به گزارش مشرق، رسیدگی به این پرونده از خرداد سال ۹۹ با گزارش یک درگیری خونین به پلیس آغاز شد. پس از آن مأموران بلافاصله به محل اعزام شدند و با بررسیهای اولیه مشخص شد که دو همسایه بر سر جای پارک جلوی خانه باهم درگیر شده اند و یکی از آنها به نام محمود با ضربه زنجیر نادر را از ناحیه چشم مجروح کرده است.
در ادامه نادر برای درمان به بیمارستان منتقل شد، اما پزشکان اعلام کردند که به خاطر شدت ضربه بینایی یک چشمش را به طور کامل از دست داده و باید تخلیه شود.
پس از تخلیه چشم نادر و بهبودی نسبی او به اداره پلیس رفت و از محمود شکایت کرد. ضمن اینکه کارشناسان پزشکی قانونی نیز اعلام کردند که در صورت محکومیت متهم، قصاص چشم او امکان پذیر است. با ثبت این شکایت محمود بازداشت و پرونده به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه دادگاه شاکی به جایگاه رفت و گفت: هر روز وسایل کارم را در یک چرخ دستی قرار میدادم تا بتوانم راحت آن را حمل کنم. روز حادثه چرخ دستی را جلوی در خانه متهم گذاشته بودم که او به یکباره با این ادعا که من چرخدستیام را در محل پارک خودرواش گذاشتهام معترض شد و در نهایت با هم درگیر شدیم.
او به سرعت از داخل خودرواش زنجیری درآورد و محکم به صورت و چشمم کوبید و در یک لحظه صورتم غرق خون شد. من از او شکایت دارم و فقط درخواست قصاص دارم و به هیچ عنوان هم حاضر به مصالحه نیستم.
در ادامه متهم به جایگاه رفت و گفت: قبول دارم که با شاکی درگیر شدم، اما من ضربهای که باعث کوری او شود نزدم و اتهامم را نمیپذیرم. پس از آن قضات به گزارش پلیس رجوع کردند که در آن آمده بود بررسی دوربینهای مداربسته محل درگیری تصاویری از درگیری را ضبط نکرده است.
از اینرو قضات پرونده را از موارد لوث تشخیص داده و حکم به برگزاری مراسم قسامه صادر کردند که شاکی با حضور در جایگاه ویژه قسم خورد که متهم با ضربه زنجیر باعث کور شدن یکی از چشمهایش شده است.
پس از مراسم قسامه توسط شاکی قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.