به گزارش مشرق، بهمن سال گذشته زنی در تماس با پلیس از بوی تعفنی که از خانه همسایهشان در ده ونک به مشام میرسید خبر داد. وقتی مأموران با مجوز قضایی وارد خانه موردنظر شدند با جسد زنی سالمند در حالی روبهرو شدند که سر وی را بریده و خودروی پژو ۲۰۶ و اموالش را سرقت کرده بودند.
در ادامه مأموران برای تحقیقات بیشتر به سراغ همسایهها رفتند. یکی از آنها به مأموران گفت: صاحبخانه زنی بازنشسته بود که سالها بهتنهایی زندگی میکرد و فقط مردی حدوداً ۴۵ ساله به خانهاش رفت و آمد میکرد و کارهای او را انجام میداد. البته در چند روز گذشته او را دیدم که مقداری از وسایل خانه را با خود میبرد. وقتی سراغ زن سالخورده را از او گرفتم گفت خوب است.
با این اطلاعات مأموران موفق شدند مرد مظنون را که ساکن کرج بود شناسایی کنند. استعلام سوابق متهم نیز حاکی از آن بود که وی چندین بار به اتهام سرقت و مواد مخدر دستگیر شده و سابقه کیفری دارد. در حالی که مأموران برای بازداشت او به منزلش رفته بودند با خودروی ۲۰۶ مقتول مواجه شدند و در نهایت وی دستگیر شد.
وی پس از انتقال به اداره آگاهی لب به اعتراف گشود و گفت: مقتول زنی ۷۲ ساله و یکی از همسایههای قدیمی پدرم بود و از آنجایی که از کودکی مرا میشناخت به من اعتماد داشت. من همیشه کارهایش را انجام میدادم و او هم در مقابلش به من پول میداد.
یک روز پیش از حادثه خودروی او را برای تعمیر بردم پس از آنکه درست شد وی از من خواست برای گرفتن پول تعمیر و مبلغی به عنوان دستمزد به آپارتمانش بروم. وقتی وارد خانهاش شدم یک دسته تراول چک دیدم که ناگهان وسوسهام کرد.
از پشت با یک پتو او را گرفتم و خفه کردم. بهسرعت به سراغ تراولها رفتم اما بعد از شمارش آنها متوجه شدم که ۲ میلیون تومان بیشتر نیست. چون کار از کار گذشته بود. جسد را به داخل دستشویی بردم و سرش را جدا کردم و داخل کیسهای گذاشتم و در باغچه چند کوچه پایینتر دفن کردم.
بعد کلید خانهاش را برداشتم و با پول سرقتی مواد خریدم و نزدیک به یک هفته خوش بودم. وقتی پولم تمام شد فکر کردم که کسی در خانه نیست و میتوانم با سرقت وسایل خانه پولی به دست بیاورم به همین خاطر ۳- ۴ بار دیگر به خانهاش رفتم و هربار بخشی از لوازم خانهاش مثل جاروبرقی، فرش، تلویزیون و قابلمههایش را خارج کردم. اما چون اعتیاد داشتم کسی آنها را از من نمیخرید و بهناچار وسایل را به خانه پدرم بردم و در نهایت به یک خریدار ضایعاتی کل اجناس سرقتی را ۳ میلیون تومان فروختم. آخرین باری که به آنجا رفتم بوی تعفن جسد خیلی زیاد شده بود و چون حس کردم همسایهها به من مشکوک شدند دیگر به آن خانه نرفتم. وقتی ماشین را به خانه بردم به خانوادهام گفتم که ماشین را قسطی خریدم و خودرو هم بیشتر دست پسرم بود.
با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و مرد معتاد بزودی محاکمه خواهد شد.
گفتنی است تا چند هفته پیش به علت آنکه از خانواده مقتول کسی برای پیگیری پرونده مراجعه نکرده بود رئیس قوه قضائیه خواستار حکم قصاص متهم شده بود اما چند هفته پیش خواهر مقتول با مراجعه به دادگاه به عنوان ولی دم خواستار اشد مجازات برای عامل قتل شده است.