به گزارش مشرق، سیدامیرعلی ناقدی طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت:
این روزها بسیاری از فعالان سیاسی- اجتماعی مغرض یا حتی دلسوز، اشتباهی گفتند که چرا به حجاب مرحومه خانم امینی ایراد گرفته شده، در حالی که از او بدحجابتر نیز در جامعه هست. این اعتراض ممکن است وارد باشد، اما نه از سوی کسانی از جنس برخی سلبریتیها که خودنماییهای مبتذل آنها روی فرش جشنوارههای سینمایی، فرسنگها با زنان بدحجاب و بلکه بیحجاب فاصله دارد و هرگاه کمترین تذکر اخلاقی به آنها داده میشود، با ژست روشنفکرانه فریاد آزادی سرمیدهند و به تشویش اذهان جامعه میپردازند. اینجا، اما روی سخنم با افراد هنجارشکن سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است که اتفاقاً در خط مقدم آشوبطلبی نیز هستند، نه اکثریت قاطع زنان و هنرمندان متعهد کشورم.
چند بار دیگر باید مهران مدیری از صداوسیما با کلی متلک و فحش به نظام خداحافظی کند که حتی مدیر انقلابی شبکه ۳ متوجه شود با چه کسانی برای خنداندن مردم قراردادهای نجومی میبندد؟ اگر زمانی که کرباسچی در مناظره تلویزیونی نیروهای انتظامی را متهم کرد و از لفظی اثبات نشده تحت عنوان «کشتن» برای مرحومه امینی استفاده کرد، تحت تعقیب قضایی قرار میگرفت، سیاسیون و سلبریتیهای خائن حساب کار دستشان میآمد. از روز چهارشنبه که سطح آتش درگیریهای تحریکشده توسط امثال علی کریمی بالا گرفت، به رغم اینکه تا چند روز قبل از اساس و به سبک بیانیههای میرحسینِ فتنهگر، اصل وجود جریانات تروریستی را در جمعیت منکر میشدند، رویکرد جدیدی را درپیش گرفته و مسئولیت تأمین امنیت تجمعات را به گردن نیروهای امنیتی انداختند! آن هم در حالی که:
۱- شبانهروز از تریبونهای مختلف، اخبار اثباتنشده از ماجرای مهسا امینی مخابره شده و در دل کسانی که میخواهند راه خود را از اغتشاشگران جدا کنند، شک و تردید میاندازد.
۲- اگر یکی از سران و لیدرهای میدانی تا دندان مسلح اغتشاش در حال درگیری با نیروهای امنیتی به هلاکت برسد یا حتی دستگیر شود، امثال همین سلبریتیهای بیسواد تا مدتها برای او سوگواری کرده، سیاهپوش شده، از فیلمهای جعلی بیگناهی او رونمایی میکنند و خلاصه از او امامزادهای خواهند ساخت.
فرزاد کمانگر، تروریست عضو پژاک و قاتل دهها زن و بچه کرد ایرانی که در سال ۱۳۸۹ اعدام شد، یک نمونه بارز از این رویکرد است و همین امر دست نیروی قضایی و نیز امنیتی کف خیابان را برای برخورد قاطع با سران میدانی اغتشاش بسته است، کما اینکه سران اغتشاش و اراذل و اوباش آموزشدیده بارها در این چند روز دیده شدند که در چند متری نیروهای انتظامی به هر کاری و با وقاحت و شجاعت پوشالین، مشغول آتشافروزی هستند؛ و در پایان اینکه گفته میشود در کشور ما تبعیض سیستماتیک نیست، نه شعار که واقعیت است. اولاً این تبعیض به هیچ وجه در جهت منافع سیستم نیست که بگوییم عمداً ایجاد شده بلکه به خاطر ملاحظه مردم و عدم جریحهدار شدن احساسات آنها در برخورد با جماعت سلبریتی است، زیرا عموم مردم سلبریتی بودن آنها را دیده، ولی شاید آتشافروزیهای این خائنان، مخاطبی در حد چندصدم درصد از جامعه داشته باشد و این اشتباه محاسباتی برخی مسئولان است، زیرا ورای غوغاسالاری اکانتهای فیک، قطعاً اکثریت مردم از این اقدام تنبیهی حمایت خواهند کرد.
دلیل دوم بر سیستمی نبودن تبعیض مشروح در این متن، داشتن مثالهای نقض بسیار است.
به نظر میرسد ضروری است در سیاستهای جاری در مورد سلبریتیها تجدیدنظری اساسی رخ دهد. چرا باید به سلبریتیهایی که منافع ملی و امنیت کشور را به هیچ میانگارند به سادگی اجازه فعالیت داد.