کد خبر 1454806
تاریخ انتشار: ۲۳ دی ۱۴۰۱ - ۱۶:۰۲

به گزارش مشرق، کانال تلگرامی دفتر تاریخ شفاهی حوزه علمیه، در سالروز وفات دکتر سید جعفر شهیدی نوشت:

از شما چه پنهان، که برای اینکه هم دو زار پول اتوبوس ندهیم، هم قدمی با هم زده باشیم، راه می‌افتادیم و پیاده تا دروازه شمران می‌آمدیم..یک روز غروب، با هم به پیچ شمران رسیدیم، بخشی که بیشترِ دکان‌ها چوب‌فروشی بود. در همان لحظات غروب، از مسجد فخرالدوله صدای اذان بلند شد و ندای الله اکبر برخاست. به محض اینکه کلمه الله اکبر در فضا پخش شد، دیدم که آقای دکتر سید جعفر شهیدی، در حالی که دَمِ مغازه یک چوب‌فروشی بودیم، دستمالی را از جیب خودش درآورد و آن را روی زمین انداخت و در همان‌جا رو به قبله ایستاد و شروع کرد به نماز خواندن. این کار دکتر شهیدی برای من تعجب‌آور بود، چون آنجا دقیقاً وسط پیاده‌رو بود.

می‌دانستم که اول وقت خواندنِ نماز فضیلت دارد، ولی در خیابان این کار را کردن، برای من کمی عجیب بود. متعجب‌تر از من، شخصی بود که دکتر شهیدی روبه‌روی مغازه او داشت نماز می‌خواند. او همچنان مشغول بریدن چوب‌های خودش بود و صدای خرخر بریده‌شدن چوب‌هایش می‌آمد که یک‌دفعه متوجه شد یک نفر دَمِ مغازه‌اش ایستاده است و نماز می‌خواند. او بیرون آمد تا ببیند چه خبر شده است؟ من گفتم که: آقای دکتر دارند نماز می‌خوانند. صاحب مغازه با تعجب گفت: خدا قبول کند. بعد هم که نماز دکتر شهید تمام شد، دوباره به راه افتادیم و از آنجا رد شدیم.

برچسب‌ها