کد خبر 1447334
تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۴۰۱ - ۱۵:۰۶

جمهوری اسلامی ایران سعی می‌کند برای نشان دادن حسن نیت خود به برخی از اعضای آژانس این تصویر را ارائه کند که طرفی که لجبازی می‌کند، نه ایران بلکه آژانس است.

به گزارش مشرق، سفر هیأتی از بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به ایران، موضوع گفت‌وگوی روزنامه ایران با سید مصطفی خوش‌چشم، کارشناس مسائل سیاست خارجی است. سفری که در بحبوحه اوج‌گیری جنگ روانی غرب از حسن نیت ایران در روند همکاری متقابل با آژانس حکایت می‌کند. به تعبیر خوش‌چشم همکاری مسالمت‌آمیز ایران برای اثبات این واقعیت است که برخلاف آژانس همواره آماده همکاری در یک فضای سازنده است.

هیأتی از آژانس بین‌المللی انرژی اتمی روز گذشته در شرایطی به تهران سفر کرد که مقام‌های کشورمان در ماه‌های اخیر در روند تعامل دوجانبه با این نهاد و به موازات مذاکرات وین، بالاترین سطح از همکاری را از خود نشان داده بودند. با وجود این، اقداماتی همچون تصویب قطعنامه ضد ایرانی و متوقف شدن روند وین نشان داده است که ایران متناسب با رویکرد تعاملی خود پاسخی از کشورهای غربی دریافت نکرده است. در چنین شرایطی سفر جدید بازرسان چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟

ایران همواره با آژانس همکاری حداکثری داشته و بویژه در یک سال گذشته برای بسته شدن سه پرونده باقی مانده، بیش از حد وظایف خود عمل کرده تا به این موضوعات اختلافی خاتمه دهد اما آژانس هیچ‌گاه حد یقفی برای پرسش‌های خود قائل نبوده است و هیچ حد و مرزی در طرح مسائل ادعایی ندارد. دلیل آن نیز این است که اساساً آژانس هویت مستقلی از خود ندارد و به عنوان یکی از ابزارهای فشار امریکا در جنگ اراده‌ها با ایران بر سر موارد باقیمانده در مذاکرات وین نقش ایفا می‌کند. بنابراین تا زمانی که ایران و امریکا درباره معدود موضوعات باقی مانده در تقابل هستند، بسیار بعید است که آژانس خاتمه پرونده جاری را اعلام کند.

بنابراین نشان دادن حسن نیت در روند تعامل با آژانس ذیل اهداف سیاسی غرب چگونه می‌تواند به کاهش ابعاد بحران‌های ساختگی بینجامد؟

امریکا با بهره گرفتن از ابزارهای گوناگون رسانه، اقتصاد، سیاست و همچنین ترور و خرابکاری و سعی در ایجاد اغتشاش و همین طور استفاده از نهادهای بین‌المللی مانند آژانس سعی دارد یک جنگ ترکیبی تمام‌عیار علیه ایران به راه بیندازد تا کشورمان به عنوان یک هدف کوتاه مدت، در چهارچوب مذاکرات وین از خواسته‌های حداکثری خود دست بردارد. بنابراین تا زمانی که این تقابل و جنگ اراده‌ها ادامه دارد آژانس هم به عنوان یکی از همین ابزارها به ایفای نقش خواهد پرداخت و فارغ از آنکه میزان همکاری کشورمان تا چه حدی است قطعاً همواره اظهار نارضایتی خواهد داشت. در این راستا جمهوری اسلامی ایران سعی می‌کند برای نشان دادن حسن نیت خود به برخی از اعضای آژانس که به طور واقعی مسائل را از منظر تکنیکی، حقوقی و حقیقی دنبال می‌کنند، این تصویر را ارائه کند که طرفی که لجبازی می‌کند، نه ایران بلکه آژانس است و ماهیت و واقعیت این نهاد را به این اعضا بیش از پیش نشان دهد.

ایران در واکنش به قطعنامه آبان ماه نشست شورای حکام، تصمیم به آغاز غنی‌سازی ۶۰ درصد در «فردو» گرفت. در همین حال این دیدگاه مطرح شد که این اقدام تلافی‌جویانه به نوعی بازدارندگی ایجاد کرده و موضعگیری کشورهای غربی پس از این اقدام به نوعی متعادل‌تر مطرح شده است. این دیدگاه را چه اندازه به واقعیت نزدیک می‌دانید؟

اساساً سیاست هزینه در برابر هزینه بهترین سیاستی بوده که جمهوری اسلامی در سال‌های گذشته اعمال کرده است. ما در تمام حوزه‌هایی که اقدامات خصمانه طرف مقابل را با هزینه‌های متقابل روبه‌رو کرده‌ایم، سطحی از بازدارندگی را در رفتارهای طرف مقابل ایجاد کرده‌ایم. این بازدارندگی گاهی به معنای توقف و گاه به معنای بسنده کردن به سطح فعلی تصاعد بحران است. به عبارت دیگر اقدام متقابل باعث می‌شود تا طرف مقابل با سرعت کمتری تصاعد بحران دهد.

آیا پس از افزایش سطح غنی‌سازی تا ۶۰ درصد، اقدام جدیدی از سوی کشورهای غربی عضو آژانس برای وارد کردن بحران به سطوح بالاتر پیش‌بینی می‌شود؟

بله؛ احتمال می‌رود اقدامات طرف مقابل در ماه‌های آینده ادامه پیدا کند؛ یعنی با توجه به محتوای قطعنامه‌ای که در نشست اخیر شورای حکام تصویب شد این احتمال وجود دارد که مجدداً تحرکاتی پس از حدود شروع سال جدید شمسی از طرف مقابل شکل گیرد. البته اقدامات طرف مقابل منفرد و مجزا نیست بلکه در چهارچوب یک پازل جنگ ترکیبی و به صورت یک فرایند اجرا می‌شود و بنابراین فارغ از این که شما تا چه حد هزینه به طرف مقابل وارد کنید و وارد کردن هزینه می‌تواند کیفیت اقدامات طرف مقابل را تحت تأثیر قرار دهد اما از نظر کمّی، طرف مقابل اقدامات متوقع در حوزه‌های گوناگون را متوقف نخواهد کرد؛ چرا که مجموعه این اقدامات چنان که مورد تصور طرف امریکایی است به صورت یک فرایند در نهایت تولید نتیجه می‌کند و به زعم این کشور می‌تواند ایران را به عقب ببرد.

با این حساب اقدام موازنه‌ای متقابل ایران تنها می‌تواند سرعت تصاعد بحران را کاهش دهد؟

آنچه که سیاست هزینه در برابر هزینه می‌تواند انجام دهد، آن هم بسته به میزان هزینه متقابلی که ایران به طرف مقابل وارد می‌کند این است که گاه کیفیت اقدامات طرف مقابل را دچار تخفیف می‌کند و گاه آن اقدامات را دچار تأخیر و تعویق سازد. اما بسیار بعید است که این اقدامات کلاً متوقف شوند.

به نظر می‌رسد در اتفاقات اخیری که در زمینه جنگ روانی غرب علیه جمهوری اسلامی در حال وقوع است، سطح کنش و واکنش مؤثر فقط به رویدادهایی منحصر شده که میان ایران و آژانس جریان دارد و این در حالی است که رویکرد ایران در سایر سطوح خیلی همپای جنگ ترکیبی نبوده است. این را چطور می‌بینید؟

این تحلیل درست است. واقعیت این است که جمهوری اسلامی در سال‌های اخیر و پس از بدعهدی ایالات متحده و تصویب گسترده تحریم‌ها در صحنه سیاست خارجی کنشگر فعالی نبوده است و در پیگیری اقدامات فنی خود برای تلافی به عدم تحقق منافع اقتصادی‌اش در چهارچوب توافق ۲۰۱۵ منفعلانه عمل کرده است. فقط در ماه‌های اخیر مجموعه اقداماتی را در عرصه فعالیت‌های هسته‌ای با هدف تلافی صورت داده است. این در حالی است که کشورمان دارای امکانات متعددی در حوزه‌های گوناگون است تا صحنه این تقابل را خود تعیین کند، زمین بازی را عوض کند و به صورت کنشگرانه دست به اقدام بزند اما متأسفانه ما در حوزه‌های گوناگون دیپلماسی در سال‌های اخیر تاکنون کنشگری فعال ندیده و آنچه دیده‌ایم یکسری واکنش آن هم تنها در برخی از حوزه‌ها و نهادها بوده است. این در حالی است که ما باید دست پیش داشته باشیم و ظرفیت‌های خود را برای اقدام فعالانه در دیگر حوزه‌ها افزایش دهیم.

مانند فعال کردن مجاری دیپلماسی غیر رسمی و عمومی؟

ما باید سازکار روشنی برای فعال کردن دیپلماسی عمومی داشته باشیم. پیامد منفی پیگیری نه چندان رضایت‌بخش این وجه از دیپلماسی در تصویب قطعنامه اخراج جمهوری اسلامی از کمیسیون مقام زن سازمان ملل پدیدار شد. ما در این روند اصلاً دفاعی نداشتیم در حالی که بسیاری از کشورها مانند شیلی یا کلمبیا و بسیاری دیگر بودند که خیلی نسبت به وضعیت توجیه نبودند و این امکان وجود داشت که با آنها لابی کرد و رأی آنها را ممتنع کرد یا برگرداند. همچنین برخلاف تصور ایران که معتقد بود کشورهای آفریقایی با مواضع ایالات متحده همسو هستند، بسیاری از این کشورها به این قطعنامه رأی ممتنع دادند. این نشان می‌دهد که خیلی کنشگر نیستیم و راهبردی حرکت نمی‌کنیم. در مجموع، دیپلماسی عمومی کشور باید پا به پای دیپلماسی رسمی و تحولاتی که در آژانس اتفاق می‌افتد، فعال شود در غیر این صورت کارکرد رسمی نهادهای سیاست خارجی را هم تحت تأثیر قرار می‌دهد.