از خانهداری به زنان میدهد که به خودی خود بر ظرفیت شکلگیری یک عرصه عمومی برابر میافزاید
فضاهای امن خارج از خانه، هویتی فراتر از خانهداری به زنان میدهد که به خودی خود بر ظرفیت شکلگیری یک عرصه عمومی برابر میافزاید.
شهری که زنان به رویاهایشان میرسند
ایده و مفهوم شهر دوستدار زن حاصل تلاش برای حل مسائل و مشکلات زنان و ارتقاء و بهبود وضعیت آنان در زندگی شهری است. شهر دوستدار زن در مفهومی وسیع به شهری مطلوب و مناسب برای زندگی بانوان در ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی و سایر امور زندگی اجتماعی شهری اشاره دارد.
شهری را میتوان دوستدار زن دانست که در آن زنان با احساس تعلق به محیط زندگی خود بتوانند رویاهایشان را تحقق ببخشند؛ رویاهایی که وجوه عینی آن تفریح، امنیت در خیابانها و هویت است. باید بدانیم که آیا شهر توانسته سرمایه های فرهنگی را بازتولید کند؟ شهر دوستدار زن شهری است که بتواند رویا و هویت یک زن را در همان شهر شکل بدهد. نگرشها و ایدههای زنان نسبت به چیستی و چگونگی یک شهر مطلوب، تـا حـد زیادی متـاثر از ارزشهـا، اعتقادات و باورهای کلی آنان در زندگی شخصی و اجتماعیشان است.
ظرفیتهای فرهنگی زنده هستند، اما کدام نقطه برای زنان در نظر گرفته شدهاند تا به وسیله پتانسیلهای خودشان بتوانند به آن هویت بدهند؛ عناصر ملموس را ببینند و عناصر ناملموس را بر آن مبتنی بسازند. بنابراین ما نمیتوانیم از یک زن متعلق به یک شهر حرف بزنیم. ظرفیت های فرهنگی زنده هستند اما در کدام سیاستگذاری شهری در نظر گرفته شده اند. پتانسیل های فرهنگی باید به زن هویت دهند. از این رو این فضا باید بشکند و هویت زنانه مشخص شود.
عضو سابق شورای شهر تهران: در بحث تفریح شهری چه در مقام دختر، زن، مادر یا همسر در جامعه هیچ تعریفی صورت نگرفته است
شهر امروز باید بازآفرینی شود
امروزه زبان یک زن تهرانی و یک زن شهرستانی تفاوتهایی با هم دارد. قصهها و اسطورهها از میان رفتهاند، یعنی اقلیمهایی که بخشی از هویت ما را شکل میدهند از دست رفتهاند. هویت در تقاطع اجتماع ساخته میشود و وقتی در حلقههای زنانه قرار میگیریم، بخش اعظمی از تنشهای روانی تخلیه میشود. جامعه و شهر هویت ما را تشکیل میدهند. شهر در معنای کلان آن، هویت را پررنگ میکند. اکنون این فضا وجود ندارد. شهر امروز باید باز آفرینی شود. باید حلقههای هویت بخش را متناسب با هویت امروز باز تولید کنیم تا ساختارهای ناملموسی که تاثیر منفی در شهر و زن دارند اصلاح شوند.
اینکه محیطهای ما پر از حضور زنان است، میشود گفت این شهر زنانه است، البته کمیت حضور در این فضا ملاک نیست. نسبت مادری با جمعیت هم در همین نقطه تعریف میشود. در بحث تفریح شهری چه در مقام دختر، زن، مادر یا همسر در جامعه هیچ تعریفی صورت نگرفته است. از سویی دیگر بافت شهری با معماریهای امروزی چه جایگاهی برای افزایش جمعیت دارد. فرزندآوری کجا باید اتفاق بیافتد. بحث اقتصادی، تحولات فرهنگی، امنیت و هویتبخشی مهمترین کارکردهای شهر دوستدار زنان است. باید بدانیم آیا اصلا زنان دوست دارند فرزندآوری کنند یا نه؟ فرزندآوری یک تصمیم است و در لحظه شکل نمیگیرد بلکه در زیست فرد است که شکل می گیرد. جریان حلقه زایش در فضای اجتماعی وجود دارد، اما باید بدانیم این فضا برای زنان در کجا وجود دارد. در حالیکه ما در فضای چندپارهای زندگی میکنیم.
در گذشته چیزی به اسم جمع و اجتماع وجود داشت که فضا را به سمت جلو میبرد. به نسبت جامعه، خانواده رها است. کجا باید فضای ذهنی امن شکل بگیرد که فرزندآوری یا نخواستن فرزند شکل بگیرد.
امروز فضای مجازی زمینه عرصه ظهور و بروز زنان را در عرصههای مختلف اجتماعی فراهم آورده است. به عنوان مثال اینستاگرام نیازها و قابلیتهای زنان را به خوبی نشان میدهد.
نکته این است که در اجتماع هویت جمعی نداریم اما فضای مجازی به شناسایی زنان کمک میکند. در واقع فضای مجازی خلاء دورهمنشینیهای زنان را مانند گذشتهها پوشش می دهد و این نیاز جمعخواهی زنان است.