کد خبر 1443125
تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۴۰۱ - ۰۸:۱۴

ضعف مفرط مدیریت ورزشی در ایران به خصوص در فوتبال چند سالی است بدعتی نامیمون را در ورزش پایه گذاری کرده است.

به گزارش مشرق، داود عطایی طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: ستاره ها، ملی پوشان وحتی برخی بازیکنان مطرح سابق به لطف تبحر مدیر برنامه هایشان از یک طرف و روابط پشت پرده با بعضی سرمربیان ومدیران باشگاهی، قراردادهای به دور از ارزش واقعی بازیکنان به باشگاه‌های عموما دولتی کشور تحمیل می‌کنند.

نکته اول؛ ضعف مفرط مدیریت ورزشی در ایران به خصوص در فوتبال چند سالی است بدعتی نامیمون را در ورزش پایه گذاری کرده است. ستاره ها، ملی پوشان وحتی برخی بازیکنان مطرح سابق به لطف تبحر مدیر برنامه هایشان از یک طرف و روابط پشت پرده با بعضی سرمربیان ومدیران باشگاهی، قراردادهای به دور از ارزش واقعی بازیکنان به باشگاه‌های عموما دولتی کشور تحمیل می‌کنند. همین امسال رقابت ناسالم سرخابی‌ها بر سر یک بازیکن که حتی مسافر جام جهانی هم نشد، به ناحق قیمت فرد مورد نظر را سه برابر کرد. رقیب هم برای آنکه در برابر هواداران دوآتشه خود تقبیح نشود هافبکی غیر ملی پوش را دو برابر قیمت واقعی اش خرید.

نکته دوم؛ اصل ماجرا البته چیز دیگری است آنقدر حفظ میز برای مدیران ورزشی ما مهم است که بسیاری از بازیکنان حتی آن‌هایی که توانایی خاصی ندارند به مدد زرنگی و رندی مدیر برنامه هایشان مالیات چند میلیاردی خود را به گردن باشگاه می‌اندازند؛ فرقی هم ندارد بازیکن خارجی باشد یا داخلی. در پروسه رقابت ناسالم، این باشگاه دولتی است که متضرر می‌شود. هم چند برابر قیمت بازیکن با زدوبند پول پرداخت شده، هم مالیات میلیاردی بازیکنان به حساب بودجه دولتی از جیب ملت، ولی از طرف بازیکنان باشگاهی به اداره مالیات پرداخت شده است. متاسفانه این اتفاق ناخوشایند در والیبال، بسکتبال وکشتی هم می‌افتد، اما با شدت کمتر.

نکته سوم؛ کارمند، کارگر، کاسب ومشاغل مختلف مالیات پرداخت می‌کنند. با درآمد کم، متوسط و زیاد. پزشکان ومهندسان هم مالیات می‌دهند، اما وقتی حرف از مالیات ده یا بیست درصدی قرارداد ده، بیست یا حتی سی میلیاردی یکساله بازیکنی که در سال ۵۰ یا حداکثر ۶۰ بازی در ورزش غیر حرفه‌ای ما انجام می‌دهد، زده می‌شود فریاد وانفسای بازیکنان، مدیربرنامه‌ها و البته رسانه‌های حامی شان به هوا بلند می‌شود و مرتب از زحمات این بازیکنان یا مربیان دم می‌زنند. استوری منتشر می‌کنند، توییت می‌زنند، مصاحبه می‌کنند و ننه من غریبم بازی در می‌آورند وهزار فن می‌زنند. چرا؟ فقط به یک دلیل که حقوق ملت به خصوص مردم محروم کشور را نپردازند وهر روز جواهر فروشی ها، رستوران‌ها وتجارتکده هایشان را گسترش دهند. خنده دار آنکه در بسیاری از مواقع همین افرادی که به راحتی به نپرداختن مالیات در واقع حق مسلم مردم کوچه و بازار را ضایع می‌کنند در لباس بره به اصطلاح درنقش مصلح اجتماعی و با ادبیاتی شبه فرهنگی از حقوق اجتماعی و فرهنگی همین مردم محروم دم می‌زنند.

نکته چهارم؛ آقایانی که به لطف همین مردم ستاره شدند و در دل مردم جا باز کردند، با انواع لطایف الحیل، گرین کارت گرفتند، اقامت کانادا، آلمان، فرانسه، انگلیس یا کشورهای اسکاندیناوی را برای خود افتخار می‌دانند، اما هیچکدام شان از قوانین سفت وسخت مالیاتی آمریکا واروپا حرفی نمی‌زنند. اینکه در بسیاری از کشورهای اروپایی حتی اگر نخست وزیر باشی با افزایش درآمد ناچاری به صورت تصاعدی مالیات پرداخت کنی. در برخی کشورها این رقم گاهی به ۶۰ یا ۷۰درصد درآمد فرد در هر رتبه و مقامی می‌رسد. شفافیت در این کشورها به گونه‌ای است که اگر ستاره ای، سلبریتی یا مقامی دولتی یا خصوصی از سوی دادگاهی مالیاتی محکوم شود، با سرافکندگی بلافاصله استعفا داده وبه جرم سوء استفاده از جایگاه اجتماعی، فریبکاری و البته عدم استیفای حقوق عمومی مردم از چشم مردم آن کشور می‌افتد. خب آقایانی که در این حدودا ۸۰ روز بارها با اقتدا به کعبه آمال خود یعنی کشورهای غربی، مسلسل وار استوری زدید و با دروغ‌های شاخدار مردم را علیه نظام، دولت و مقدسات تحریک کردید، لطفا مردانه با تاسی از کشورهایی که آن‌ها را الگوی خود می‌دانید لیست اموال منقول وغیر منقول خود را منتشر کنید و همانطور که همه حرکات روزانه تان را استوری می‌کنید مردم را محرم رازتان تلقی کرده و لیستی از قبض‌های پرداختی به اداره مالیات در ده یا پانزده سال گذشته که در حقیقت حق و حقوق مردم است به صورت عمومی منتشر کنید. اینگونه مردم هم به حقانیت ونیت پاک تان پی خواهند برد. تا سیه روی شود آنکه در او غش باشد.