کد خبر 1429054
تاریخ انتشار: ۲ آبان ۱۴۰۱ - ۱۰:۴۵

به گزارش مشرق،مهدی جهان تیغی فعال رسانه ای در کانال تلگرامی خود نوشت:

 پشت پرده سیاسی و ضدامنیتی تجمعات اپوزسیون خارج نشین

 تجمع اپوزیسیون مخالف جمهوری اسلامی در برلین آلمان از زوایا مختلفی بررسی آن اهمیت دارد. در پس پرده این تجمعات اهداف و یا سرنوشتی دیده می شود که نهایتا فراتر از تجزیه ایران هم برای آن قابل تصور است.

 ضدانقلاب با روش‌های متعددی در هفته‌های اخیر تلاش کرد که تجمع چشمگیری در داخل ایران راه بیافتد ولی نهایتا اغتشاشات چند نفره در برخی نقاط کشور نصیبش شد. اولین هدف تجمعات خارج از کشور جنبه الهام بخشی برای داخل ایران است. البته این هدف‌گذاری از پایه غلط است چون میان محاسبات، خواسته‌ها و سلایق سیاسی و به خصوص علایق فرهنگی هسته‌های اصلی تجمع کننده خارج از ایران با عموم مردم داخل ایران فاصله چشمگیری مشاهده می‌شود. به عنوان نمونه می‌توان به مصادیق بارز برخی هنجارشکنی‌های دیروز تجمع برلین اشاره کرد. دیروز گردانندگان تجمع برلین با افتخار از جدی‌ترین خواسته‌ها و آرزوهای خود یعنی نقش دادن جدی به همجنسگرایان در آینده ایران رونمایی کردند. این در حالیست که این موضوع به لحاظ فرهنگی و عرفی در داخل ایران به شدت منفور و طرد شده است.

 هدف بعدی تجمع برلین نشان دادن ویترین جدید از اپوزیسیون با معرفی و برجسته‌سازی چهره‌های همچون حامد اسماعیلیون است. این تغییر ویترین البته به منزله تغییر اهداف راهبردی اپوزیسیون یا نشانه تطور فکری عمیق در آنها نیست. حامد اسماعیلیون جدای از منافقین، سلطنت طلب‌ها، تجزیه طلبان، کومله، جیش العدل و ... نیست‌ و البته به بخشی از اینها نزدیکتر و به برخی دیگر دورتر است، اما وظیفه او این است که در تجمعاتش هیچکدام را طرد نکند بلکه چهره واحدی از اپوزیسیون چهل تکه نشان بدهد. او باید چهره‌ای نو برای نمایندگی قصه‌های اجتماعی جدید باشد. طبیعی است که دیگر اپوزیسیون‌سازی و تولید نفرت‌های کاذب با داستان سرایی از اعدام‌های سال ۶۷ چندان امکانپذیر نیست و باید بر قصه‌های همچون ماجرای هواپیمای اوکراینی و داستانک‌های تأثیرگذاری مثل وفات مهسا امینی و گشت ارشاد با روایت‌های خاص ضدانقلاب تمرکز شود. قصه گویی حامد اسماعیلیون هم البته دوام نخواهد داشت و ابعاد او نیز همانند اسلافش بیشتر از این برای افکار عمومی روشن خواهد شد.

 اما با احتساب تعداد پرچم‌های که در تجمع برلین بلند شد، ایران نهایتا باید به چهار الی هفت تکه تبدیل شود. نقشه‌ای که «جیمز برنز» وزیر خارجه آمریکا در سال ۱۳۲۴ شمسی پس از جنگ جهانی دوم کشید و مبتنی بر جدایی قومیت‌ها در ایران هست. تبدیل ایران به چند کشور کوچکتر البته در شرایط عادی ممکن نخواهد شد، چون پیاده سازی تجزیه ایران به سادگی امکان ندارد و حتی بالفرض نبود جمهوری اسلامی نیز عقبه وطن پرستی در ایران بگونه‌ای است که تجزیه ایران با یک معاده و توافق سیاسی بین چند گروه و حزب دست ساخته صورت نمی‌پذیرد بلکه با خون‌ریزی و جنگ داخلی گسترده همراه خواهد شد. به همین دلیل از یک طرف با وقوع جنگ داخلی‌ سنگین‌ و غیر قابل مهار و مهیا شدن زمینه دخالت خارجی در محیط داخلی ایران و از طرفی دیگر میزان شدید بی‌اختیاری و اطاعت‌پذیری شدید سران گروه های استقلال طلب از سرویس‌های امنیتی کشورهای غربی، فراتر از تجزیه، خطر مستعمره شدن بخش‌های متعددی از ایران محتمل‌تر خواهد بود. یعنی همان استقلال ظاهری و محدود نیز برای تجزیه‌طلبان نیز در واقعیت بدست نخواهد آمد.

 جامعیت نظام اسلامی که جمهوریت و اسلامیت به عنوان دو پایه مهم که هم مردم سالاری در آن رعایت شده و هم فرهنگ و اعتقادات ایرانیان رعایت می‌شود، سبب شده که جامع‌ترین نوع حکومت متناسب با ملت ایران تحقق پیدا کند. اما هر چه می‌گذرد یک واقعیت دیگر نیز بیش از پیش برجسته می‌شود، جمهوری اسلامی آخرین مدل حکومتی برای ماندگاری ایران قوی و جلوگیری از تجزیه ایران و خوار شدن مردم ایران هم است. اگر کسی به حفظ اعتلا و کرامت ایران معتقد است باید به ارتقا جمهوری اسلامی و رفع ضعف‌ها و تقویت نقاط قوت آن تمرکز کند و هر راه دیگری غیر از این خواسته یا ناخواسته تیشه به ایران و ایرانی خواهد زد.

برچسب‌ها