کد خبر 1450948
تاریخ انتشار: ۱۰ دی ۱۴۰۱ - ۱۱:۴۳

هر کس که در جامعه خود زندگی می‌کند یک نقش، نقشه و جایگاه تعریف شده‌ای دارد.

به گزارش مشرق، محمدکاظم انبارلویی طی یادداشتی در روزنامه رسالت نوشت:

۱- هر کس که در جامعه خود زندگی می‌کند یک نقش، نقشه و جایگاه تعریف شده‌ای دارد.

یک معلم، کارگر، کشاورز، یک نظامی و روحانی حتی یک نانوا در مختصات کارکرد خود نقشی را در خدمت به جامعه ایفا می‌کند. اما به محض این‌که از قالب این نقش فراتر می‌رود و وارد هدایت و رهبری جامعه، کنش و واکنش‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی می‌شود، فرانقش خود را آغاز می‌کند.

نقش و فرانقش شهدایی چون شهیدان بهشتی، باهنر، رجایی، چمران و … شهدای محراب و شهدای انقلاب، شهدای جنگ تحمیلی ، شهدای حرم و شهیدان امنیت ، در تاریخ ما جاودانه است.

۲- نقش و فرانقش شهید سلیمانی در تاریخ ما برجسته، حیرت‌انگیز، مثال‌زدنی و ماندنی است.

این برجستگی به قدری است که در مراسم تشییع او و یارانش ، تمام ایران و در سرتاسر محور مقاومت و حتی در جهان، بشریت و انسان‌های آزاده به علامت احترام و تکریم می‌ایستند و او را با اشک به دیار باقی مشایعت می‌کنند.

انسان‌هایی که در پروژه و پروسه زندگی خود وارد وادی «فرانقش» می‌شوند. تاریخ‌ساز می‌شوند و نام آن‌ها در تاریخ ماندنی می‌شود. شهید سلیمانی و یارانش اینچنین بودند.

شهید سلیمانی در یک رفت و برگشت تاریخی اکنون در جامعه ما حضور دارد و به کنش‌گری خود با تفکر و اندیشه‌ای که از خود باقی گذاشته ادامه می‌دهد.

۳- یک پرسش تاریخی وجود دارد که این‌همه راز اشتیاق به شهادت در شهید سلیمانی و شهدای انقلاب اسلامی چیست؟ پاسخ آن را می‌توان در درک بیان نورانی علی (ع) جستجو کرد ! حضرت علی (ع) پس از جنگ صفین و نهروان در دوران «غارات» اصحاب معاویه ، وقتی سستی یاران خود را در تداوم جهاد و کوتاهی در حضور جبهه‌ها دید، فرمود:

«شهادت می‌دهم که از رسول خدا (ص) شنیدم که می‌فرمود؛ مرگ در بستر از هزار ضربه شمشیر سخت‌تر است و این را جبرئیل به من خبر داده است.»کسی که به درک چنین حقیقتی برسد از «نقش» خود در جامعه خارج می شود و مسیر «فرانقش» خود در تاریخ را طی می‌کند.

شهید سلیمانی و شهدای انقلاب اینچنین بودند و اینچنین هستند!

۴- روز شمار زندگینامه شهید سلیمانی در قبل و بعد از انقلاب نشان‌دهنده «نقش» وی در پاسداشت امنیت کشور و رفاه مردم به عنوان یک سرباز واقعی انقلاب است.

اما مجموعه سخنرانی‌های او به مناسبت‌های مختلف و روشنگری‌های او در تبیین خط انقلاب و امام (ره) به‌ویژه وصیت‌نامه سیاسی، الهی او پرده از چهره‌ای نورانی برمی‌دارد که به «فرانقش» خود در تاریخ معاصر فکر می‌کرده است.او بیش از ۴۰سال شهر به شهر ، بیابان به بیابان و صحرا به صحرا دنبال گمشده‌ای می‌گشته است که بتواند با آن «جان فدا» ،

‌ عزت ایران و اسلام و مردم کشور خود را تضمین کند.او دنبال «تئوری بقای» جمهوری اسلامی و اتصال آن به «انقلاب مهدوی» بود و سرّ این تئوری را در حمایت و صیانت از «ولایت فقیه» می‌دانست.

۵- شهید قاسم سلیمانی، ایران اسلامی را قرارگاه حسین بن علی (ع) می‌دانست و لذا می فرمود ؛ «ما ملت امام حسین (ع) هستیم» ترجیع‌بند بیانات، سخنرانی‌ها ، نوشته‌ها و به‌ویژه وصیت‌نامه او صیانت از اصل اصیل ولایت فقیه بود.

گویی او با چشمان نافذ خود تاریخ آینده را می‌دید. او تمرکز دشمن روی حمله به اصل ولایت فقیه را می‌دید. او حوادث پاییز ۱۴۰۱ را پیش‌بینی می‌کرد. خدا را شاکریم دشمن در این فتنه شکست خورد و رسوا شد.

۶- سیزده سال است از حماسه شورانگیز حضور ملت ما در پاسخ به شرارت اهل فتنه و منافقین و ضدانقلاب در روز ۹ دی ۱۳۸۸ می‌گذرد. کسانی که این حضور را رنگ بصیرت و حماسی زدند به نقش و فرانقش خود درتاریخ ایران اسلامی واقف بودند. اینان کسانی هستند که هسته سخت و هسته نرم قدرت جمهوری اسلامی را تشکیل می‌دهند. دشمن محال است بتواند در برابر این هسته تاب‌آوری داشته باشد.تجربه فتنه‌های ۷۸، ۸۸ و ۹۸ و پاییز ۱۴۰۱ این حقیقت را به صورت عریان فاش می‌کند.

تا وقتی که ملت بزرگ ایران به فرانقش تاریخی خود می‌اندیشد از گردنه‌های صعب‌العبور جنگ نرم و جنگ‌شناختی به سلامت عبور می‌کند، آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند.