بر این اساس «خبرگزاری دانشجو»، گفتوگوی مشروحی را با محمدحسین یادگاری، رئیس جهاد دانشگاهی انجام داد تا با رویکرد این نهاد تاثیرگذار کشور در خصوص مسائل مختلف آشنا شویم.
در بحث علوم انساني و ترويج فرهنگ اسلامي جهاد دانشگاهي فعاليت كمرنگتري نسبت به مباحث علمي داشته است و با توجه به رويكرد اساسي تاسیس جهاد دانشگاهي در سال 59 برمبناي ترويج فرهنگ اسلامي انتظار ميرود كه با تربيت نيروهاي اسلامي و حزباللهي كه تاثيرگذاري به مراتب بيشتري در سطوح مختلف دارند به اهداف عاليه نظام در خصوص فرهنگ دست يابيم، شما تا چه اندازه قائل به اين نكته هستيد؟
جهاد دانشگاهي مربوط به هيچ دسته، گروه و جناح سياسي نيست، برحرف خود ايستادهام و هر كسي نسبت به اين مقوله انتقادي دارد، گوش كرده و اگر منطقي باشد به كار ميگيريم.
جمهوري اسلامي جهاد دانشگاهي را تاسيس كرد تا نيروهاي ارزشي و اسلامي را تربيت كند، همان طور كه مقام معظم رهبري فرمودند كه اساس جهاد دانشگاهي براساس تقواست و مثالي هم از مرحوم كاظمي زدند.
ما بايد به دنبال اين باشيم كه جهاد دانشگاهي بستري باشد براي حضور بچههاي ارزشي و غير از اين مكان جاي ديگري نبايد باشد.
حال اگر موفقيتي در كار بوده متعلق به همين فرزندان نظام و انقلاب بوده است كه دست به دست هم دادهاند و كار را به اين جا رساندهاند اما معتقدم جهاد دانشگاهي نتوانسته توقع صد درصد نظام را برآورده كند.
بستر کاملا مناسبی برای حضور نخبگان و فرهیختگان ارزشی در اين نهاد پدید نیامده است، هرچند گاه به گاه اين به وقوع پيوسته است به عنوان مثال مرحوم كاظمي و دوستان ديگر در پژوهشكده رويان و در دانشگاههاي كشور از جمله علم و صنعت و ديگر دانشگاهها كه معتقد به نظام، ارزشهاي حضرت امام، ولايت فقيه و مصداق آن رهبر معظم انقلاب اسلامي هستند حضور چشمگيري دارند.
اما قطعاً با اين شرايط هم توقع نظام برآورده نشده است، اين كه بستري آماده شده باشد براي فرهيختگان و نخبگان ارزشي براي بچههايي كه جاي ديگري را براي ارائه ايدههاي خود با پشتوانه انقلاب اسلامي و علمي ندارند، هنوز به وجود نيامده است.
موانعي كه سبب عدم تحقق اين مهم شده، چيست؟
يادگاري: يكي از موانع اين است كه يادگاري جهاد دانشگاهي را به عنوان گروه يا دسته خاص خود نبيند، يكي از مواضع و معضلات اصلي اين است.
ما بايد جهاد دانشگاهي را به نوعي تعريف كنيم كه براي هيچ كس يا گروهي نباشد و باید مال همه باشد و اين همه يعني براي نظام.
برای بچههاي بسيجي، ولايتمدار، ارزشي و بچههايي كه براي نظام دغدغه دارند و بايد به نوعي برنامهريزي كنیم كه وقتي من نوعي مسئول شدم افراد و گروههاي خاصي را در نظر قرار ندهم و جامع و جاري رفتار كنم.
براساس فرمايش مقام معظم رهبري بايد به عدم ورود به مسائل حساسيت برانگيز سياسي و باقيماندن بر هويت خود، عمل نموده و به هدف اساسي جهاد دانشگاهي همواره مقید باشیم.
اين پابرجايي گاهي مواقع يادگاري را به سمت و سوهاي مختلف ميكشاند و بايد صراط مستقيم را در نظر داشته باشيم.
ميتوانيم برخي بازيهاي سياسي در دورههاي قبل را يكي از دلايل روي غلتك نيفتادن پيشرفت جهاد دانشگاهي در عرصههاي مختلف تلقی کنیم؟
براساس فرمايش رهبر انقلاب بازيهاي سياسي ضرر فراواني به جهاد دانشگاهي وارد ميكند حتي من مقيد هستم در دولتهاي نهم و دهم چه زمان تصديگري آقاي طيبي و چه بنده به عنوان رئيس جهاد دانشگاهي اگر قرار باشد با يك تفكر خاصي جهاد دانشگاهي اداره شود قطعاً دچار مشكل ميشود.
هميشه براي دوستان مثالي را ميزنم كه حضرت امام در اوايل انقلاب به نيروهاي ارتشي و سپاهي اعلام كردند مبني بر اينكه تفكرات سياسي خود را هرگز وارد دستگاهها و نهادهاي خود نكنيد كه در صورت وقوع اين اتفاق شاهد متلاشي شدن قواي نظامي و انتظامي ميشويم.
بله، همه افراد از نظر سياسي مجزا هستند، من نميتوانم به شما بگويم مثل من فكر كن همانطور كه شما نميتوانيد به من بگوييد اما اين را نبايد در مديريت و هدايت جهاد دانشگاهي جاري كنيم.
چيزي كه براي ما در نظام جمهوري اسلامي روشن است اين است كه ولايت فقيه خط قرمز ما محسوب ميشود و هر فرد، گروه يا دستهاي از اين خط قرمز عبور كردند براي نظام و همچنين ما قابل قبول نيست.
در قضيه فتنه 88 كه برخي افراد به سمت و سويي گرايش پيدا كردند در نهايت خود را با صحبت ولايت فقيه وفق دادند و به مسير بازگشتند، بايد صراط مستقيم راحفظ كنيم به نظر من مناسبترين شرايط براي جهاد دانشگاهي اين است كه بايد براي نظام تلاش كند و به دنبال هيچ گروه، فرد يا دستهاي خاصي هم نبايد باشد.
در دولت اصلاحات با تمام اشكالاتي كه در خصوص بازی های سیاسی به آن قائليم شاهد جهشي در جهاد دانشگاهي بوديم در خصوص حضور آقای فاتح در فعاليتهاي جهاد دانشگاهي، شما چه مقدار تلاش كرديد كه از اشتباهات دولت اصلاحات در خصوص بازيهاي سياسي درس عبرت بگيريد؟
ما اعلام كردهايم خطوط قرمز براي ما به عنوان بچههاي بسيجي و فرزندان امام و انقلاب مورد اهميت است. در زمان ميرحسين موسوي يكسري خطوط قرمز داشتيم كه به شكلي به آن ورود كردند و در زمان آقاي هاشمي و خاتمي نيز به صورتهاي ديگر و در زمان آقاي احمدي نژاد هم نميتوان ادعا كرد كه به هيچ وجه از خطوط قرمز عبور نكردهاند اما هميشه در دوران مختلف هم در زمان امام و هم رهبر معظم انقلاب با گفتن نكات مثبت از دولتها پشتيباني شده است.
رهبر معظم انقلاب كارهاي ارزنده را گفتهاند و كارهايي كه انجام ندادهاند و يا خلاف انجام دادهاند با قاطعيت متذكر شدهاند و خط ما اگر به ولايت معتقديم بايد اين باشد.
دولت اصلاحات در برخي موارد سياسي و ارزشي مد نظر ما از خط قرمزها عبور كرد و در روزنامههاي فلهاي خود از جمله، جامعه و طوس به كارهاي ارزشي ما توهين كردند.
دستگاه وزارت ارشاد اصلاحات نیز زمينه را براي حضور ليبرالها، تكنوكراتها آماده كرد اما نميگويم كارهاي خوبي در كنار اينها انجام نشده است و مقام معظم رهبري هم در برخي موارد از دولت اصلاحات دفاع كردند، البته نقاط ضعفشان را هم بايد ميگفتيم كه گفته هم شد مثل توليد فيلمها و ايجاد سايتهاي ضد ارزشي.
ما از دولت اصلاحات به آن شكل انتقاد نميكنيم؛ چرا كه هماكنون در جهاد دانشگاهي هم افراد اصولگرا حضور دارند و هم اصلاح طلب و برخورد شديدي با اصلاح طلبان نكرديم. ما گفتهايم جريانهاي سياسي و اصلاح طلبان ميتوانند در جهاد دانشگاهي حضور پيدا كنند اما از خط قرمزها نبايد عبور كنند، همانطور كه مقام معظم رهبري و حضرت امام(ره) فرمودند.
ما به دنبال مچگيري و انگ زدن به افراد نيستيم و معتقديم افراد با تفكرات سياسي خود اگر از خط قرمز و دستگاههاي اجرايي ما عبور نكنند مورد قبول هستند. به طور مثال در انتخابات مجلس شوراي اسلامي برخي چهرههاي اصلاحات مورد تاييد واقع شدند و حتي ورود پيدا كردند.
در مقوله انتخابات و در رياست جمهوري هم صحبتهايي مبني بر معرفي كانديدا از سوي اصلاح طلبان مطرح است، اما نظام با اين افراد برخورد نميكند، بلكه با افرادي برخورد ميكند كه از خط قرمز عبور كرده باشند.
در فتنه 88 افرادي عضو هيئت علمي دانشگاه ها بودند يا در جهاد دانشگاهي حضور داشتند كه نظام با آنها برخورد كرد. فاتح كه در ستاد ميرحسين موسوي فعاليت داشت، جايگاه خاص خود را دارد، ما آقاي فاتح را به عنوان يك جهادگر جهاد دانشگاهي ميدانيم كه براي تحصيل به خارج رفته است و بعد از اتمام تحصيل بايد به ايران بازگردد و فعاليت خود را انجام دهد.
اينكه وي تخلف كرده يا نكرده، به دستگاه قضايي ما مربوط ميشود، اگر به وي اجازه ورود به كشور را بدهند قطعاً قوه قضائيه بر اساس قوانين خاص خود عمل خواهد كرد و اگر پروندهاي دارد و دستگاههاي اجرايي كشور به دنبال آن هستند و وي مرتكب خلافي شده است، طبق قانون، قوه قضائيه برخورد مي كند.
در حال حاضر بچههاي اصولگرا و ارزشي را در مجموعه جهاد دانشگاهي داريم و آن چيزي كه توانسته جهاد دانشگاهي را برقرار نگه دارد نيروهاي ارزشي و خالص است كه براي نظام تلاش ميكنند؛ هر چند شايد در برخي موارد با خط و خطوط سياسي من هماهنگ نباشند، اما به هر حال براي نظام تلاش كردهاند تنها چيزي كه براي من خط قرمز محسوب ميشود، خروج از تفكرات ولايت فقيه و نظام است؛ اگر اين خروجها و عبورها نباشد ما در خدمتشان هستيم و پيش رويم.
اگر شما به اين نتيجه برسيد كه برخي افراد فعال در مجموعه جهاد دانشگاهي از خطوط قرمز عبور كردهاند، قائل به برخورد با آنها هستيد و اساساً حضور جدي آنها را براي مجموعه جهاد دانشگاهي مشكل زا ميدانيد يا خير؟
یادگاری: بله، ما با كساني كه از خطوط قرمز نظام عبور كرده و دستگاههاي اجرايي كشور هم به ما گزارش داده باشند، به صورت قانوني برخورد ميكنيم.
طي سالهاي اخير انتظار بچهها و دانشجويان ارزشي از ايسنا كه زير نظر مجموعه جهاد دانشگاهي فعاليت ميكند، برآورده نشده است، در تاييد صحبتهاي بنده تشكلهاي دانشجويي هستند كه نگاه جالب و مثبتي نسبت به مجموعه ايسنا ندارند و شاهد نبودهام كه يك بيانيه و يا اظهارنظرهاي دانشجويي براي اولين بار سر از ايسنا دربياورد. اين شرايط را به چه شكل ارزيابي ميكنيد؟ آيا وقت آن نرسيده كه شاهد حضور افراد ارزشي در مجموعه ايسنا باشيم؟ البته ابتدا بفرماييد تا چه اندازه با كليت اين بحث موافقيد؟
من در ابتدا سوالي از شما دارم تا در ادامه با اطمينان پاسخ سوال شما را بدهم. مواردي را در دوره اخير ديدهايد كه با نيروهاي ارزشي برخورد مناسبي در ايسنا نشده است و يا مواردي را ديدهايد كه از دستاوردهاي نظام دفاع نكرده باشد و يا خط و خطوط خاصي را در ايسنا در حال پيگيري هستيد؟
من قصد ندارم به صورت مصداقي بحث كنم، اما در مجموع بايد گفت آن انتظاري كه از جهاد دانشگاهي داريم در ايسنا متبلور نيست و شاهد نيستيم.
برخي دوستان جهاد دانشگاهي اين صحبت شما را قبول ندارند و معتقدند جهاد دانشگاهي هويت مخصوص به خود را دارد و خبرگزاري ايسنا هم در كنارش مشغول به فعاليت است؛ همچنين خلافي را در دولتهاي نهم و دهم به آن صورت كه مدعي هستيد، نميبينم.
البته من قائل به انجام خلاف در مجموعه ايسنا نيستم. حرف من اين است كه خط مشي كاملاً ارزشي كه جهاد دانشگاهي دنبال ميكند در ايسنا به طور كامل تجلي نيافته است.
شما مورد خاصي مشاهده كردهايد؟
نكتهاي كه قبلاً خدمتتان عرض كردم، اينكه چرا تعامل ايسنا با تشكلهاي دانشجويي به شكل ايدهآل و يا قابل قبول نيست؟ و به هر حال انتظاري كه از ايسنا ميرود اين است كه به عنوان يك خبرگزاري كاملاً ارزشي عمل كند.
من از روز اولي كه آمدم، بر اساس اطلاعاتي كه دوستان در اختيار من قرار دادند، متوجه شدم که خبرگزاري دانشجويان ايران جايگاهي است براي بچههاي دفتر تحكيم وحدت، جذب دانشجويان انجمن اسلامي و مديران و دبيران هم بيشتر بر اين اساس پايهگذاري شده بودند و كمتر از نيروهاي ديگر مثل بسيج دانشجويي استفاده كرده بودند؛ پس از ورود من به عنوان رئيس جهاد دانشگاهي و مشخص بودن نام افراد پيگيري ميكرديم.
مي دانيد كه يكي از پيامهاي اصلي مقام معظم رهبري در بدو تاسيس ايسنا این بود که خبرهاي خوب، مفيد و اميدبخش ارائه كنيد، حال چقدر در اين بخش موفق بوده و يا نبوده است جاي بحث و گفتوگو دارد. برداشت من اين است كه حتي با اين بافتي كه دوستان از بيرون ميگفتند، اينكه بچههاي دفتر تحكيم و انجمن اسلامي در ايسنا ورود و حضور پيدا كرده اند، ميتوان آنها را مديريت و در راستاي نظام از آنها استفاده كرد و جداي از اينكه بگوييم ايسنا در حال اجراي خط و خطوط خاصي است، با توجه به مديريت ميتوان به نحو مطلوبي از آنها استفاده كرد.
حتماً شما خواهيد گفت چرا با بسيج، نيروهاي ارزشي و تفكرات جهادي ارتباط نميگيرند و اين ايرادي است كه خود من به ايسنا دارم؛ دوستان بزرگواري كه قبل از من در جهاد دانشگاهي بودند، ميگفتند كه يكي از معضلاتي كه هميشه براي جهاد دانشگاهي در مقاطع مختلف مشكلساز بوده، خود خبرگزاري دانشجويان ايران است.
هر بنگاهي كه مورد استفاده فرد يا گروه خاصي قرار بگيرد، همواره معضل براي هر گروه و دستهاي بوده است.
حال اگر از اين بنگاه يا خبرگزاري در راستاي نظام استفاده كنيم، هر گروه و دستهاي در آن حضور داشته باشند، ميتوان در راستاي هدايت نظام، از آن بهرهبرداري كرد.
بله، من قبول دارم و حتي خود قديميهاي جهاد دانشگاهي هم قبول دارند كه پايه و اساس ايسنا انجمنهاي اسلامي و دفتر تحكيم وحدت هستند، حتي اين بحث را در مورد جهاد دانشگاهي نيز مطرح ميكنند، البته شايد برخي از بچههاي دفتر تحكيم وحدت و انجمن اسلامي از خطوط قرمز عبور كرده باشند كه بر اساس قوانين با آنها برخورد شده است.
حتي آقاي فاتح و يا افراد ديگري كه در خبرگزاري ايسنا يا در جاهاي ديگر جهاد بوده و پروندهاي داشتهاند، از طريق مراجع قانوني پيگيري شده و با آنها برخورد شده است.
اما افراد ديگري كه اين اتفاق برايشان رخ نداده است، نظام موافق حضور آنها در مجموعه جهاد دانشگاهي است و من با اين تفكر موافق هستم؛ حتي دوستان بزرگواري كه ميگفتند با حضور يادگاري شاهد قلع و قمع خواهيم بود، ديدند كه ما قلع و قمع نمي كنيم و فقط خط و خطوط مشخص داريم.
ما خطوط قرمز را اعلام كردهايم كه البته در خود نظام نيز همين طور است و اگر حتي بچههاي ارزشي از خط قرمز عبور كنند، با آنها برخورد ميشود.
البته اين برداشت نشود كه بچههاي مجموعه جهاد دانشگاهي ارزشی نيستند، نه، تمام بچههاي مجموعه جهاد ارزشي هستند، حال يكي با تفكر سياسي خاص و يكي با تفكر سياسي ديگر، بنابراين ما به دنبال قلع و قمع نيستيم، بلكه هدايت از طريق مديريت به سمت طرفداري و حمايت از نظام و دستاوردهاي آن را مد نظر داریم.
جاهايي كه خطا و انحرافي ديده مي شود، بايد عنوان شود تا بر اساس آن اقدام كنيم.