کد خبر 1413855
تاریخ انتشار: ۹ شهریور ۱۴۰۱ - ۱۸:۱۳

میخائیل گورباچف سال‌ها بعد از فروپاشی شوروی گفته بود اگر به قدرت برگردم، یک بار دیگر نامه آیت‌الله خمینی را می‌خوانم؛ مسئله‌ای که می‌تواند مخاطبانی در داخل کشور نیز داشته باشد.

به گزارش مشرق، میخائیل گورباچف، آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی، شامگاه سه‌شنبه پس از یک دوره بیماری در سن ۹۱ سالگی در مسکو درگذشت. گورباچف در سال‌های ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۱ قدرت را در دست داشت و با اصلاحات خود تلاش کرد اتحاد جماهیر شوروی را به سمت فضای باز سیاسی ببرد، روابط مسکو با واشنگتن را بهبود ببخشد و مانع مداخله ارتش شوروی در انقلاب‌های کشورهای اروپای شرقی شود. وی پس از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱، سه دهه پایانی عمر خودش را به دور از سطح اول سیاست گذراند.

پس انتشار خبر درگذشت گورباچف، بسیاری از مقامات کشورهای غربی با صدور پیام‌هایی، تأسف خود را از درگذشت او اعلام کردند. جو بایدن رئیس جمهور آمریکا در بیانیه‌ای گفت که گورباچف آینده‌ای متفاوت را تصور کرده بود و شجاعت آن را داشت که برای دستیابی به چنین آینده‌ای موقعیت خود را به خطر بیندازد. بایدن اظهار کرد که نتیجه (چنین اقداماتی) یک جهان امن‌تر و آزادی بیشتر برای میلیون‌ها نفر بود.

هنری کیسینجر، وزیر امور خارجه اسبق آمریکا نیز درباره مرگ گورباچف گفت:

«مردم اروپای شرقی، مردم آلمان و در پایان مردم روسیه به دلیل انگیزه و شجاعتی که گورباچف در ایده‌های مربوط به آزادی مطرح می‌کرد، بسیار مدیون‌اش هستند. اتحاد جماهیر شوروی توانایی اجرای کامل چشم‌اندازی را که گورباچف در مقابل آن‌ها قرار داده بود، نشان نداد.

اما یاد و خاطره گورباچف در تاریخ به عنوان مردی که تحولات تاریخی را آغاز کرد؛ تحولاتی که به نفع بشریت و مردم روسیه بود، ثبت خواهد شد. اگرچه او به قدر کافی قوی و محکم نبود تا بتواند در برابر احساسات و جوی که به راه انداخته بود، مقاومت کند، اما از طریق کارهایی که شروع کرد و در بخش قابل‌توجهی اجرا شد، خدمت بزرگی به بشریت کرد.»

* ماجرای تأسف گورباچف از کم‌توجهی به نامه امام خمینی (ره) چه بود؟

در اولین روز سال ۱۹۸۹ میلادی مصادف با ۱۱ دی ۱۳۶۷، نامه تاریخی امام خمینی (ره) خطاب به میخائیل گورباچف آخرین رئیس جمهور شوروی در زمینه مرگ کمونیسم و ضرورت پرهیز روسیه از اتکاء به غرب منتشر شد.

این نامه در شرایطی نوشته شد که اتحاد جماهیر شوروی هنوز به عنوان یک مجموعه برقرار بود، جنگ سرد خاتمه نیافته بود، دیوار برلین به عنوان نماد جدایی شرق و غرب، فرو نریخته بود و حاکمیت کمونیسم بر قانون اساسی شوروی و بر مقدرات مردم در جمهوری های این کشور، هنوز برقرار بود. با این حال امام خمینی در نامه خویش به گورباچف از صدای شکسته شدن استخوان‌های مارکسیسم سخن به میان آوردند و وی را از روی آوردن به غرب برای حل مشکلات اقتصادی اتحاد جماهیر شوروی برحذر داشتند.

اگر چه آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی پاسخ احترام آمیزی به نامه امام (ره) داد و برای برخی از مطالب آن توضیحاتی نوشت، اما سال ها بعد خود با صراحت اعتراف کرد که به این نصایح توجه کافی نکرده بود که به اعتقاد وی باعث فروپاشی این کشور شد.

گورباچف پس از فروپاشی شوروی ابراز تاسف کرد که اگر آن روز به نامه امام خمینی بیشتر توجه می نمود و مسیر خود را اصلاح می کرد، هرگز کشورش دچار چنین وضعیتی نمی‌شد. با وجودی که مخاطب این پیام بلوک شرق بود، اما امروز نیز این نامه زنده است زیرا تأکید دارد تا زمانی که نظام ها، قدرت ها و کشورها بر اساس تفکرات مادی و مادی گرایی بنا باشند و به خداوند و معنویت و نیازهای فطری انسان نظر نداشته باشند، محکوم به نابودی و سقوط هستند.

امام خمینی(ره) در نامه‌شان به گورباچف از صدای شکسته شدن استخوان های مارکسیسم سخن به میان آورده بودند و وی را از روی آوردن به غرب برای حل مشکلات اقتصادی اتحاد جماهیر شوروی برحذر داشتند. رهبرکبیر انقلاب اسلامی نه تنها اظهار نظر صریح درباره تحولات جهان کمونیست کردند بلکه فرمودند: از این پس کمونیسم را باید در موزه های تاریخ سیاسی جهان جست‌وجو کرد.

در این نامه آمده بود: «جناب آقای گورباچف، برای همه روشن است که از این پس کمونیسم را باید در موزه های تاریخ سیاسی جهان جست‌وجو کرد؛ چراکه مارکسیسم جوابگوی هیچ نیازی از نیازهای واقعی انسان نیست؛ چراکه مکتبی است مادی و با مادیت نمی توان بشریت را از بحران عدم اعتقاد به معنویت.»

هم چنین ایشان در فرازهای دیگری از پیام‌شان به گورباچف گوشزد کردند:«... شما اگر بخواهید در این مقطع تنها گره های کور اقتصادی سوسیالیسم و کمونیسم را با پناه بردن به کانون سرمایه داری غرب حل کنید، نه تنها دردی از جامعه خویش را دوا نکرده اید که دیگران باید بیایند و اشتباهات شما را جبران کنند؛ چراکه امروز اگر مارکسیسم در روش های اقتصادی و اجتماعی به بن بست رسیده است، دنیای غرب هم در همین مسایل البته به شکل دیگر و نیز در مسائل دیگر گرفتار حادثه است.»

به باور کارشناسان، سرنوشتی که گورباچف با اعتماد به کشورهای غربی و به ویژه آمریکا به آن رسید، می‌توانند عبرت خوبی برای تمام کسانی که قصد طی کردن این مسیر را دارند باشد؛ در داخل کشور ما نیز اصلاح‌طلبان می‌توانند با ملاحظه روندی که گورباچف در پیش گرفت و نتیجه‌ای که به آن رسید، تحلیل خوبی نسبت به سیاست‌های خارجی کشورهای غربی به دست بیاورند و از سرنوشت اعتماد به غرب و به خصوص ایالات متحده آمریکا آگاه شوند.

منبع: فارس