علي اللهياري در يکي از مطالب اخير وبلاگ "ايليا" به 12 نکته درباره موضوع دانشجوي پولي و علت اعتراض دانشجويان، نوشت:
1- کار بالا گرفته بود. تا آنجا که کتاب مباني نظري را از بازار جمع کرده و خمير کردند. مباني نظري برنامه چهارم توسعه کشور. خود اين ماجرا، جريان عظيمي از انتقادات آفريد که چطور شده است در نهادهاي رسمي جمهوري اسلامي آدمهايي جرئت کردند چنين خيانتهايي را علنا مطرح کنند و منتشر کنند و بدتر آنکه برنامه 5ساله چهارم را بر آن اساس تدوين کنند؟
2- اميد زيادي داشتيم که برنامهي 5 سالهي پنجم، در تناسب با آرمانهاي انقلاب اسلامي نوشته شود. نه تناسبي حداکثري که بالاخره بدنهي کارشناسي ليبرال و لاقيد و غربزده همچنان در سازمانها و ادارات حضور دارند. ولي انتظار بود خيلي از مسائلي که مشکلات صريح با آرمانهاي انقلاب دارند وجود نداشته باشد. و يقينا سعي بر اين هم بوده است. ولي برونداد لايحه اي که دولت تحويل کرد و بدتر، آنچه مجلس به تصويب ميرساند، داراي فجايع عظيمي است.
3- لايحه پنجم داراي همان روح ليبرالي سابق است. هر چند رقيقتر. و مقدمهاش در دادن شعارهاي زيبا بهتر از قبليها. و متاسفانه اين روح در مجلس تغليظ بيشتري يافت. بند مربوط به دانشجوي پولي يک شمهي آن است. شمهاي از يک جريان و نه استثنايي که از زير دست در رفته باشد. مگر خصوصي سازي آموزش و پرورش و بهداشت عليرغم اصول صريح قانون اساسي، و آرمانهاي رفيع انقلاب اسلامي در دستور کار قرار نگرفت؟ خوشبختانه اين بندها تصويب نشد. ليکن همهي اينها نشانهاي از يک جريان خيلي مضر است.
4- اين اصالت دادن به اقتصاد و نگاه سخيف مادي به هر چيز، چه نسبتي با آرمانهاي انقلاب دارد؟ اينکه با مبتذلترين استدلالها بخواهي چوب حراج به همه ساحتهاي حيات بشري بزني، چگونه با روحيهي اسلامي و حرکت به سمت حيات طيبه قابل جمع است؟ کاش حداقل پول و اقتصاد به شکلي “طبيعيتر” مبنا قرار ميگرفت. اين چه برهاني است که سخن از کمبود پول براي آموزش عالي بکني و بخواهي با پول گرفتن از دانشجو آن را جبران کني؟ مگر فراموش کرديم که وقتي قرار بود برخي دانشگاهها از طريق کنکور تعداد اندکي بيشتر دانشجو بگيرند چه فريادهايي از روساي دانشگاهها بلند شد که ما همين حالا هم با مشکل امکانات، هيئت علمي و جا مواجهيم؟ چگونه يکدفعه دچار مازاد ظرفيت شده اند؟ چرا مازاد ظرفيت را از طريق همان کنکور اعلام نميکنند؟ يا نه مازاد ظرفيت بهانهاي است تا همين امکانات محدود با قشري مرفه بيدرد به اشتراک گذاشته شود و از سهم دانشجويان کنده و به پول فروخته شود؟
5- حضرات طوري از دانشجوي پولي سخن ميگويند که گويا ما اصلا از وضعيت دانشجويان پولي خبر نداريم. سالهاست به اسامي مختلف (دانشگاه آزاد، دورههاي بين الملل، شبانه و غير انتفاعي) از افراد پول گرفته ميشود. از يک سو برخورد دانشگاه را در تخصيص امکانات علمي و هيئت علمي و عدم گسترش –حتي کاهش- آن در نظر بگيريد. و از سوي ديگر مراجعين به اين مراکز را. از استثناهاي بسيار معدودي که به دنبال علم بودهاند، بگذريم، اکثريت افرادي که به اين فضاها روي آوردهاند نياتي غير علم داشتهاند و خروجيشان نه گسترش علم که به عکس کاهش اعتبار علم و مدارک دانشگاهي بوده است. تنها به دنبال مدرکي براي کسب پول بيشتر بودهاند. يک کار آماري ساده است. ميگذرم از انواع فساد اخلاقي در اين عرصهها.
6- کاهش منابع مالي براي آموزش عالي را آيا بايد با تاراج آبروي علم و دانشگاه جبران کرد؟ آيا رفتن به سمت ارتباط دانشگاه و صنعت، ايجاد فعاليتهاي علمي کارآفرينانه و … نميتواند علاجي بهتر، سودمندتر و کمخطرتر باشد؟ و مهمتر نميشود اين ميلياردها و تريلياردها توماني که مفسدين اقتصادي از بيت المال بالا کشيدهاند و پروندههاي فسادشان به سرانجام نميرسد را به خزانه ملت برگرداند و از آن تامين هزينهي آموزش و فرهنگ کرد؟ ميزان دارايي که در اختيار مفسدين است خيلي خيلي فراتر از اين چندرغازي است که ميخواهند از افراد بگيرند. تنها کافي است به چند نمونه اعلام شده توسط آقاي اژهاي در کنفرانس خبري اخيرشان مراجعه کرد!! يعني اساسا اين راه مورد نظر آقايان نه تنها غير فرهنگي، ضد عدالت و … است بلکه حتي سودآوري معقول هم ندارد.
7- بنا به اين طرح يک نفر به راحتي بدون شرکت در کنکور ميتواند در کلاسهاي دانشگاههاي معتبر کشور شرکت کند و مدرکي کاملا مشابه آن فردي بگيرد که با زحمات فراوان و استعداد خود توانسته به اين دانشگاهها راه يابد. يعني ايجاد يک رانت کاملا اختصاصي و نامشروع براي قشري مرفه بي درد. يعني ايجاد و گسترش شکاف طبقاتي. يعني بازتوليد ثروت براي ثروتمندان و نگه داشتن مستضعفين در استضعاف. اين طرح يعني رسمي کردن و فراهم آوردن بستر مناسب تبعيض. يعني ايجاد بستري براي تحقير فقرا و مستنمندان. ايجاد بستري براي استکبار ورزيدن و طلبکار شدن پولدارها. اين يعني گسترش اختلافات طبقاتي.
8- ترويج روحيهي پولپرستي و اين ذهنيت غلط که مبناي همهي مسائل بايد پول باشد يک تاثير بسيار اسفناک چنين طرحهايي است. اين تاثيرات فراتر از آن چيزي که به عنوان فساد جنسي اين مرفهين بيدرد منتشر شده است. روحيه اسلامي جامعه را جايگزين يک روح ماديگرا و حقير دنيوي ميکند. از اين فرهنگ انسان مسلمان به هيچ عنوان به دست نخواهد آمد. اين ابعادش بايد با دقت و تفصيل بيشتر مورد توجه قرار گيرد.
9- خطرات اين قشري که به اين طريق در جمهوري اسلامي رشد کردهاند و پس از اين رسميتيافتهتر و خطرناکتر رشد خواهند يافت، در حوزههاي سياسي و استحالهي جمهوري اسلامي از درون خيلي خيلي بيشتر است. کساني که چنين پولهايي را براي گرفتن يک مدرک خرج ميکنند، بايد مطمئن بود که بسيار بيشتر از اين را صرف رسيدن به قدرت سياسي براي رسيدن به ساير خواستههاي کثيف دنيويشان هستند. نسلي از مديراني در جمهوري اسلامي رشد خواهد کرد که به شدت تمام وابسته نظام ليبراليستي و ضد آرمانهاي انقلاب اسلامي خواهد بود.
10- ماجراي اعتراض دانشجويي در اواخر سال 83 و سال 84 نيز متوجه اين قضيه بود. و مجلس آن ايام نيز قولهايي داد که عملي نشد. اين اعتراضات سابقهدار بوده است و مراحل گوناگون را طي کرده است. عين جملهي رئيس جمهور در سال 85 در جمع دانشجويان اميرکبير، 20 آذر: «درباره دانشجويان پولي بحث کردند. باز به شما ميگويم: احمدي نژاد با دانشجوي پولي و فقط به خاطر پول دانشجو شدن به شدت مخالف است و وزارت علوم هم مأمور شده است اين تصميم غلطي را که در گذشته اتخاذ شده است، به آرامي و به درستي اصلاح بکند» آقاي دکتر! ما همين يک مطالبه را داريم! آيا شما متوجه نبوديد در برنامه پنجم چنين بحثي را که خود مخالفش بوديد، قرار گرفته است؟
11- مجلس شوراي اسلامي امسال خوب نشان داده است که ريشه بسياري از نابساماني کشور در وضعيت نامشخص و عدم نظارت بر نمايندگان است. آيا نميبينيم اهميت بنيادي چنين طرح و مطالبهاي را؟ بيشک يک دليل راي نمايندگان مجلس به چنين طرحي را بايد در دست يافتن آنها به مدارک تحصيلي بدون زحمت و با پرداخت پول به دانشگاه آزاد و دانشگاه غيرقانوني و جعلي هاوايي يافت.
12- شوراي نگهبان نشان داده است که اين سالها، با بصيرت، ايمان، صداقت و استقامت بر حراست از حقوق مردم و آرمانهاي انقلاب، حافظ راستين سيرت و حقيقت نظام بوده است. که اوجش عليرغم همه فشارهاي داخلي و خارجي، حراست از آراي 40 مليوني ملت ايران در برابر زيادهطلبي اشراف و توطئههاي استکباري بود. اميد است اين بار نيز به خوبي بتواند با بررسي دقيق ابعاد مختلف به حمايت از مستضعفان و انقلاب اسلامي بپردازد.
عين جملهي رئيس جمهور در سال 85 در جمع دانشجويان اميرکبير، 20 آذر: «درباره دانشجويان پولي بحث کردند. باز به شما ميگويم: احمدي نژاد با دانشجوي پولي و فقط به خاطر پول دانشجو شدن به شدت مخالف است و وزارت علوم هم مأمور شده است اين تصميم غلطي را که در گذشته ا