کد خبر 1454685
تاریخ انتشار: ۲۳ دی ۱۴۰۱ - ۰۸:۱۸

درآمد بالای حاصل از زباله و پسماند باعث شده که پای اراذل و اوباش نیز به این موضوع باز شودتا آنجا که در تازه ترین پرونده سازمان اطلاعات پلیس تهران، عامل اصلی درگیری مسلحانه مافیای زباله دستگیر شده است.

به گزارش مشرق، مافیای زباله و پسماند دیگر این روزها واژه عجیب و غریبی نیست؛ زباله‌گردها هم ناشناخته نیستند حکایت آدم هایی است که گونی به دوش سر هر کوچه و برزنی بر سر سطل‌های زباله تا کمر خم شده‌ و زباله‌ و پسماندها را جدا کرده و در گونی‌های و مشمای‌های جداگانه گذاشته و بر روی دوش خود بار می‌زنند.

گروهی سنی زباله‌گردها هم متنوع است از کودک و نوجوان گرفته تا بزرگسال، از بچه‌ شهرستانی‌ها گرفته تا اتباع خارجی؛ چون در این بین آنچه مهم است درآمد بالای حاصل از طلای کثیف است.

در بحث زباله و انتقال و تفکیک آن اگرچه شهرداری مسئول است و در این بین پیمانکاران نقش دارند اما درآمد میلیاردی حاصل از زباله و پسماند باعث شده در موضوع زباله‌ها، هر منطقه مافیایی خاص برای خودش داشته باشد تا جایی که پای اراذل و اوباش سابقه دار هم به موضوع گونی‌ به‌دوش‌های زباله گرد باز شده است.

حتی کار به جایی کشیده شده که یکی از اراذل به‌نام، ۹۰ تا ۸۰ وانت برای امر زباله خریده و بین نوچه‌ها و کارگرانش گذاشته تا بتوانند به راحتی زباله را جمع آوری و منتقل کنند.

فعالیت مافیای زباله در استخدام و بکارگیری کارگران ۱۵ تا ۲۲ ساله _ که تعداد زیادی از آنها اتباع خارجی بدون مجوز هستند_ و دادن دستمزد ۱۰_ ۱۵ تا ۲۰ میلیونی و حتی بیشتر محدود نشده و به زد و خورد و درگیری مسلحانه منجر شده است تا آنجا که «سرهنگ سعید راستی» رئیس مرکز عملیات سازمان اطلاعات پلیس تهران در گفت‌وگو با خبرنگار انتظامی خبرگزاری فارس از دستگیری عامل تیراندازی در درگیری مسلحانه ای که باعث مجروحیت و تیر خوردن ۲ نفر شده، آن هم بر پسماند و زباله، خبر می دهد.

جالب است که فرد دستگیر شده از اراذل سابقه‌دار و خود از پیمانکارانی بوده است که قبلاً دارای مجوز بوده اما با پیمانکار جدید و دارو دسته‌اش سرناسازگاری گذاشته و در درگیری با شمشیر و چوب و تفنگ به جان هم افتاده‌اند.

متهم پرونده سعید ۳۱ ساله با قد بلند و گوش‌های شکسته_ که نشان از کشتی‌گیر بودنش در سال‌های گذشته دارد_ با سر و گردن و بدن و دست‌های تاتو کرده در وهله اول می گوید که شغلش کابینت‌ساز است.

می‌پرسم شما که شغل داشتی پس چرا وارد مافیای زباله شدی؟

می‌گوید: کار کابینت‌سازی کساد بود برای همین وارد آشغال و زباله شدم. درآمد روزانه‌ام خوب بود و کفاف زندگی را می‌داد؛ در محله تحت پوشش ما که کوچک است حدود ۲۰ عدد مخزن زباله وجود دارد که درآمد ماهانه از هر کدام از سطل ها یک میلیون تومان است. چهار کارگر دارم آنها زباله را جمع آوری و تفکیک می کنند درآمدمان هم از ۱۵ تا ۲۰ و ۲۵ میلیون تومان متغیر است.

از درگیری می‌پرسم و علت دستگیری؛ با صدای بلند می‌گوید دستگیر نشدم، خودم، خودم را معرفی کردم.

می‌پرسم شاکی مصدوم داری جریان چیست؟

می‌گوید سر پسماند درگیر شدیم. آنها با چاقو و شمشیر بودند و من هم با سلاح گرم، شلیک کردم و مجروح شدند. می‌خواهم که واضح‌تر بگوید، می‌گوید: آنها سه نفر بودند و ما هم سه نفر، شمشیر داشتند و چاقو، ما هم دو نفرمان چوب داشت و من هم اسلحه. آنها دونفر از بچه های ما را مصدوم کردند من هم به آنها شلیک کردم.

می‌پرسم اسلحه را از کجا آوردی؟ بادی به غبغب می اندازد و می گوید: غنیمتی از توی یک دعوا در یافت‌آباد به دستم رسید! آخر دعوا وقتی داشتند فرار می‌کردند از کمرشان افتاد و ما هم به غنیمت برداشتیم آن هم ۶ ماه پیش.

«سعید» هفت تا هشت مورد سابقه دارد. ۳.۵ سال زندان رفته؛ آن هم به علت شرارت و درگیری و حالا هم سر درگیری مسلحانه و جنگ زباله‌ای که راه انداخته بودند!

***

درآمد بالای زباله‌گردی باعث شده که تعداد افرادی که به این امر مبادرت می‌ورزند افزایش یابد؛ این امر از یک سو باعث زشتی چهره شهر شده و از سوی دیگر ترحم افراد را به خود برمی‌انگیزد تا آنجا که حتی تعدادی از شهروندان برای آنها غذا و آذوقه می‌آورند اما نمی‌دانند در پس این گونی‌های کثیف و آلوده و دست‌های سیاهی که در اختیار مافیای زباله قرار دارد چه درآمد هنگفتی وجود دارد.

منبع: فارس