به گزارش مشرق، محسن مهدیان در کانال تلگرامی خود نوشت:
رسانه سعودی: با کم هزینه ترین فروپاشی در یک انقلاب مواجهیم.
خبرنگار فراری و کارمند وزارت خارجه امریکا: قصد دارم رئیس جمهور ایران شوم.
ربع پهلوی: خیابان را نگه دارید. خیابان دست شماست
آن یکی هم نوشته آخوندها اگر اعلام برائت کنند در امان اند.
گروه هکری انانیوس: اطلاعات همه در دست ماست.
آن یکی هم نوشته تنها یک قدم تا پایان این رژیم.
رفتار شتابزده و سراسیمه وار برخی سلبریتی ها هم حاکی از این است که این حرفها را باور کردند.
اما ماجرا چیست؟
ما در عصرشبکه با یک پدیده جدید به نام مشنگی مواجهیم. یک نوع توهم خیال انگیز. این توهم خیال انگیز را خیالبافی می نامند. خیالبافی وقتی حالت مزمن می گیرد به جهت روانشناسی، خیال پردازی ناسازگار می شود.
اما این پدیده چطورشکل می گیرد و چه ربطی به فضای مجازی دارد؟
اولا خیال چیست؟ خیال قدرت تصویر گری فرد از عالم ماده یا عالم عقل است. به تعبیری عالم واسط برای تبدیل معقولات به محسوسات و بالعکس است. اما وقتی خیال در خدمت عقل قرار نگیرد و از واقع فاصله بگیرد تبدیل به خیال بافی می شود. لذا خیال بافی با تخیل نیز فرق دارد.
خیالبافی تصویری از واقع ایجاد می کند که فرد را بی نیاز از واقع میسازد. تجسم چیزی است که فرد آنرا در واقع ندیده و نشنیده است.
آدم ها به طور معمول خیال بافی دارند. اما وقتی این خیال بافی با فضای مجازی پیوند می خورد از نفس انسان خارج شده و عینیت می یابد و در رسانه ها تولید و توزیع می شود. آنچه تولید شده است ضریب می گیرد و از سوی دیگران تکرار و تائید می شود و همینجا آغاز یک چرخه معیوب و اعتیاد آور را شکل میدهد؛ چرا که فرد آلوده به خیالبافی، توهمش را واقعیت می پندارد.
خیال پردازی در رسانه چند ویژگی دارد:
اولا قدرت تصویر سازی وعینیت به خیالبافی میدهد.
دوم اینکه خیال را به اشتراک می گذارد تا دیگران با همذات پنداری آنرا تائید کنند.
سوم اینکه برای خیال بافی نشانه هایی در عالم واقع می یابد. هر چیزی در فضای رسانه قابل یافتن است. مثلا برای براندازی جمهوری اسلامی و خیال بافی در این باره، کافی است ۴ نفر در رشت را بیابد که در حال اتش زدن سطل اشغال اند. همین کافی است تا برای بعد از تغییر رژیم برنامه ریزی کنند.
اینجاست که به فرد حالت مشنگی می دهد. حالت مشنگی حالتی است که دیگر حس خیال ندارد و خیالش را یک حقیقت واقعی می پندارد و کم کم در همین نقطه متوقف می شود. مثل معتاد داروهای روانگردان که به خیال هواخوری از پنجره آسمان خراش خود را بیرون پرتاب می کند.
و اما دو درس مهم سواد رسانه؛
اول اینکه مراقبت کنیم گرفتار خیال بافی مجازی نشویم. این بیماری تنها برای ضدانقلاب نیست. هرکس چنان غرق فضای مجازی شود که از واقعیت فاصله بگیرد کم کم از حقیقت هم فاصله می گیرد.
دوم اینکه در دام خیال بافان نیافتیم. مثلا این روزها اگر کسی فقط اینستاگرام را ورق بزند احساس می کند تهران توسط تروریست های وطنی فتح شده است. حال آنکه اگر تنها برای خرید دوتا نان به خیابان برویم متوجه می شویم که متاسفانه دست مان انداختند.