به گزارش مشرق، «مرتضی سیمیاری» فعال رسانهای طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت:
زمستان سال ۱۳۹۸ و پس از اطفای آتش فتنه بنزینی در کشور یکی از مراکز مطالعاتی نزدیک به دولت وقت با طرح یک سؤال عجیب به آمایش مسئله حجاب در کشور پرداخت. در این پروژه مشکوک از طیفی از افراد پرسیده شده بود که شما در روز با زنان چادری بیشتر روبهرو میشوید یا بی حجاب؟ این سؤال با هدف دو قطبیسازی در جامعه و کشاندن زنان چادری پاکدامن محجبه و نیز زنان بدحجاب در دو سریک طیف، جواب خاصی داشت!
هدف طراحان سؤال آن بود تا پاسخ هرچه داده میشود به پای زنان چادری نوشته شود. در این پرسشنامه حتی اگر فردی یک تار مویش نیز بیرون بوده و به اصطلاح شل حجاب محسوب میشد در برابر چادریها قرار میگرفت. هدف تحلیلی پرسشنامه ترسیم وضعیت جامعه به صورت دو قطبی بود. بعدها مشخص شد که این پروژه سویه انتخاباتی داشته و هدفش عادیسازی دادههای مربوط به بی حجابی و نرمالسازی آن بود.
اما چرا برای دولت وقت پروژه عادیسازی بی حجابها اهمیت داشت؟ برای پاسخ به این سؤال باید به سال ۱۳۹۲ رفت، درست یک ماه پس از تحولات سیاسی و انتخاباتی در ایران هفتهنامه فارن پالیسی که خروجی اندیشکدههای نزدیک سازمان سیا را منتشر میکند، در گزارشی با طرح این سؤال که آیا انقلاب جنسی میتواند به تضعیف رژیم منجر شود، نوشته بود: «ویژگی ایران به نسبت سایر کشورهای مسلمان در منطقه این است که جوانان این کشور تغییر در زندگی خصوصی و از جمله سلایق و عادات جنسی خود را یک نوع مقاومت پنهان در برابر رژیم تلقی کرده و با این نوع سرکشی سعی میکنند مشروعیت حکومت را زیر سؤال ببرند. شکی نیست که تداوم انقلاب جنسی در ایران تسلط رژیم حاکم بر کشور را تضعیف خواهد کرد.»
در انتهای این گزارش آمده بود که اولین قدم برای این انقلاب مدرن، تغییر در ذائقه ایرانیها در بحث پوشش و حجاب است. در آن روزها برخی در مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری و نیز معاونت حوزه زنان گمان میکردند که برای به دست آوردن رأی خاکستریها باید روی مسئله حجاب مانور اساسی داده و گشت ارشاد را سوژه سیاسی کرد، زیرا اگر دامنه بحران جنسی بالا برود، احتمال امتیاز گرفتن از حکومت نیز افزایش خواهد یافت!
دو سال پس از تلاش نفوذیها برای دوقطبیسازی حجاب در جامعه، در خیابان حجاب تعدادی از زنان به بهانه سوگواری برای مهسا امینی روسری از سر برداشته و تعدادی دیگر از این صحنه فیلمبرداری میکنند، آن سوتر یکی دیگر از همین افراد روسری خود را آتش میزند و مردی با زاویه سینمایی از آن فیلمبرداری میکند، این عملیات خیلی سریع به دست رسانههای ضد انقلاب میرسد و اکانتهای جعلی و رباتها آن را در شبکههای اجتماعی توزیع میکنند. کد این عملیات میدانی و ادراکی ژینا است! هدف این دوپینگ رسانهای با چاشنی تحرکات خیابانی آن است که معدود روسری تکانی در شهر باعث اختلال محاسباتی در جامعه شود، اختلال ادراکی روی حجاب و دو قطبیسازی در خیابان امتداد همان خطی بود که دولتیها در سال ۹۸ سودای آن را داشتند. روسری تکانی در تهران اگرچه نتوانست با طیف خاکستری ارتباط کامل برقرار یا آنها را با خود همراه کند، اما در خود فرکانسهای اجتماعی خاص دارد که اثر آن در آینده میتواند تکانههای وسیع و عمیق ایجاد کند.
اجرای پروژه روسری تکانی علاوه بر تیز کردن چاقوی قطبیسازی جامعه، یک هدف دیگر نیز داشت: ضربه به توانایی فراجا و در نهایت خلع سلاح پلیس از جمله اهداف دشمن در این ماجرا بود. گشت ارشاد به صورت کنونی یک اقدام لازم، اما ناکافی، است و برای کاستن از بار خیابانی بی حجابی لازم است توانایی آن افزایش یابد، فراجا در ماجرای مهسا امینی مظلوم واقع شده است، در حالی که مخاطب گشت ارشاد، ولنگاران و عموماً ساختارشکنان خیابانی است، برخی سعی کردند با ایجاد روایت تحریفی نیروی انتظامی را در برابر عموم مردم تعریف و تضعیفش کنند. گرفتن سپر دفاعی از مردم هوشمندانهترین اقدام برای ضربه به آنهاست!
روایت تحریف پیش از این تلاش میکرد مانند ماجرای درگیری اتوبوسی به دست یکی از سرشبکههای بی حجابی در ماه قبل (ماجرای سپیده رشنو) زنان شل حجاب را با افراد محجبه رودر رو کند، پروژه هایی، چون چهارشنبههای سفید، دوربین ما اسلحه ما و دیگر مواردی از این دست با این هدف طراحی و اجرا شد، اما پروژه روسری تکانی با اسم رمز ژینا، دشمن سعی در ایجاد اختلالاتی دارد که با مصلحتاندیشی، گشت ارشاد (پلیس) را در برابر افکار عمومی دچار عقب نشینی و خلع سلاح کند.
در این وضعیت لازم است قانونگذار، گشت ارشاد را داخل طرح جامع «امنیت اجتماعی» و همزمان با برخورد با اوباش، معتادان و سگگردانان بگنجاند تا با سرمایه اجتماعی حداکثری به پیش حرکت کند. در حالی که اروپاییها در آستانه زمستان سخت باید بیشتر لباس پوشیده تا خودشان را بدون سوخت گرم نگه دارند، در تهران یک سرویس اطلاعاتی دشمن، پروژه روسری تکانی راه انداخته است، اگر هوشمندانه و با صبر و نیز زاویه درست به حوادث نگاه کنیم در ساعت صفر، مچ رقیب را در منطقه میخوابانیم.