پروژه‌ای که توسط سیستم‌های اطلاعاتی چندین کشور از حدود سه ماه قبل پی‌ریزی و آغاز شد اگرچه در ابتدا با شعارهای دهن‌پرکنی از سوی رسانه‌های فارسی‌زبان معاند آغاز شد، این روزها شکلی مضحک پیدا کرده است.

به گزارش مشرق، ایجاد اغتشاش و آشوب در داخل کشور به‌عنوان حربه‌ای علیه ایران به منظور متوقف کردن روند سریع قدرت یافتن هر چه بیشتر کشورمان از سال ۱۳۷۸خورشیدی آغاز شد. اگرچه این روش نظام سلطه در هر مرحله از انجام آن شکلی سازماندهی شده‌تر می‌یافت اما از این سو نیز هم نیروهای امنیتی و اطلاعاتی کشورمان و هم نیروهای انتظامی و حافظان امنیت در هر مرحله از اجرای این حربه دشمن کارآزموده‌تر و آشناتر با شیوه‌های جنگ روانی، جنگ شناختی و جنگ رسانه‌ای دشمنان شدند.

در آخرین مرحله از اجرای اغتشاش و آشوب در ایران که از حدود ۳ماه قبل آغاز شد شاهد پیچیده‌ترین شکل از این حربه نظام سلطه بودیم. به طوری که در این مرحله دشمنان همه توان و ابزارهای خود را به میدان آورده و به معنای واقعی کلمه «جنگ احزابی» تمام‌عیار علیه کشورمان به راه ‌انداختند.

در این مرحله تمام فاکتورها، روش‌ها، اِلمان‌های اثربخش و راهکارهای جدید و قدیمی این نوع جنگ توسط دشمنان به کار گرفته شد. رسانه‌های دشمن و به طور خاص شبکه‌های تلویزیونی دجال‌ها (بی‌بی‌سی فارسی، صدای آمریکا، من و تو، ایران اینترنشنال سعودی و...) به طور هدفمند و یکپارچه به ارائه روایت‌های ساخته شده در اتاق فکر دستگاه‌های اطلاعاتی دشمن پرداختند. آنها هم راستا با این اقدام به پروژه کشته‌سازی نیز روی آوردند. پروژه‌ای که اگرچه پیش از این هم از سوی این ددمنشان به کار گرفته شده بود اما در اغتشاشات اخیر به صورت متمرکز این پروژه را بر روی دختران به اجرا درآوردند.

اغتشاش‌های اخیر از لحاظ بسیاری از فاکتورها و روش‌ها و گستردگی جبهه‌ای که در آن به نبرد ایران آمده بودند با تمام پیشینیان خود تفاوت‌های اساسی دارد و از این لحاظ واجد مطالعه و بررسی دقیق است. برای نمونه حجم اخبار دروغ یا اخبار دستکاری شده یا اخبار اغراق‌آمیز که از سوی رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور در مدت حدود ۳ماهه اخیر منتشر شد رقمی بسیار بالا، حیرت‌آور و بی‌سابقه است.

همچنین اغتشاش اخیر از جهت شکل هماهنگی میان برخی افراد و طیف‌های سیاسی داخل کشور که در جهت خواست و اراده دشمنان حرکت می‌کنند و رسانه‌های معاند در نوع خود شکل و شمایلی هماهنگ‌تر یافته بود. بر همین اساس بود که یکی از اصلی‌ترین وجوه تمایز اغتشاش‌های اخیر که به کارگیری شدیدترین و کم‌سابقه‌ترین خشونت‌ها توسط اغتشاش‌گران بود توسط افراد و طیف‌های سیاسی مذکور به صورت تعجب‌آوری نادیده گرفته می‌شد تا به این سبب این جماعت همچنان عنوان «اعتراض» را بر تارک آنچه در حال وقوع بود بچسبانند.

خشونت‌های وحشیانه

همچنین در طول قریب به ۲ماهی که وحشیانه‌ترین خشونت‌ها که در اکثر اوقات هم به شهادت نیرو یا نیروهای حافظ امنیت ختم شد هیچ گفتار و تلاشی از سوی طیف‌های سیاسی داخلی همسو با دجال‌های رسانه‌ای و یا از سوی مدعیان حقوق بشر در پایان دادن به سیاه مستی اغتشاشگران و خشونت‌های آنها و یا حتی در محکومیت زبانی این خشونت‌ها صورت نگرفت و حتی در مرحله‌ای نازل‌تر این طیف‌ها نخواستند روایتی از اعمال این خشونت‌ها ارائه دهند.

چنان‌که گفته شد در حدود ۳ماه گذشته شاهد یک جنگ ترکیبی تمام عیار بودیم که به شکل کم‌سابقه‌ای در آن دستگاه‌های جاسوسی آمریکا، انگلیس، رژِیم صهیونیستی، فرانسه و... و حتی گاوهای شیرده آمریکا در آن سوی خلیج‌فارس در یک هدف متحد شده و همه توان خویش را به میدان آورده بودند. در کنار این نیروهای گزینش شده در شهرهای مختلف ایران که فراخور ماموریت‌هایی که داشتند آموزش‌هایی نیز دیده بودند از سال‌های قبل برای چنین روزهایی تدارک شده بودند.

نقطه مرکزی تمام نقشه‌های شومی که دشمن آماده کرده بود این بود که توسط نیروهای آموزش دیده و با اجرای خشونت‌های وحشیانه کم سابقه و فیلمبرداری از صحنه‌های جنایاتشان نیروهای حافظ امنیت را به اقدامی متناسب با آنچه در حال وقوع بود بکشانند و از سوی دیگر تیراندازی‌ها کور و به شدت مخفیانه در میان اغتشاشگران از سوی افراد وابسته به دستگاه‌های جاسوسی بیگانگان هم پروژه «کشته‌سازی» را تجهیز و دست پر می‌کرد و هم زمینه‌ساز دیگر پروژه طراحی شده یعنی تبدیل شهرهای ایران به عرصه جنگ شهری بود.

در این میان افکار جامعه ایرانی هم از سوی تلویزیون‌های فارسی‌زبان معاند و هم از سوی فضای مجازی شبانه‌روز و با شدت تمام در حال بمباران شدن بود. بمبارانی که با روایت‌های دروغ یا روایت‌های دست کاری شده انجام می‌شد. حضور پربار بسیاری از سلبریتی‌های ورزشی و سینمایی در راستای القای روایت‌های دشمن و به نفع دشمنان در این فقره از اغتشاش‌ها به شکلی گسترده‌تر و افراطی‌تر رخ نمود. بارزترین نمونه این عرصه هم یک فوتبالیست به نام علی کریمی بود که در همین چند روز قبل خبر دریافت پاداشش از سوی آمریکایی‌ها به خاطر کمک به پروژه فریب دادن مردم ایران با دریافت ویزای آمریکا در فضای مجازی پیچید. فوتبالیستی که تصاویری از افغانستان، یمن، پاکستان و... را به عنوان اسناد جنایات رژیم جمهوری اسلامی منتشر می‌کرد. تصاویری که هر فرد می‌تواند بااندکی وقت گذاشتن اصل آنها را در سایت‌های خبری دیگر کشورها با شرح وقایع آنها بیابد.

مضحکه‌ای با محوریت مزدوران آل‌سعود در اینترنشنال

در چنین شرایطی اوج مظلومیت نیروهای حافظ امنیت را شاهد بودیم که این برای هر وجدان بیدار و هر آن که دل در گرو ایرانی قوی دارد بسی دردناک بود اما مقدر بود که این مرحله نیز بر سر راه کشورمان تا رسیدن به قله قرار داشته باشد و شکرخدای را که با الطاف او طی شد هر آنچه شیاطین می‌خواستند باشد و بماند.

در روزهای اخیر اما پروژه‌های رنگ و رو باخته دشمنان دیگر شکلی به واقع لطیفه‌گونه یافته است؛ لطیفه‌ای مضحک. دشمنان که از پروژه‌های پیشین طرفی نبسته بودند سراغ اصناف رفتند و نقشه راه‌انداختن اعتصاب را پیگیری کردند. در ۳روز قبل از این که برای فراخوان اطلاعیه داده بودند نتیجه آن این شد که عده‌ای اراذل با رفتن به مغازه‌های بازار و تهدید آنها به آتش زدن مغازه و یا خسارت وارد کردن به آن تلاش داشتند تا پروژه شکست خورده «اعتصاب سراسری» را دست کم با هجوم‌های ایذایی و به شکل «اعتصاب زورکی» به اجرا درآوردند.

در تازه‌ترین فراخوان این متوهمان خارج‌نشین روزهای ۲۸، ۲۹ و ۳۰ آذرماه ۱۴۰۱ به عنوان روزهای فراخوان اعتصاب سراسری! برگزیده شد. کار آن‌قدر مضحک شده که حتی دیگر همان‌اندازه تلاش برای اعتصاب زورکی هم در این روزهای اخیر رخ نداد یا اگر در جایی رخ داده آن‌اندازه کوچک و بی‌اهمیت بوده که انتشاری نداشته است.

در پایان باید گفت چیزی که این ماجرا را لطیفه ساخته اقدامات فوق است و آنچه این لطیفه را مضحک کرده تلویزیون «سعودی اینترنشنال» است که مزدوران رژیم آل‌سعود در روزهای گذشته تیتر زده بودند: «تداوم خیزش سراسری علیه جمهوری اسلامی» و یا تلویزیون صدای آمریکا فیلمی از تداوم این خیزش را گذاشته بود که دقیقا ۴نوجوان در آن فیلم در حالی که پشت به دوربین در خیابانی فرعی ایستاده‌اند و آتش روشن کرده‌اند احتمالا خیزش را پیش می‌برند!

منبع: روزنامه کیهان