گروه فرهنگی مشرق- گام نهم. اگر احیاناً در زندگی شوهری نصیبتان نشد ابداً غصه نخورید. در سقف اتاق خود با خط درشت بنویسید «هیچ مردی لیاقت مرا ندارد» و هر شب قبل از خواب به آن خیره شوید تا طبق قانون جذب (تئوری راز) بتوانید یک شوهر برای خود پیدا کنید. اما اگر باز هم اتفاقی نیفتاد حالا فرصتی است که جربزۀ زنانۀ خود را نشان دهید و درهای شهرت و ثروت را به روی خود بگشایید. وقت خود را صرف کارهای بیاهمیت نکنید. فقط به مشاغل مهم بیاندیشید: ریاست جمهوری، وزارت، قضاوت، حقوقدان، وکیل دادگستری، وکیل مجلس، کارگردان، هنرپیشه، مجری تلویزیون، صاحب روزنامه، نویسندۀ فیلمنامه، رماننویس، کارخانهدار و هر کاری که بتوان با آن شهرت و پول فراوان به دست آورد. اگر هیچکدام از اینها میسر نشد میتوانید به همان شغل مهندسی که در دانشگاه تحصیل کردهاید بازگردید.
گام دهم. هر زن فمینیست باید برای استیفای حقوق معوقۀ زنان، یک NGO تأسیس کند و یا لااقل در یکی از آنها عضو باشد. نام NGO خود را از اسامی مذهبی انتخاب کنید تا به کارهای شما گمان بد نبرند. موارد زیادی از حقوق زنان هست که شما باید برای قانونی شدن آنها تلاش بکنید، مانند: گرفتن حق طلاق برای همۀ زنان، حق شهادت در دادگاه و دیه و ارث به میزانِ دو برابر مردان، حق حضانت فرزند تا سن بلوغ (بعد از آن هم باید از فرزند پرسیده شود که با چه کسی میخواهد زندگی کند)، حق تابعیت مستقل، لغو حق چند همسری مردان و مجازات قطع یک پای این مردان خائن و خانه خرابکن، نفی ریاست مرد بر خانواده، لغو کامل ازدواج موقت، حق رئیس جمهور شدن زنان، لغو اعدام زنان مجرم، و صدها حق دیگر که باید از مردان ظالم در این روزگار بگیریم. به طور خلاصه شما باید جلد دوم قرآن را بنویسید. برای این کار ابتدا نزد برخی اشخاصی که مصلحت را تشخیص میدهند بروید. اگر قبول کردند که هیچ، وگرنه طرح خود را از طریق نمایندگان زن در مجلس مطرح کنید. اگر تصویب نشد کافی است که همۀ زنان عضو در این چند هزار NGO متفق القول یک بیانیه در حمایت از طرحهای ما بدهند. اگر مؤثر نیفتاد تظاهرات خیابانی کنید و راپورت آن را به خبرگزاریهای خارجی بفرستید. لازم است در این موقع چندین قطره اشک نیز جلوی دوربینها ریخته شود. اشک زنان و جاذبۀ آنها حتی سختترین سنگها را ذوب میکند.
گام یازدهم. هیچ وقت با کسی قهر نکنید و موضع انفعالی نگیرید. در عوض، همیشه تهاجم کنید تا دشمن سنگر خود را به شما واگذارد. تا بیست سال قبل، وضعیت زن سالاری در اقلیت بود و دشمن ما به این شوهران نمونه، «زن ذلیل» خطاب میکردند. اما بر اثر تهاجم فمینیستها بود که اکنون زنان در دو ثلث از خانوادهها رئیس هستند و این کلمه نیز بالکل از زبان مردم افتاده است، همانطور که رژیم شاهنشاهی برافتاد. حقوقدانهای ما باید زحمت زیادی بکشند زیرا مسلّماً تحول یک شبه اتفاق نمیافتد.
گام دوازدهم. در همۀ دانشگاهها و در هر اداره دولتی یا خصوصی و حتی در هر خیابان و کوچه باید یک مرکز حمایت از زنان دایر شود. حقوقدانهای ما باید در این مراکز، آموزشهای لازم را به تمام مردان جامعه تفهیم کنند. زیرا هیچ کاری در زیر این آسمان مهمتر از استیفای حقوق زنان نیست. هر مردی که نشانههای مخالفت با این امر در او مشهود شد همسرش باید به مراکز ما پناه بیاورد و همکارانمان از او حمایت خواهند کرد و تا هر وقت که بخواهد میتواند بماند.
گام سیزدهم. زنان عاقل فقط باید به مشورتهای کارشناسان ما گوش کنند. هر زن فمینیست فقط باید به نمایندگان زن، رأی بدهد تا نیمی از مجلس ما از زنان پر شود. ما باید همۀ زنان را چه دیندار و کافر جذب کنیم. ما باید تاریخ را دوباره بنویسیم و برای زنان دیندار اثبات کنیم که نیمی از پیامبران نیز از جنس زن بودهاند و در پشت سایر پیامبران نیز یک زن ایستاده و از او حمایت میکرد. آیا اگر همسر آن پیامبر میخواست سلیطه بازی درآورد چگونه آن پیامبر میتوانست به کار خود برسد؟ حتی در همین جنگ با کشور عراق هر مردی که به جبهه میرفت در واقع نمایندۀ سه زن بود که از رفتن او حمایت میکرد: مادر آن رزمنده، خواهر و همسرش. پس میبینید که کل تاریخ بشریت مدیون ما زنان است (قرار است تهمینه باجی قصۀ سلحشوری زنان در این جنگ را به تصویر بکشد و دهان مخالفان سنتی را با گل مسدود کند و معارضان مدرن را با آسفالت و ایزوگام).
گام چهاردهم. زنان نویسندۀ ما باید به طور روزافزون تکثیر گردند. هزاران رماننویس باید تربیت شوند تا مظلومیت زنان را فریاد کنند. اصلاً نویسندگی باید از مشاغل زنانه محسوب شود. روزنامه نگاران و مطبوعاتچیهای ما نیز موظفند این کتابها را تبلیغ کنند و علاوه بر آن، رسالت خطیر و تعهد زنانگی خود را فراموش نفرمایند. گالریهای نقاشی ما باید مملو از آثار نقاشان فمینیست باشد به طوریکه سایر زنان با شوهران خود در این گالریها حضور یافته و برای تماشا و خرید این آثار صف بکشند تا هیچ تابلویی روی دست نقاشان باقی نماند. به این ترتیب، هم درآمد هنرمند تأمین میگردد و هم عقاید فمینیستی ترویج میشود. زنان باید تمام عرصههای هنر سینما و تلویزیون را نیز تسخیر کنند. برنامههای روزانۀ تلویزیون مانند اردیبهشت باید با اسامی فروردین تا اسفند در هر ساعت و در همۀ شبکهها تکثیر شود. در سینما پیشقراولان ما قبلاً در فتح این عرصه از زنان هالیوود هم پیش افتادهاند. بانوانی از قبیل: تهمینه مادر فولاد زره، آغانیکو کریمالنساء، منیجه حکمت بیگم، رخشنده اعتماد الدوله، فلورا سامشاه، و سایر نسوان این دستگاه. نقش زنان در فیلمها باید پرقدرت و پرصلابت باشد و آنها بتوانند بر همۀ مردان رقیب پیروز شوند.
گام پانزدهم. در دادگاههای خانواده به زنان ما ظلم میشود. طبق آمار قوۀ قضائیه اکنون سهم زنان از ثبت دادخواستهای طلاق، فقط هشتاد درصد است. این وضعیت باید به صد درصد برسد و حق طلاق باید تماماً از مردان گرفته شود. ادبیات طلاق باید بیش از این تغییر کند، زنان طلاق بدهند و مردان طلاق بگیرند. البته برای این کار قضات تحصیل کردۀ ما باید تمام دادگاههای خانواده را تسخیر کنند. در فاز بعد باید تعداد دادگاههای خانواده را به هر محله از شهر گسترش داد تا زنان متحمل اتلاف وقت و هزینۀ ایاب و ذهاب نشوند.
گام شانزدهم. زنان باید علاوه بر ریاست جمهوری نیمی از کرسیهای دولت را پر کنند. زنان ما بایست مرجع تقلید شوند. خطبههای نماز جمعه توسط زنان باید خوانده شود. جلد سوم قرآن باید توسط مراجع تقلید و علمای ما نوشته شود. برخی کلمات ادبیات فارسی مانند «قول مردانه» باید به «قول زنانه» تبدیل شود. اگر یک زن یافتید که مطیع شوهر خود بود یا به او علاقه داشت باید به او لقب «مرد ذلیل» داد تا از شرم خیانت آب شود و بعد جرأت مقابله با شوهرش را پیدا کند. بساط عشق و عاشقی فقط باید یک طرفه باشد. هر زنی که به مردی عاشق شد باید هفتاد تازیانه بخورد تا مهر او از دلش بیرون رود. سقط جنین باید قانونی شود و کمکم با پیشرفت علم پزشکی عمل زاییدن باید به مردان محول شود. امید است طی چند دهۀ آینده مردان تماماً منقرض شده و زنان یکهتازان بیمنازع شوند.
گام دهم. هر زن فمینیست باید برای استیفای حقوق معوقۀ زنان، یک NGO تأسیس کند و یا لااقل در یکی از آنها عضو باشد. نام NGO خود را از اسامی مذهبی انتخاب کنید تا به کارهای شما گمان بد نبرند. موارد زیادی از حقوق زنان هست که شما باید برای قانونی شدن آنها تلاش بکنید، مانند: گرفتن حق طلاق برای همۀ زنان، حق شهادت در دادگاه و دیه و ارث به میزانِ دو برابر مردان، حق حضانت فرزند تا سن بلوغ (بعد از آن هم باید از فرزند پرسیده شود که با چه کسی میخواهد زندگی کند)، حق تابعیت مستقل، لغو حق چند همسری مردان و مجازات قطع یک پای این مردان خائن و خانه خرابکن، نفی ریاست مرد بر خانواده، لغو کامل ازدواج موقت، حق رئیس جمهور شدن زنان، لغو اعدام زنان مجرم، و صدها حق دیگر که باید از مردان ظالم در این روزگار بگیریم. به طور خلاصه شما باید جلد دوم قرآن را بنویسید. برای این کار ابتدا نزد برخی اشخاصی که مصلحت را تشخیص میدهند بروید. اگر قبول کردند که هیچ، وگرنه طرح خود را از طریق نمایندگان زن در مجلس مطرح کنید. اگر تصویب نشد کافی است که همۀ زنان عضو در این چند هزار NGO متفق القول یک بیانیه در حمایت از طرحهای ما بدهند. اگر مؤثر نیفتاد تظاهرات خیابانی کنید و راپورت آن را به خبرگزاریهای خارجی بفرستید. لازم است در این موقع چندین قطره اشک نیز جلوی دوربینها ریخته شود. اشک زنان و جاذبۀ آنها حتی سختترین سنگها را ذوب میکند.
گام یازدهم. هیچ وقت با کسی قهر نکنید و موضع انفعالی نگیرید. در عوض، همیشه تهاجم کنید تا دشمن سنگر خود را به شما واگذارد. تا بیست سال قبل، وضعیت زن سالاری در اقلیت بود و دشمن ما به این شوهران نمونه، «زن ذلیل» خطاب میکردند. اما بر اثر تهاجم فمینیستها بود که اکنون زنان در دو ثلث از خانوادهها رئیس هستند و این کلمه نیز بالکل از زبان مردم افتاده است، همانطور که رژیم شاهنشاهی برافتاد. حقوقدانهای ما باید زحمت زیادی بکشند زیرا مسلّماً تحول یک شبه اتفاق نمیافتد.
گام دوازدهم. در همۀ دانشگاهها و در هر اداره دولتی یا خصوصی و حتی در هر خیابان و کوچه باید یک مرکز حمایت از زنان دایر شود. حقوقدانهای ما باید در این مراکز، آموزشهای لازم را به تمام مردان جامعه تفهیم کنند. زیرا هیچ کاری در زیر این آسمان مهمتر از استیفای حقوق زنان نیست. هر مردی که نشانههای مخالفت با این امر در او مشهود شد همسرش باید به مراکز ما پناه بیاورد و همکارانمان از او حمایت خواهند کرد و تا هر وقت که بخواهد میتواند بماند.
گام سیزدهم. زنان عاقل فقط باید به مشورتهای کارشناسان ما گوش کنند. هر زن فمینیست فقط باید به نمایندگان زن، رأی بدهد تا نیمی از مجلس ما از زنان پر شود. ما باید همۀ زنان را چه دیندار و کافر جذب کنیم. ما باید تاریخ را دوباره بنویسیم و برای زنان دیندار اثبات کنیم که نیمی از پیامبران نیز از جنس زن بودهاند و در پشت سایر پیامبران نیز یک زن ایستاده و از او حمایت میکرد. آیا اگر همسر آن پیامبر میخواست سلیطه بازی درآورد چگونه آن پیامبر میتوانست به کار خود برسد؟ حتی در همین جنگ با کشور عراق هر مردی که به جبهه میرفت در واقع نمایندۀ سه زن بود که از رفتن او حمایت میکرد: مادر آن رزمنده، خواهر و همسرش. پس میبینید که کل تاریخ بشریت مدیون ما زنان است (قرار است تهمینه باجی قصۀ سلحشوری زنان در این جنگ را به تصویر بکشد و دهان مخالفان سنتی را با گل مسدود کند و معارضان مدرن را با آسفالت و ایزوگام).
گام چهاردهم. زنان نویسندۀ ما باید به طور روزافزون تکثیر گردند. هزاران رماننویس باید تربیت شوند تا مظلومیت زنان را فریاد کنند. اصلاً نویسندگی باید از مشاغل زنانه محسوب شود. روزنامه نگاران و مطبوعاتچیهای ما نیز موظفند این کتابها را تبلیغ کنند و علاوه بر آن، رسالت خطیر و تعهد زنانگی خود را فراموش نفرمایند. گالریهای نقاشی ما باید مملو از آثار نقاشان فمینیست باشد به طوریکه سایر زنان با شوهران خود در این گالریها حضور یافته و برای تماشا و خرید این آثار صف بکشند تا هیچ تابلویی روی دست نقاشان باقی نماند. به این ترتیب، هم درآمد هنرمند تأمین میگردد و هم عقاید فمینیستی ترویج میشود. زنان باید تمام عرصههای هنر سینما و تلویزیون را نیز تسخیر کنند. برنامههای روزانۀ تلویزیون مانند اردیبهشت باید با اسامی فروردین تا اسفند در هر ساعت و در همۀ شبکهها تکثیر شود. در سینما پیشقراولان ما قبلاً در فتح این عرصه از زنان هالیوود هم پیش افتادهاند. بانوانی از قبیل: تهمینه مادر فولاد زره، آغانیکو کریمالنساء، منیجه حکمت بیگم، رخشنده اعتماد الدوله، فلورا سامشاه، و سایر نسوان این دستگاه. نقش زنان در فیلمها باید پرقدرت و پرصلابت باشد و آنها بتوانند بر همۀ مردان رقیب پیروز شوند.
گام پانزدهم. در دادگاههای خانواده به زنان ما ظلم میشود. طبق آمار قوۀ قضائیه اکنون سهم زنان از ثبت دادخواستهای طلاق، فقط هشتاد درصد است. این وضعیت باید به صد درصد برسد و حق طلاق باید تماماً از مردان گرفته شود. ادبیات طلاق باید بیش از این تغییر کند، زنان طلاق بدهند و مردان طلاق بگیرند. البته برای این کار قضات تحصیل کردۀ ما باید تمام دادگاههای خانواده را تسخیر کنند. در فاز بعد باید تعداد دادگاههای خانواده را به هر محله از شهر گسترش داد تا زنان متحمل اتلاف وقت و هزینۀ ایاب و ذهاب نشوند.
گام شانزدهم. زنان باید علاوه بر ریاست جمهوری نیمی از کرسیهای دولت را پر کنند. زنان ما بایست مرجع تقلید شوند. خطبههای نماز جمعه توسط زنان باید خوانده شود. جلد سوم قرآن باید توسط مراجع تقلید و علمای ما نوشته شود. برخی کلمات ادبیات فارسی مانند «قول مردانه» باید به «قول زنانه» تبدیل شود. اگر یک زن یافتید که مطیع شوهر خود بود یا به او علاقه داشت باید به او لقب «مرد ذلیل» داد تا از شرم خیانت آب شود و بعد جرأت مقابله با شوهرش را پیدا کند. بساط عشق و عاشقی فقط باید یک طرفه باشد. هر زنی که به مردی عاشق شد باید هفتاد تازیانه بخورد تا مهر او از دلش بیرون رود. سقط جنین باید قانونی شود و کمکم با پیشرفت علم پزشکی عمل زاییدن باید به مردان محول شود. امید است طی چند دهۀ آینده مردان تماماً منقرض شده و زنان یکهتازان بیمنازع شوند.
عزت مزید
مخبر بیبی سرّی
* امیر اهوارکی
مخبر بیبی سرّی