چند سالی است که روز عشقِ فرنگی (ولنتاین) در کشورمان پررنگ شده است. به طوری که اکثر جوان‌ها معیار سنجش عشق‌شان به بزرگی هدیه‌ای است که در روز ولنتاین خریداری می‌کنند.

به گزارش مشرق، نگاهی سَرسَری به میز می‌اندازد. همه چیز حاضر و آماده چیده شده است. شمع‌های قرمز به شکل یک قلب تُپلی روی میز لم داده. وسطش هم یک پاکت قرمز بزرگ که با پوشال و شکلات و خرس قرمز معروف پر شده است. یک باکس گل قرمز هم که به شکل یک قلب در آمده، روی میز خودنمایی می‌کند.

دخترک خودش با تمام پس‌انداز و قرضی که از دوستانش کرده آن‌ها را خریداری کرده است. ذوق زده و هیجان زده به انتظار معشوقش در کافه نشسته است. به اضطراب و دلهره‌ای در چند روز گذشته برای خرید یک هدیه آبرومندانه صرف کرده است فکر می‌کند. فکر دروغ‌هایی که به مادرش گفته هم بر ذهنش سایه می‌اندازد.

اما خودش را قانع می‌کند؛ آخر هرچه نباشد قرار است با سهیل ازدواج کند، نمی‌شود که در روز عشق برایش هدیه نمی‌گرفت. یک دروغ کوچک اشکالی ندارد. اما ته دلش زیاد هم از این حرف ها مطمئن نیست. یک چشمش به ساعت و یک چشمش به درب کافه است. میزهای کناری هر چند دقیقه نگاهی به دخترک تنها می‌اندازند. دخترک بیشتر در صندلی‌اش فرو می‌رود و با فکر و رویاپردازی اینکه سهیل برایش چه هدیه‌ای خریده حواسش را پرت می‌کند.

ساعت به کندی می‌گذرد. اما خبری از سهیل نیست. از صبح هم پیامش را باز نکرده است. خودش را دلداری می‌دهد که حتما برای مشغول خرید هدیه روز عشق است. پرسنل کافه تک به تک به سراغش می‌آیند و از او جویا می‌شوند که آیا قصد ندارد چیزی سفارش بدهد. او هربار به شیوه‌ای آن‌ها را می‌پیچاند. اما دیگر کلافه شده است. دو ساعتی است که آنجا، جا خوش کرده و خبری از سهیل نیست. برای چندمین بار شماره‌اش را می‌گیرد. جواب نمی‌دهد!

به سمت در به راه می‌افتد هنوز هم امید دارد که سهیل را جلو درب می‌بیند. اما نه. گویا از اول هم قرار نبود به آنجا بیاید. پاکتی که با ذوق و وسواس دانه به دانه‌اش را خریده بود را برمی دارد و کنار سطل زباله رها می‌کند. بغضی که در گلویش جا خوش کرده را به سختی قورت می‌دهد. تلفنش ویبره می‌رود. پیام از سمت مادرش است. قلبش بابت دروغی که گفته است بیشتر فشرده می‌شود. اما مادر مثل همیشه مهربان است. نوشته است: «دخترِ مامان گفتم از کلاس ریاضی میای گرسنه هستی، برایت فسنجان گذاشتم که دوست داری. زود بیا»!

*یک رسم و رسوم خنده دار برای کاسبی!

چند سالی است که روز عشقِ فرنگی (ولنتاین) در کشورمان پررنگ شده است. به طوری که اکثر جوان‌ها معیار سنجش عشق‌شان به بزرگی هدیه‌ای است که در روز ولنتاین خریداری می‌کنند. اما این رسم و رسومات غربی که صرفا برای گردش اقتصاد و بازار از سمت و سوی غرب وارد شده حتی از نظر خودشان خنده دار است.

اما با جعبه‌ها و عروسک‌ها و شکلات رنگارنگ کلاه گشادی بر سر برخی از جوانان کشور ما می‌ گذارند و معیار سنجش عشق و طریق عشق ورزیدن را به غلط و اشتباه در ذهن جوانان ما جا می‌کنند. به طوری که برخی خودشان را موظف می‌دانند در این روزِ به اصطلاح عشق که حتی برای خودمان هم نیست باید برای کسانی که دوست دارید گل و عروسک، شکلات و پکیج‌های هدیه ولنتاین خریداری کنید. آن هم به قیمت هنگفت. البته خیلی‌ها هم در این روز دروغین لو می‌روند و نقاب از چهره برمی دارند و قید رابطه و قول و قرارهای ازدواج‌شان را می‌زنند.

*عشق یعنی چه؟

تعریف برخی از ما از عشق شاید تعریف غلط و نادرستی که در روزهایی مانند «ولنتاین» خودش را لو می‌دهد. تعریف درست عشق همان عشق بنده به خدا و عشق مادر و پدر به فرزندشان است. عشقی که همه ما تجربه می‌کنیم. تک‌تک ما وقتی به دنیا می‌آییم عشق حقیقی را در آغوش مادر تجربه می‌کنیم. در همه زندگی تلاش می‌کنیم عشق را در وجود خودمان پرورش بدهیم. احساس محبت و احساس دوست داشته شدن را در خودمان ایجاد می‌کنیم. حالا تصور کنید با این عشق مادر می‌شویم، پدر می‌شویم. پدربزرگ و مادربزرگ می‌شویم در همه این دوران به عزیزانمان عشق می‌ورزیم حالا این فقر فرهنگی نیست که عشق را به یک روز خلاصه کنیم؟

به گفته روانشناسان این اتفاق جفا به دوران کودکی خودمان است و حتی جفا به کودکانمان. در تفسیر ولنتاین و روز عشق غربی‌ها، فقط به احساس بین دختران و پسرانی خلاصه می‌شود که یک رابطه عشقی و رمانتیک دارند. در غرب نگاه بیشتر صرف جسمانی است درحالی‌که عشق در فرهنگ ایرانی ما شکل و بوی روحانی دارد و در یک رابطه عالی و یک رابطه خوشایند صمیمیت و تعهد است که شکل می‌گیرد و از رمانتیک بودن فاصله می‌گیرد.

درحالی که از دیدگاه اسلامی برای یک زوج همه روزه روز عشق است هم چنان که واژه عشق در آیات بسیاری از قرآن به کار رفته و احادیث بسیاری در زمینه محبت رسیده است از جمله: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا؛ آنانکه ایمان آورده‌اند و اعمال شایسته انجام داده‌اند خداوند بخشنده مهربان عشق و محبت آن‌ها را در دل مردم قرار می‌دهد». (مریم / ۹۶)

*طریقه درست عشق ورزیدن

«مهدی ناجی عظیمی» استاد دانشگاه و زوج درمانگر می‌گوید: «اولین راهکار برای رسیدن به عشق‌ورزی تغییر باورها است. وقتی قصد ازدواج داریم و در حال شروع یک رابطه هستیم باید این رابطه بر پایه‌یک ارتباط بی‌دریغ باشد و نه دوست داشتن معامله گرانه؛ مثل گذاشتن شرط و شروط. اگر این ملاحظه را داشته باشیم خیلی راحت‌تر و صمیمانه‌تر می‌توانیم رابطه‌مان را ادامه دهیم، اما برخی زوج‌ها بر اساس نیازهای پاتولوژی وارد رابطه ازدواج می‌شوند. که اصطلاحاً به این زوج‌ها می‌گوییم ازدواج آن‌ها کودکانه است.

دقیقاً مثل وقتی‌که دو کودک می‌خواهند یک بازی را باهم شروع کنند یکی از کودک‌ها می‌گوید عروسکت را بده به من، من هم عروسکم را به تو می‌دهم یا ماشینت را به من بده من هم ماشینم را به تو می‌دهم، اما این‌یک ازدواج کودکانه است. حالا نیاز است که یک ازدواج بالغانه صورت بگیرد تا عشق‌ورزی درآن دیده شود. همان معامله و چرتکه‌اندازی شکل‌گرفته است. طرفین به خردورزی افراطی رسیده‌اند و چنین باورهایی در آن‌ها به وجود می‌آید.»

* عشق ورزیدن ساده است!

برای عشق ورزیدن به فردی که دوسش دارید نه ساعت خاصی نه مکان خاصی ونه هدیه و خرج‌های آنچنانی لازم است. عشق ورزیدن شاید همان هنگامی است که به یک نفر بگوئید از پیراهنش خوشتان می‌آید و بعد از آن او هر روز آن پیراهن را بپوشد. یا همان هنگامی که مادرتان برای پدرتان قهوه درست می‌کند و قبل از آن که جلوی او بگذارد آن را می‌چشد تا مطمئن شود که مزه‌اش خوب است. یا همان هنگامی که والدین بهترین تکه مرغ را به فرزندشان می‌دهند. عشق ورزیدن همینقدر ساده است.

زندگی‌هایی که عشق را به یک روز بسنده می‌کند چیزی جز تظاهر به عشق نیست. و این تظاهر بیشترین صدمه را به افراد می‌رساند. پس بیایید به دنبال پیدا کردن معنای واقعی عشق در بستر خانواده باشیم.

منبع: فارس