محمد رودگر گفت: نوشتن در مورد برخی شخصیت‌ها خطرات زیادی دارد. کاری که غربی‌ها کردند تقدس‌زدایی است. آنها خیلی بی‌رحمانه می‌نویسند. یک شخصیت جدیدی خلق می‌کنند که کار جذاب می‌شود. اما...

به گزارش مشرق، کتاب «روح‌الله» روایت مستند زندگی امام خمینی (ره) نوشته هادی حکیمیان چهارشنبه ۱۲ بهمن‌ماه همزمان با ورود امام خمینی(ره) به ایران در فروشگاه کتاب به‌نشر (انتشارات آستان قدس رضوی) نقد و بررسی شد. در این نشست محمد قائم‌خانی دبیر نشست، بهروز افخمی منتقد، محمد رودگر پژوهشگر و هادی حکیمیان سخنرانی کردند.

در ابتدای این نشست هادی حکیمیان گفت: ابتدا به صورت اتفاقی در مورد امام مطالعه می‌کردم که دیدم امام پیش از دهه چهل فعالیت سیاسی زیادی دارد که این فعالیت‌ها بیان نشده است. ما عمدتا امام را از سال ۴۲ می‌شناسیم. می‌خواستم مقاله‌ای در این مورد بنویسم، اما اطلاعات از حد یک مقاله فراتر رفت، تصمیم گرفتم از سال ۴۲ یعنی از دوره رضاشاه تا انجمن‌های ایالتی و ولایتی را بنویسم. طرح را به حوزه هنری ارائه دادم اما گفتند هر کتابی که در مورد امام (ره) نوشته شود باید با نظارت سازمان حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس باشد. فیش‌برداری ادامه داشت یک سال گذشت. ابتدا علاقه شخصی بود و سفارش نبود که بعد آقای عزتی از شهرستان ادب پیشنهاد کرد کار کامل نوشته شود که نتیجه این کتاب شد.

وی افزود: کتاب از فعالیت سیاسی امام (ره) شروع می‌شود. یعنی وجه سیاسی حفظ شده و جریان‌های سیاسی برجسته شده است. خیلی به زندگی شخصی امام (ره) نپرداخته‌ام. کتاب «روح‌الله» با سخنرانی امام در عصر عاشورا شروع می‌شود و در ادامه حوادثی را که امام با آنها مرتبط بوده، آورده شده است. به نوعی تاریخ معاصر ایران را از دریچه نگاه امام (ره) می‌بینیم. تا سال ۴۱ انقلاب سفید و لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی و در نهایت با تشییع جنازه امام(ره) در بهشت زهرا تمام می‌شود.

در ادامه نشست محمد قائم‌خانی گفت: در این کتاب موضع امام (ره) با وضوح و با تاکید بر وجوه مذهبی ایران پیش برده شده است. نثر یک نثر فاصله‌داری است. هر بخش را که می‌خوانیم گزارش افکار عمومی فارغ از دسته‌بندی‌ها آمده است. خیلی وقت‌ها خطاب‌ها رسمی است و از منظر عمومی به آن نگاه می‌شود.

هادی حکیمیان در پاسخ گفت: در مقدمه اول کتاب به رخدادها و حوادثی پرداخته شده است که در شکل‌گیری شخصیت امام موثر بوده است. من در جایی سندی که نشان دهد امام(ره) با شیخ محمد خیابانی یا قیام جنگل ارتباطی دارد، نیافتم. در دوره‌ای اخبار جنگ جهانی اول و کمیته مجازات به خمین رسیده است و من صرفا به اینها پرداختم. بحث رخدادهایی که در شکل‌گیری شخصیت امام مهم بوده است که به شرح این رخدادها و به انقلاب اسلامی پرداخته‌ام. گذرا از زندگی شخصی عبور کرده‌ام. چه دلیلی داشت که انقلاب شود. چرا باید انقلاب مذهبی می‌بود. بحث غرب‌ستیزی و آمریکاستیزی از چه زمانی آغاز شد. امام (ره) از همان سخنرانی اول بیشتر از آنکه به شاه حمله کند به غرب حمله می‌کند.

وی افزود: آغاز بحث نهضت روحانیت، مخالفت با انقلاب سفید بود. انقلاب سفید شامل دادن حق رای به زن‌ها، ایجاد سپاه دانش، ایجاد سپاه بهداشت و گرفتن زمین از ملاکان بزرگ بود. کارخانه‌دارهای بزرگ مجبور شدند بخشی از سهام کارخانه خویش را واگذار کنند. با جزئیات در کتاب «روح‌الله» به این موارد پرداخته‌ام که نه تنها مذهبیون و ملییون بلکه چپ و در کل هیچکس انقلاب سفید را جدی نمی‌گرفت. چون انقلاب سفید برنامه شاه نبود، بلکه برنامه دیکته‌شده از سوی آمریکا بود. حتی جزئیات این برنامه را هم آنها نوشته بودند. به همین دلیل جامعه انقلاب سفید را جدی نگرفت و این برنامه به نتیجه هم نرسید.

من اجازه نداشتم که در مورد شخصیت امام (ره) تخیل کنم. هنوز کسانی هستند که امام را از نزدیک دیده‌اند که همه اینها نوشتن در مورد امام را سخت می‌کند. در این کتاب برخی اسناد برای اولین بار منتشر می‌شود و این اسناد حتی در صحیفه امام هم نیامده است.

دبیر نشست در ادامه گفت: چرا اینقدر روایت ما از امام (ره) کم است، در حالیکه به نسبت ابعاد مشابه غربی خیلی باید در مورد او سخن گفته شود. امام در زندگی امروز ما حضور دارد. چه نیازی داریم که روح‌الله منتشر شود، اگر نیاز داریم چگونه باید چنین متنی را بخوانیم؟

بهروز افخمی منتقد این نشست گفت: نوشتن رمان در مورد امام (ره) کار سختی است. وقتی که شروع می‌کنید باید بدانید که ممکن است توقیف شود یا مدت‌ها در حبس بماند. این توان امام برای برپا کردن شورش است که هنوز ادامه دارد. ۲۵ سال پیش حفظ آثار ما را برای ساخت فیلمی در مورد امام (ره) دعوت کرد. در آن زمان پسر دکتر حسابی بدون موافقت من عنوان کرده بود که من قرار است، سریال دکتر حسابی را بسازم که حفظ آثار بعد از شنیدن این سخن از من پرسید؛ چرا فیلمی از زندگی امام (ره) نمی‌سازی. گفتم؛ باعث مباهات است اگر قسمت ما بشود. قرار شد در مورد سال ۵۷ تا سال ۶۸ فیلمی بسازم. اما نشد. گفتند؛ تحقیق کن در مورد بخش‌های دیگر زندگی امام (ره). قرار شد فروردین ۱۳۴۰ تا تبعید امام در سال ۱۳۴۳ را بسازیم. سه سال بحرانی که رهبری جهان شیعه از آیت‌الله بروجردی به امام منتقل می‌شد و کند پیش می‌رفت و مخالفت هم وجود داشت. این دوره هم نمی‌شد چون کسانی که با امام (ره) بودند، هنوز هستند.

وی افزود: دوره کودکی امام (ره) زمانی که پدرش ترور می‌شود، از ۳ یا ۴ سالگی شروع می‌شود، چند سال بعد از ترور خانواده به تهران می‌روند تا حکم قاتل را اجرایی کنند. حتی طرح اولیه ۱۴ یا ۱۵ سالگی امام (ره) که از خمین می‌رود نیز قرار بود یک فیلم ۲ یا ۳ ساعته باشد. ۹۰ دقیقه دوم را اصلا نساختیم. بعد از ۲۵ سال تصمیم گرفته شد که یک فیلم ۹۰ دقیقه‌ای دیده بشود. کتاب «روح‌الله» اثر حکیمیان کار ارزشمند و درخشانی است. این کار از نظارت و دخالت به دور است. شاید نوشتن کم‌اهمیت‌تر از فیلم ساختن است.

افخمی بیان کرد: در کتاب «روح‌الله» جهت‌گیری‌ها درست، مستند و خیال‌انگیز است. ذهنی خلاق این کتاب را نوشته است. به تدریج کشف می‌شود و مرجع کسانی قرار می‌گیرد که می‌خواهند کارهای کوتاه و بلند را به صورت فیلم بسازند.

در ادامه رودگر به عنوان منتقد گفت: نویسنده کتاب «روح‌الله» شجاعت و شهامتی داشت که سراغ موضوع امام خمینی (ره) رفته است. هنرمند اگر عزم خویش را جزم کرده باشد، می‌تواند از خط قرمزها عبور کند. محدودیت‌ها، سانسور، رقابت‌های سیاسی باعث می‌شود که هنرمند چند لایه‌پذیر باشد. ولی مشکل اصلی جای دیگری است. ۴۰ و خرده‌ای سال از انقلاب گذشته است. از هر لحاظ می‌شود آن را ثابت کرد. این شخص این همه در ارکان این مملکت تاثیرگذار بوده است. چرا نمی‌توانیم در موردش حرف بزنیم. در کشورهای دیگر در مورد خرده شخصیت و خرده تیپ چه فیلم‌ها که ساخته نمی‌شود. چرا در اینجا ما نمی‌توانیم به راحتی در مورد شخصیت‌های تاثیرگذار بنویسیم. اتفاقاتی بعد از انقلاب ۵۷ افتاد و در دهه‌های مختلف اتفاق‌های مختلف رخ داد.

وی افزود: اکنون ما از آرمان‌های اولیه فاصله می‌گیریم و وقتی به آنها برمی‌گردیم به خیلی‌ها برمی‌خورد. جنگ، جنگ روایت‌هاست. روایتی که من ارائه می‌دهم با روایتی که روی میز بعضی‌ها هست، متفاوت است. این کتاب روایت مستند زندگی امام خمینی (ره) است. آقای حکیمیان می‌خواهد روایتی را از خود ارائه بدهد. می‌گوید نمی‌خواهم رمان صفر بنویسم. نمی‌خواهم یک کار تاریخی ارائه بدهم. کتاب‌های دیگری هم در این زمینه نوشته شده است. کتاب می‌توانست رویکرد تاریخی و پژوهشی داشته باشد اما آوردن روایت را ارج می‌نهم.

رودگر بیان کرد: سخن این است که چرا ما بعد از ۴۰ و اندی سال رسیده‌ایم به روایت اما باز هم مردد گام برمی‌داریم. بعد از این همه سال ما در زندگینامه‌نویسی و ژانر داستان پیشرفت کرده‌ایم اما نمی‌توانیم به راحتی بنویسیم. کار نویسنده این است که لایه به لایه حرف بزند. آدم بد را خوب می‌توانیم بسازیم اما کاراکتر مثبت را سخت می‌توانیم بنویسیم. ابعاد شخصیتی و سیاسی امام و سانسورها هم نباشد. امام یک عارف مسلمان شیعی اگر باشد می‌توانیم در مورد او بنویسیم. قدیس است و حکیمیان هم به آن صورت به سراغ او نرفته است، چون بسترش آماده نیست. باید کار پژوهشی گسترده انجام شود و ببینیم در چه حیطه‌هایی غفلت کرده‌ایم که نمی‌توانیم از پس قضیه برآییم.

وی در ادامه گفت: قصه غربی‌ها با ما متفاوت است. مسیح باز مصلوب، نیکوس کازانتزاکیس در مورد حضرت مسیح یک رمان جدی نوشته است. آنجا کسی ایراد نمی‌گیرد. او می‌گوید مسیح از دیدگاه من این‌گونه است. ما در مملکتی هستیم که فرق رمان با خاطره‌نویسی را نمی‌دانند. اگر قبول کنند که این امام خمینی (ره) از نگاه آقای حکیمیان است، کلی از مسائل حل می‌شود. باید بسترها برای پژوهش آماده شود. از چه ابزارهایی می‌توانیم استفاده کنیم. راهکار بومی ایرانی من چه چیزهایی می‌تواند باشد.

محمد قائم‌خانی دبیر نشست در ادامه گفت: حکیمیان در دو فصل آخر وارد روایت و توضیح این ماجرا می‌شود که مردم ایران به امام (ره) چگونه نگاه می‌کنند. کتاب سعی کرده است از حوزه موضع عمومی نگاه کند. از منظر جامعه این‌گونه است. این متن چطور شخصیتی را می‌سازد؟

بهروز افخمی گفت: من فکر می‌کنم که این کتاب داستان است یعنی با خلاقیت و نوعی تخیل شاعرانه نوشته شده است. کسی که صحنه‌ها را می‌بیند و سعی می‌کند شما را هم به دیدن و شنیدن وادار کند. سینما خیلی از پس این برنمی‌آید. نکته مهم در این شیوه نوشتن است. چیزی که در چنین شرایطی فراهم می‌شود. امکان غرق شدن خواننده در داستان وجود دارد. صحبت از پرداخت وقتی به میان می‌آید، به این معنا است که کار فقط گزارش نیست بلکه همراه با تخیل است. تعبیر پرداخت وقتی می‌آید، ذهن به سمت دریافت می‌رود. نویسنده‌هایی که مخاطب را خلاق حساب می‌کنند، انتظار دارند که دید آنها پیچیده و فعال باشد. این نویسندگان از زیر بار تحلیل درمی‌روند و به آسانی نمی‌توان آنها را تحلیل کرد. تحلیل به سرعت، به تفسیر یا تفسیر به رای تبدیل می‌شود.

وی افزود: حالت خویشتن‌داری که نویسنده سعی می‌کند پرهیز کند از اینکه نقطه‌نظر خود را تحمیل کند. در عین حال نقطه‌نظر دارد اما پرهیز دارد از اینکه مخاطب را بچه فرض کند. کار تحلیل‌ناپذیر است. هر جا که با داستان واقعی روبه‌رو باشیم تحلیل‌ناپذیر است. خواننده وادار می‌شود به دیدن و شنیدن که اگر خواننده خلاقی باشد به این نتیجه می‌رسد که با کسی روبه‌رو هستیم که باید تبدیلش کنند به قدیس و حرف زدن در مورد او را ممنوع کنند.

در ادامه محمد رودگر گفت: نوشتن در مورد برخی شخصیت‌ها خطرات زیادی دارد. کاری که غربی‌ها کردند تقدس‌زدایی است. آنها خیلی بی‌رحمانه می‌نویسند. یک شخصیت جدیدی خلق می‌کنند که کار جذاب می‌شود. اما ما چنین کاری انجام نمی‌دهیم. هنوز مصالح کافی را در این عرصه برای هنرمند خودمان فراهم نکردیم. دست هنرمند کوتاه است. حکیمیان از بخش‌های مختلف تعهد یک رمان‌نویس به یک کار هنری کاسته است. کار روایی و مستند تاریخی نوشته است. هیچ رمان و هیچ فیلم سینمایی جریان‌ساز در مورد امام نداریم. باید بگویم این کتاب یک زندگینامه داستانی است. اگر این را بپذیریم، آنگاه بحث‌های فنی شروع می‌شود که راهگشاست.

بهروز افخمی در ادامه فصل اول کتاب را برای حاضران خوانش کرد.