کد خبر 146461
تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۱:۵۸

مهدي تقوي شرمنده بودن خود نزد رسول خادم را بيشترين دليل ناراحتي اش بعد از المپيك لندن مي داند.

به گزارش مشرق به نقل از ایسنا، هيچ كس فكرش را نمي كرد مهدي تقوي ملي پوش وزن 66 كيلوگرم كشتي آزاد و دارنده دو نشان طلاي جهان، در همان دور اول المپيك لندن مقابل حريف كوبايي خود شكست بخورد و حذف شود. اين در حالي بود كه پيش از مسابقات، كارشناسان تقوي را اميد اصلي مدال طلا در كشتي آزاد مي دانستند.

تقوي در مسير بازگشت از لندن به تهران غمگين ترين المپيكي بود. او در فرودگاه و در طول پرواز نه با كسي حرف مي زد و نه جلوي چشم ها آفتابي مي شد. يك لحظه هم خنده را نمي شد روي لبهاي او ديد و در رديف انتهايي هواپيما ساكت نشسته بود. وقتي با كشتي گير 25 ساله سواد كوهي همكلام شديم، تازه به غم درون او پي برديم.

تقوي ابتدا از كشتي كذايي اش با حريف كوبايي گفت: " من هميشه از لحاظ بدني براي كشتي گرفتن در دور اول مشكل داشته ام. يادت است كه در مسابقات جهاني جوانان در گواتمالا هم نزديك بود در همان دور اول مقابل حريف ژاپني ببازم و اوت شوم اما از آن كشتي كه گذشتم، قهرمان شدم. از شانس بد من همه مسابقات از ساعت يك ظهر شروع مي شد جز وزن من و يزداني كه بايد 8 صبح روي تشك مي رفتم. وزن كشي هم ساعت 4 بعد از ظهر بود و تا صبح مسابقه بدنم پر نكرد. حريف كوبايي هيچ چيزي نداشت و فقط دفاع مي كرد اما هر كاري مي كردم، بدنم نمي آمد."

اما يك چيز خيلي تقوي را آزار مي دهد و نمي تواند با آن كنار بيايد. مهدي كه همچنان صدايش گرفته و ناراحت است، ادامه داد: " بيش از همه يك چيز مرا خيلي آزار مي دهد و آن اين است كه شرمنده رسول خادم شدم و حالا او مجبور است خيلي حرفها را تحمل كند. هر قدر هم بگويم شما متوجه نمي شويد كه ما چقدر زحمت كشيده بوديم. تمريناتي پشت سر مي گذاشتيم كه بدنمان روزي دوبار تمرينات لاكتيكي را تحمل مي كرد. كشتي گيران و مربيان واقعا زحمت كشيده بودند."

از مهدي پرسيديم كه حالا مي خواهي چه كار كني؟ او كه مجله اي را در دست داشت و بي هدف آن را ورق مي زد، گفت: " نمي دانم چه جوابي به مردم و آشنايان بدهم. حالا هر كه مرا ببيند مي گويد چه شد كه مدال نگرفتي. مي خواهم جايي پيدا كنم بروم تا هيچ كس را نبينم و دست هيچ كس به من نرسد. مي خواهم تنها باشم."

مهدي تقوي

او در جواب اين كه شايد حكمتي در اين باخت بوده، گفت: "چه حكمتي؟ اين دومين المپيكم بود. بايد در اينجا مدال مي گرفتم. كار من از اين چيزها گذشته. راجع به آينده اصلا فكر هم نمي توانم بكنم. مي خواهم در گوشه اي گم و گور شوم."

وقتي به تهران رسيديم تقوي روي پياده شدن از هواپيما نداشت. او آخرين نفري بود كه صندلي اش را ترك كرد و وقتي وارد فرودگاه شد، دست خالي و به دور از عكس هاي يادگاري فرودگاه را ترك كرد و در جمعيت ناپديد شد.

اما مهدي تقوي بايد دست روي زانويش بگذارد و دوباره بلند شود. قهرماني هاي ديگري براي او در راه است و هنوز جوان است. كشتي دنيا هنوز چند مدال به تقوي بدهكار است.