طرح کنترل جمعیت در آن سال ها هم مورد تایید امام(ره) بود و هم مورد تایید مقام معظم رهبری.

مشرق: سیدعلیرضا مرندی، غیر از سمت نمایندگی مردم تهران که بر عهده دارد، پیشه طبابتش را نیز همچنان با علاقه فراوانی پیگیری می‌کند. وزیر سابق بهداشت و مبدع طرح کنترل جمعیت در دهه 60،‌ هم‌اکنون 73 سال دارد و همچنان با اطمینان از ضرورت‌های کنترل جمعیت در دهه 60 و البته انجام مطالعات بعدی که پیرامون این طرح لازم بود اما صورت نگرفت سخن می‌گوید.
رئیس فرهنگستان علوم پزشکی تاکید می‌کند که می‌بایست پایش‌هایی برای جمعیت کشور پس از اجرای طرح کنترل، توسط دولت‌ها انجام می‌شده که به هر دلیلی این کار صورت نگرفته است.
مرندی که به ما می‌گوید چند نوه و حتی نتیجه هم دارد، تاکید می‌کند که توسعه سبب کاهش جمعیت می‌شود و ما در جمهوری اسلامی باید نسخه‌ای را به جهان نشان دهیم که می‌شود توسعه روزافزون داشت و در کنار آن به رشد جمعیت مناسب هم دست یافت.آنچه که در ادامه می‌خوانید متن گفتگوی تفصیلی مشرق با دکتر سیدعلیرضا مرندی نماینده مردم تهران و رئیس فرهنگستان علوم پزشکی
است.

×××

مشرق: بعنوان سوال اول به ما بگویید طرح کنترل جمعیت از کجا شروع شد و قرار بود اجرای آن چه مدتی طول بکشد؟

مرندی: اول از همه باید توضیح بدهیم که این طرح اساساً چرا انجام شد؟!
من وقتی که در سال 60 بعنوان معاون بهداشتی وزیر منصوب شدم، وظیفه‌ام این بود که مرگ و میر جامعه را کم کنم و سلامت مردم را ارتقا ببخشم. این در حالی است که آسیب‌پذیرترین گروه‌ جامعه نیز مادران و کودکان هستند. بنابراین می‌بایست روی این قشر که مرگ و میر بیشتری داشتند کار می‌کردیم و علل مرگ و میر آنها را رفع می‌کردیم.
مثلا ما متوجه شدیم که کودکان بیشتر بر اثر بیماری اسهال می‌میرند پس می‌بایست به بحث بهداشت آب آشامیدنی توجه می‌شد. برای همین هم بود که مثلا وزارت بهداشت در آن مقطع وارد بحث لوله‌کشی آب سالم به روستاها هم شد. و در نهایت در نیمه اول دهه 60 توانستیم میزان مرگ و میر کودکان را تا میزان بسیار زیادی کاهش دهیم.
همچنین در آن مقطع مسئله زایمان نیز در برخی نقاط با مشکل بهداشت مواجه و میزان مرگ و میر مادران بالا بود. از جمله کارهایی که در این زمینه انجام دادیم این بود که در جهت ایمن سازی حاملگی و وضع حمل مادران تلاش کردیم.

یکی از زمینه‌های این تلاش‌ها نیز این بود که اگر مادری زود باردار شود خطر مرگ او چندین برابر خواهد شد. این در حالی است که ما در دین مبین اسلام داریم اگر روزه واجب شما برایتان احتمال ضرر داشته باشد، گرفتن آن حرام می‌شود. لذا در نتیجه اگر ما می‌بینیم که یک حاملگی خطرناک است نباید بگذاریم اتفاق بیافتد. بنابراین یکی از کارهای ما نیز این بود که به مادرهای سن پایین آموزش می‌دادیم که در سنین پایین باردار نشوند.

مشرق: این کار در آن مقطع یک ضرورت بود؟!

مرندی: بله. ما می‌بایست این چیزها را به مردم می‌گفتیم و آموزش می‌دادیم.در کنار این مسئله و ضمن آموزش‌هایی که می‌دادیم به وسایل ضد بارداری هم نیاز بود که البته در آن مقطع در دسترس نبودند. زیرا بعد از انقلاب این مسئله مطرح شده بود که جلوگیری از کثرت اولاد خلاف شرع است و حتی نگرش مسئولان هم همین بود.

*تلاش رئیس وقت سازمان بهزیستی برای جلوگیری از توزیع داروهای ضد بارداری

 مثلا در دولت موسوی، زمانی رئیس سازمان بهزیستی در جلسه‌ای می‌گفت من مشاهده کرده‌ام که در یکی از قسمت‌های سازمان بهزیستی هنوز قرص ضد بارداری توزیع می‌شود. من هم سریعاً آنجا را بستم.

*با نرخ رشد جمعیت کنترل شده هم در ایجاد اشتغال مشکل داریم!

با این اوصاف اگر کسی مایل بود از یک بارداری جلوگیری می‌کرد چگونه می‌بایست این کار را انجام می‌داد؟! قطعا ما به ساز و کاری در این زمینه نیاز داشتیم و نبود این ساز و کارها منجر به آسیب‌هایی می‌شد.

در کنار مقولاتی که به آنها اشاره کردم نکته دیگری هم وجود داشت. من در زمان جنگ این را می‌دیدم که ما از پس جمعیت برنمی‌آییم. جمعیت داشت به سرعت اضافه می‌شد و ما هنوز برای بهداشت جمعیت فعلی برنامه‌ریزی نکرده بودیم که باز هم اضافه می‌شدند.



منتها این مسئله ازدیاد جمعیت و عدم برنامه ریزی در بیرون هم به چشم می‌خورد و در حال وقوع بود. شما در آن مقطع مشاهده می‌کردید که چگونه مدارس یک شیفته دارند دو شیفته و بعد هم سه شیفته می‌شوند. در آن مقطع ما حتی در تهران مسئله 6 شیفته هم پیدا کردیم. به این صورت که کودک از 6 روز هفته فقط یک روز را به مدرسه می‌رفت.

مشرق: آیا علت این مسئله افزایش جمعیت بود؟ یا دلایل دیگری هم داشت؟

مرندی: قطعا همین مسئله بود. در شرایطی بودیم که کیفیت آموزش قفل شده بود. و اوضاع غذا هم ایمن نبود و به مردم کوپن می‌دادند. بسترهای آموزش عالی هم فراهم نبود و کفاف جمعیت را نمی‌داد. ضمن اینکه جمعیت به شغل نیاز دارد. ما در حال حاضر برای جمعیت فعلی هم که می‌گویند به حدود 2 میلیون شغل نیاز دارند دچار مشکل هستیم. و تازه این با نرخ رشد جمعیت کنترل شده 2/3 بوده است.

بنابراین در آن مقطع وقتی ما شاهد چنین مسائلی بودیم و نمی‌توانستیم پاسخگو باشیم یک نفر می‌بایست جواب سوال را می‌داد. من این سوال را مطرح کردم و به شخص وزیر وقت بهداشت و درمان یعنی آقای منافی هم گفتم. حتی به موسوی هم مستقیما نامه نوشتم.

*اولین کسی که نسبت به افزایش جمعیت در دهه 60 هشدار داد!

و بعد که در سال 63 وزیر بهداشت شدم باز هم این نامه نگاری‌ها را ادامه دادم. البته هرچه مکاتبه می‌کردم پاسخی نمی‌دادند. اما اولین باری که در دولت بحث شد، آقای روغنی زنجانی وزیر برنامه و بودجه وقت بودند که گفتند وضعیت اعتبارات بسیار نامناسب است و جمعیت هم دارد روز به روز اضافه می‌شود.

آقای روغنی از این هم گفت که در گذشته رشد جمعیتمان کم بود چون میزان مرگ و میر بالا بود اما از وقتی ایشان (به من اشاره کردند) به وزارت بهداشت آمدند، شاخص‌های بهداشتی به شدت بهبود و جمعیت افزایش پیدا کرده است. لذا ما با این بودجه از عهده برنمی‌آییم.

در آن مقطع من هم از فرصت استفاده کردم و بحثی را که در مکاتباتم جواب نمی‌دادند مطرح کردم. عده زیادی در دولت مخالفت کردند و حتی می‌خواستند این مسئله را متوقف کنند.

من گفتم لااقل یک رای‌گیری بشود تا ببینیم موضع دولت در ارتباط با تنظیم خانواده و کنترل جمعیت چیست؟ و البته رای‌گیری انجام شد و رای هم آورد. و لذا سیاست ما می‌بایست همین می‌شد.

پس از این مسئله دائما قضیه را پیگیری می کردم که این مصوبه به ما ابلاغ شود اما این کار صورت نمی گرفت. بعد از پیگیری‌های زیاد و در نهایت، یک نامه "خیلی محرمانه" برای من آمد. که مضمون آن این بود که تنظیم خانواده و کنترل جمعیت سیاست جمهوری اسلامی ایران و تصویب شده است. اما در عین حال نمی‌شد با یک نامه محرمانه طرح تنظیم خانواده را به راه انداخت.

در آن مقطع من ملاقاتی را با آیت‌الله موسوی اردبیلی، رئیس وقت قوه قضائیه انجام دادم. ایشان به من گفتند حرفهایت درست است ولی من نمی‌توانم کاری بکنم. فقط می‌توانم در نمازهای جمعه که دائماً افزایش نسل را تبلیغ می‌کنم، دیگر اینکار را نکنم.

مشرق: آیا ایشان اساساً هم می‌توانستند در این زمینه کاری بکنند؟

مرندی: به هر حال سران سه قوه با یکدیگر جلساتی داشتند. من مایل بودم که این مسئله در آنجا هم بحث بشود. در این زمینه آقای هاشمی هم اقدامی نکرد. و بعد رفتم خدمت آقا که در آن مقطع رئیس جمهور بودند. ایشان عازم جایی بودند و من در ماشینشان نشستم و در رفت و برگشت این بحث را مطرح کردم.

ایشان در اول کار به شدت و محکم، مخالف بودند. اما من به مرور حرفهایم را زدم و ادلّه‌ام را به صورت مشروح‌تر خدمتشان عرض کردم.وقتی می‌خواستم از ماشین ایشان پیاده شوم، ایشان موافقت صریح نکردند ولی می‌شد از پاسخی که دادند نظرشان را فهمید.

گفتند فلانی مواظب باش که بدون مشورت روحانیت کاری نکنی و همچنین کاری نکنی که شعار "دو فرزند کافیه" زمان طاغوت زنده شود. چون ایشان نمی‌خواستند شعارهای طاغوتی در جامعه زنده شود.

ما از هم جدا شدیم ولی نتیجه‌ای که بالاخره می‌بایست عاید می‌شد، نشد و من همچنان به دنبال این بودم که چه باید بکنم؟

*خاطره‌ای از حسینعلی منتظری

پس از آنکه از سران سه قوه چیزی عایدم نشد، رفتم سراغ قائم مقام رهبری که آقای منتظری بود. با ایشان صحبت کردم. آقای منتظری عادت خاصی داشت و نمی‌گذاشت یک حرف بصورت کامل برایش پخته شود. من هنوز حرفم را کاملاً بیان نکرده بودم، که ایشان گفت: من نمی‌توانم کاری بکنم.
آنروز از قضا برای ناهار ماندیم. من هنگام ناهار هم دو مرتبه قضیه را برای ایشان توضیح دادم و البته آقای منتظری هم در نهایت گفتند که حرفت درست است و تصریح کردند: من هم دیگر در خطبه‌های نماز جمعه راجع به افزایش نسل صحبت نمی‌کنم. اما اگر تو فکر می‌کنی که وارد بحث کنترل جمعیت می‌شود کور خواندی.

مشرق: آقای منتظری واقعا گفت: "کور خواندی"؟

مرندی: بله. ایشان عموما همینگونه صحبت می‌کرد و عادات خاصی داشت. پس از این جلسه نامه‌ای را برای حضرت امام(ره) فرستادم. چون واقعاً می‌خواستم تکلیف خودم را بدانم. من چیزهایی می‌فهمیدم و طرح‌هایی در ذهنم داشتم و از طرفی راهکارهای شرعی را هم نمی‌دانستم.حضرت امام(ره) در آن موقع چون نامه‌های زیادی برایشان ارسال می‌شد، عادتشان این بود که هرچند تا موضوع مهم را در یک نامه پاسخ می‌دادند.

مضمون پاسخ امام راحل به نامه من این بود که مطلب تنظیم خانواده و کنترل جمعیت مسئله مهمی است و بایستی در دانشگاه‌ها و رسانه‌ها مورد بحث قرار گیرد.

این چراغ سبز موجب شد که بحث به سرعت شروع و فراگیر شود. اکثریت هم با اصل موضوع موافق بودند و فقط عده‌ای نگران بودند که خلاف شرع صورت گیرد. اما اکنون که امام(ره) مجوز ورود به طرح را داده بودند طبیعی بود که طرح آغاز شود. حتی برخی مراجع بزرگوار مثل آیت‌الله مکارم شیرازی هم به صحنه آمدند و به نفع طرح صحبت کردند.

 امام(ره) که این مطلب را فرمودند، لایحه‌ای تهیه و در دولت بررسی و تصویب شد. سپس به مجلس رفت و بعد هم مصوبه مجلس مورد تایید شورای نگهبان قرار گرفت و آماده اجرا شد. در نهایت حوالی سال 67 یا 68 بود که مراحل قانونی طرح به صورت کامل اجرا شد.
 این فرایندها را توضیح می‌دهم برای اینکه هم‌اکنون عده‌ای می‌گویند که این طرح خلاف شرع بوده و یا مشکلات دیگری داشته. اما این در حالی است که اولا امام راحل اجازه را صادر فرموده بودند و ثانیا تمام فرآیندها به صورت قانونی در دولت، مجلس و شورای نگهبان نیز تایید شده بود.

*مقام معظم رهبری گفتند شما بروید کار خودتان را بکنید

بعدها در هنگام اجرا، یکی دوبار در بیت رهبری به من گفته شد که آقا در فلان جا درباره طرح کنترل جمعیت نظر مخالف داده‌اند. فکر می‌کنم حوالی سال‌های 70 یا 72 بود. به این واسطه دو مرتبه خدمت حضرت آقا رفتم. یک‌بار را یادم هست ایشان و آقای هاشمی که رئیس جمهور وقت بود نشسته بودند سر سجاده نماز ظهر آیت‌الله خامنه‌ای و مشغول صحبت بودند.

من وقتی که رسیدم به آقا گفتم که نفراتی از بیت به من گفته‌اند جنابعالی با این کار مخالفید. و خطاب به ایشان تصریح کردم که پای من لب گور است و نمی‌خواهم خلاف شرع انجام بدهم. (چون یکبار در سال 59 سکته کرده بودم)، اگر شما این کار را خلاف می‌دانید من همین الآن می‌روم و فتیله‌اش را می‌کشم پایین.ایشان هم در هر دو مرتبه‌ای که خدمتشان رسیدم گفتند خیر و شما بروید کار خودتان را بکنید.

این طرح، هم مورد تایید امام(ره) بود و هم مورد تایید مقام معظم رهبری. حتی معظم‌له در دیدار اخیر خود با کارگزاران نظام هم تاکید کردند که این کار در زمان خودش کار درستی بوده و حتی بعد از جلسه هم که بیرون آمدیم من رفتم خدمتشان و گفتم که من بیش از همه خوشحالم که شما این صحبت را مطرح کردید. ایشان گفتند: چرا؟ گفتم برای اینکه در این زمینه به ما اعتراضاتی شده است.

مقام معظم رهبری هم در مضمون فرمودند که این اعتراضات بیخود است و این کار، کار درستی بود و اگر اجرا نمی‌شد مشکلات زیادی برای کشور درست می‌شد.ایشان حتی به من گفتند مگر یادت نیست که من چقدر برای این کار به شما کمک کردم؟!

این در حالی است که آقای رئیس جمهور می گویند که این طرح اسرائیلی بوده و آمریکایی بوده. امام راحل یا مقام معظم رهبری که چنین طرح‌هایی را تایید نمی‌کردند!

مشرق: آیا این قانون محدودیت زمانی هم داشت؟

مرندی:‌ خیر. هیچ محدودیت زمانی نداشت. ضمن اینکه شما باید این را هم بدانید که کنترل جمعیت به معنای کاهش نیست. مثل اینکه شما ماشین را کنترل می‌کنید. اما معنی کنترل این نیست که به یک سمت خاص حرکت کنید.

مطلب مهم دیگر هم این است که ما پایش کارهای خودمان را انجام نمی‌دهیم. مثلا می‌گوییم شغل‌ها را زیاد کنید. دیگر نگاه نمی‌کنیم که ببینیم این تصمیم ما به چه صورت اجرا شد؟ شما ببینید که آمار رشد جمعیت مرتباً توسط نهادهای آماری اعلام می‌شد اما هیچگاه کسی از این آمارها استفاده‌ای نکرد. من حتی اصرار زیادی داشتم که یک "شورای عالی جمعیت" ایجاد شود که مسائل جمعیتی را دائماً پیگیری کند. حتی بحث بود که این مسئله در لایحه هم تنظیم شود. به دفعات هم در دوران وزارتم بر تشکیل این شورا تاکید کردم اما هیچوقت تشکیل نشد.

*عده‌ای از نمایندگان ساده اندیشی کردند

 الآن با توجه به فرمایش اخیر مقام معظم رهبری تلاش‌هایی در حال صورت گرفتن است. منتها در اینجا ممکن است ساده‌اندیشی‌هایی صورت بگیرد. مثلا به نظر من نمایندگان مجلس، بلافاصله روز بعد از فرمایشات حضرت آقا ساده‌اندیشی کردند.

آنها تصمیم گرفتند که بیایند و قانون تنظیم خانواده را لغو کنند و تصور کردند که این مسئله دستور آقا هم هست. در حالیکه این قانون می‌گوید اگر خانواده‌ای، یکسال پس از تصویب این قانون صاحب فرزند چهارم به بعد شد، دولت سهم بیمه او را نمی‌دهد. همین. حالا باید انتظار داشت که با این لغو چه اتفاقی رخ بدهد؟! این روزها کسی فرزند چهارم پیدا نمی‌کند. فرزند دوم را هم کسی پیدا نمی‌کند. اصلاً مسئله ازدواج کمرنگ شده است. مشکل ما در این سو است.



اگر می‌گویم ساده‌اندیشی، نگران این هستم که ما با لغو این قانون فکر کنیم مشکل حل شده است. در حالیکه مشکل عمیقتر از این حرفهاست. مثلاً کاری که رئیس جمهور کرد و گفت که به هر کودک تازه متولد شده یک میلیون تومان می‌دهد؛ 6 ماه اجرا شد. مرکز آمار ایران در این زمینه می‌گوید که در این 6 ماه حتی یک نوزاد هم به آمار تولد افزوده نشده است. اینطور نیست که تصور کنیم جمعیت با شعار و پوستر زیاد می‌شود.

مشرق: فکر می‌کنید وظیفه چه کسانی بود که این طرح را مورد پایش قرار بدهند و نیاز به افزایش یا کاهش جمعیت را کنترل کنند؟

مرندی: دولت‌ها. آنها مسئول همه چیز هستند.

مشرق: و البته اشاره کردید که در دولت موسوی به پیشنهاد شما برای تشکیل کمیسیون جمعیت هم توجهی نکردند.

مرندی: بله. ضمن اینکه آمار هم دائماً اعلام می‌شد. اما شاید مسائل دیگر به قدری زیاد بوده است که دولت‌های بعدی به آنها پرداخته‌اند. همچنین یکی از نگرانی‌های من این است که تصور شود این قانون بود که رشد جمعیت را کم کرد.

باید گفت که اصلاً اینگونه نیست. بر اساس مطالعاتی که انجام شده است؛ قبل از اینکه قانون کنترل جمعیت تصویب شود، کاهش جمعیت ایران شروع شده بود. یعنی این مردم بودند که به محض اینکه متوجه شدند می‌توان جمعیت را کنترل کرد، این کار را شروع کردند.

ضمن اینکه قانون هم هیچ اجباری در این زمینه نداشت. ما کدام قانون را گذاشته‌ایم که از صبح فردایش به این خوبی اجرا شود؟ این چیزها ممکن نیست مگر با اراده مردم.

مشرق: تحلیل شما از مسئله کمبود ژن نخبه که در صحبت‌های مقام معظم رهبری نیز مورد اشاره قرار گرفت، چیست؟

مرندی: خانواده‌های نخبگان و تحصیلکردگان در حال حاضر یا بچه ندارند و یا یکی، دو فرزند دارند. بچه‌های این خانواده‌ها نیز طبیعتاً از نظر ضریب هوشی بالاترند، ضمن اینکه پدر و مادرهای این خانواده‌ها هم درک و امکانات بیشتری برای تربیت فرزندانشان دارند.

تیزهوشی هم مسئله‌ایست که هم به صورت ارثی و هم از محیط خانواده منتقل می‌شود. تمام این مقولات نیز در مقابل این واقعیت قرار دارد که این افراد هم‌اکنون یا ازدواج نمی‌کنند و یا اینکه یک فرزند بیشتر ندارند.

مشرق: شما معتقد هستید جمعیت یکی از پایه‌های اقتدار در هر کشوری است؟

مرندی:‌ بله. نه تنها اقتدار بلکه پایه همه چیز است. ما نباید هیچ برنامه‌ریزی را بدون توجه به جمعیت انجام بدهیم. منتها همانطور که آقا هم فرمودند جمعیت کیفی خیلی مهم است. و الّا شما کشورهایی مثل بنگلادش را در دنیا دارید که دائماً نسل‌هایشان زیاد می‌شود و در این ازدیاد نسل مجبورند فقر را بین خودشان تقسیم کنند.

من دو مرتبه از رهبری شنیده‌ام که ما باید 50 سال دیگر حرف اول را در دنیا بزنیم. این رخداد، یک نسل برومند، سالم و با ضریب هوشی بالا می‌خواهد. ما باید تمام تلاشمان را انجام بدهیم تا چنین نسلی به دنیا بیاید و زیاد هم باشد. و البته امکانات هم داشته باشد تا به این هدف برسیم.

مشرق: فکر می‌کنید تبلیغاتی که درباره اشتغال بانوان وجود دارد چه تاثیری بر کاهش نرخ رشد جمعیت داشته است؟!

مرندی:‌ تاثیر زیادی داشته است. خانم‌هایی که می‌خواهند درس بخوانند یا شاغل هستند، این مسئله روی کاهش تعداد فرزندانشان تاثیر زیادی دارد. به این دلیل که ما، خودمان نیامده‌ایم سازوکارهای لازم را فراهم کنیم.

چون اولاً عمل ما ضد ازدواج است. بعد هم اگر خانم و آقایی بچه‌دار شدند که شاغل هم هستند، اگر جایی مثل مهد کودک نباشد که آنها بچه‌شان را برای نگهداری آنجا بگذارند چگونه مادر خانواده می‌تواند درس بخواند؟! ما از طرفی می‌گوییم خانم‌ها درس بخوانند و تحصیلکرده شوند و از سوی هم خانمی که می‌خواهد درس بخواند، کسی نیست که بچه‌اش را نگه دارد.



خانم هم وقتی درس را شروع کرد دیگر نمی‌خواهد آن را رها کند. در نتیجه درس تصادف می‌کند با بچه. و هر دو لطمه می‌بینند. بقیه هم که این ماجرا را می‌بینند دیگر اصلاً بچه‌ای پیدا نخواهند کرد. بنابراین باید سازوکارهایی را در نظر بگیریم. مثلا خانم‌ها خیلی از کارهایشان را می‌توانند در خانه انجام دهند. چرا امور را به گونه‌ای پیش بینی نکنیم که خانم‌ها کارهایشان را در خانه انجام دهند؟!

همچنین اگر واقعا لازم است خانمی برود سر کار، باید مهدکودک‌هایی باشند که بچه را نگه دارند. البته این مسئله در قانون هم آمده است.

*از افزایش متناسب جمعیت غافل شویم، به جایی نخواهیم رسید

در واقع، ما سازوکارهای لازم را حل نکرده‌ایم. ضمن اینکه باید دانست بدون تردید، توسعه، تعداد فرزندان را کم می‌کند. ما باید در جمهوری اسلامی کاری کنیم که با تمام فرضیات دنیا در زمینه توسعه فرق داشته باشد. کاری که توسعه در جمهوری اسلامی با وظایف اسلامی کنار بیاید و بتوانیم با وجود توسعه، کاری کنیم که تعداد فرزندانمان کم نشود. البته این کار به هیچ وجه ساده نیست. چون تمام تجربه‌های دنیا نشان می‌دهد که توسعه با کاهش فرزند همراه است.

ما باید بعد از انقلاب اسلامی که پیشرفت‌های زیادی داشتیم در این زمینه هم فکر می‌کردیم و هم‌اکنون هم هرچه زودتر باید این کار را انجام بدهیم. اگر از این قضیه غافل شویم به جایی نمی‌رسیم. البته این کار ساده‌ای نیست و با ساده‌اندیشی و دو خط مطلب نوشتن هم حل نمی‌شود. باید بتوانیم نسخه‌ای را به دنیا معرفی کنیم که بگوید می‌توان همزمان هم توسعه را داشت و هم جمعیت را کم نکرد.

مشرق:‌ وضعیت اقتصادی بر کاهش نرخ رشد تاثیر بیشتری دارد یا رخدادهای فرهنگی؟

مرندی: به نظر من کاهش نرخ رشد بدون تردید با وضعیت اقتصادی شروع شده است و قطعا اقتصاد به شدت مهم است. اما کافی نیست. برای اینکه مثلاً آدم‌های توانمند از نظر علمی و مالی، در حال حاضر عموما یا فرزند ندارند و یا اینکه یکی، دو فرزند دارند.

بنابراین در حال حاضر، فقط مسائل اقتصادی نیستند که بر کاهش نرخ رشد جمعیت موثرند و مسائل فرهنگی هم دخیل شده است. این مسئله را هم نمی‌توان با نوشته و دستور حل کرد.

همه ما به شدت متعهدیم که این مسئله با توجه به تاکیدی هم که حضرت آقا مطرح کرده‌اند، بسیار خوب از کار دربیاید و همه باید نه تنها برای اجرایی شدن آن کار کنیم بلکه باید کاری کنیم که حرف آقا هم بر زمین نماند.

مشرق: اگر برمی‌گشتید به دهه 60، طرح تنظیم خانواده را با چه اصلاحاتی انجام می‌دادید؟

مرندی: تلاش می‌کردم تا مسئله تشکیل "شورای عالی جمعیت" در قانون هم بیاید و جلسات منظمی برایش برگزار شود تا جمعیت را پایش کند. ضمن اینکه من حتما باز هم همان کار را می‌کردم اما تلاش می‌کردم تا این اصلاح هم انجام شود.

مقام معظم رهبری در صحبت اخیر با کارگزاران نظام هم تصریح کردند که این کار (طرح کنترل جمعیت) در آن مقطع باید انجام می‌شد. تمام جمعیت شناسانی که الآن هستند تماماً بالاتفاق می‌گویند که اجرای این طرح در سال 68 کار درستی بود.

مشرق: مقام معظم رهبری از مسئله مدیریت جمعیت هم صحبت کردند. تحلیل شما از این مسئله چیست؟!

مرندی: باید بگوییم که اصل کار، همین مسئله "مدیریت جمعیت" است. باید در این مسئله نسبت‌های جمعیتی را مد نظر قرار داد و برای آنها برنامه‌ریزی کرد.

مشرق: توصیه دکتر مرندی به زوج‌های جوان چیست؟

مرندی: اولین توصیه‌ام این است که زوج بشوند. بعد هم این است که بچه‌دار شوند. خود من 3 فرزند دارم. و نوه و نتیجه هم دارم. ضمن اینکه شخص من به ازدواج در سن پایین معتقدم. چون ازدواج زود، فساد را از بین می‌برد.
زمانی که آقای لاریجانی رئیس صدا و سیما بود، جلسه‌ای در بیت مقام معظم رهبری برگزار شد. من به آقایان لاریجانی و قرائتی گفتم که بیایید کاری کنید که سن ازدواج در کشور بیاید پایین.من هنوز هم علاج کار را در همین مسئله می‌دانم. با این کار سن بارداری هم پایین می‌رود و مادر فرصت کافی را پیدا می‌کند.