هر آن‌چه که یانا، پناهنده ۱۳ ساله اوکراینی، در مورد مدارس دولتی در آمریکا می‌دانست، چیزی بود که در تلویزیون یا فیلم‌ها دیده بود، یعنی محیطی افسانه‌ای که در آن درگیری و خشم نوجوانان به آشتی ختم می شود.

به گزارش سرویس جهان مشرق، روزنامه آمریکایی «سن فرانسیسکو کرونیکل» در گزارشی(۱۹ فوریه) به قلم جیل تاکر، با بررسی داستان یک دختر نوجوان پناهنده اوکراینی، به وضعیت بحرانی «امنیت» فیزیکی و روانی در مدارس آمریکا پرداخت.

به گزارش این روزنامه، هر آنچه که یانا، یک پناهنده ۱۳ ساله اوکراینی، در مورد مدارس دولتی در ایالات متحده می‌دانست، همان چیزی بود که در تلویزیون یا در فیلم‌ها دیده بود، یعنی جایی که در محیطی افسانه‌ای، درگیری و خشم نوجوانان به آشتی و مصالحه ختم می شود.

او هرگز خود را در آن کلاس‌های درس آمریکایی تصور نمی کرد.

آن‌گاه جنگ شروع شد و یانا و مادرش در ماه مارس برای نجات خود فرار کردند و دوستان، خانواده و خاطرات یک زندگی معمولی نوجوانانه، پر از تمرین گروه کر، کلاس‌های هنری و مشق شب را پشت‌سر خود به یادگار گذاشتند.

این زوج با تحمل آسیب های ناشی از جنگ و وسایل شخصی اندک، سرانجام در سانفرانسیسکو فرود آمدند، جایی که او ترم جدید را در ژانویه با وجود این که زبان انگلیسی‌اش چندان خوب نبود، آغاز کرد.

او در آنجا به صدها دانش‌آموز شهر پیوست که از تراژدی‌های شخصی خود - از دست دادن عزیزانشان در بیماری همه‌گیر، فقر و بی خانمانی -وحشت‌زده و آسیب‌دیده بودند. مانند یانا، سایر دانش‌آموزان نیز عمدتا برای فرار از خشونت و مرگ در کشورهای خود فرار کرده بودند.

طولی نکشید که یانا متوجه شد که زندگی واقعی در کلاس های مقطع هشتم مدرسه راهنمایی مارینا، هیچ شباهتی به صحنه هایی ندارد که در فیلم‌ها روی تبلت او پخش می شد.

او در مصاحبه با سن فرانسیسکو کرونیکل، به زبان اوکراین (در حالی که عمه‌اش ترجمه می‌کرد) گفت:

"فکر می‌کردم چون این‌جا سانفرانسیسکو است، اوضاع بهتر باشد. اما بعد از دو روز، هر چیزی که فکرش را بکنید در مدرسه دیدم. "

دانش آموزان کلاس ها را قطع کردند، روی میز می پریدند، به معلمان فحش می دادند. در ابتدا، یانا تعجب کرد که چه خبر است، اما سپس "هیچ اتفاقی نیفتاد. " دانش آموزان تنبیه نشدند یا از تکرار رفتار منع نشدند.

یانا(که کرونیکل موافقت کرد مطابق با خط‌مشی منبع خود، نام خانوادگی او را منتشر نکند) گفت:

"بعد از یک هفته، متوجه شدم که این‌چیزها در این‌جا طبیعی است. "

یانا گفت که کمی بعد، خود او هدف خشونت و آزار قرار گرفت.

تجربه او همان چیزی است که بسیاری از والدین و معلمان گفته‌اند. چیزی که یک مشکل رو به افزایش در مدارس راهنمایی شهر است، با قلدری، خشونت و دانش‌آموزان سرکشی که یک محیط آموزشی غیرقابل دفاع ایجاد کرده‌اند. در حالی که این وضعیت بسیاری از دانش‌آموزان، کارکنان و والدین را نگران کرده، اما برای دختری که خود قبلا از خشونت و هرج و مرج فرار کرده، تحمل آن بسیار دشوارتر است.

طبق نظرسنجی که روز پنجشنبه توسط شرکت تحقیقاتی EAB منتشر شد، معلمان در سراسر کشور می‌گویند که خشونت دانش‌آموزان از زمان شروع همه‌گیری کووید، بیش از دو برابر شده است و آنها "به طور فزاینده‌ای هدف رفتارهای مخرب در کلاس درس هستند. "

این نظرسنجی همچنین نشان داد که ۸۴ درصد از معلمان بر این باورند که دانش آموزان فعلی در مقایسه با همسالان خود قبل از همه‌گیری، توانایی خودتنظیمی و ایجاد روابط و تعامل اجتماعی را ندارند.

بر اساس این نظرسنجی، نزدیک به ۷۵ درصد از مدیران مدارس می گویند کمبود کارکنان بزرگترین مانع در رسیدگی به رفتارهای سوء دانش آموزان است.

دوران راهنمایی از دیرباز یکی از سخت‌ترین زمان‌ها برای دانش‌آموزان در نظر گرفته می‌شود، زمانی که دوران کودکی و نوجوانی تار می‌شود و بسیاری از نوجوانان را ناامید، عصبانی و از نظر هورمونی حساس می‌کند، هویت آنها تازه در حال پوست‌اندازی است و وزن افزایش فشار برای سازگاری اجتماعی را هم احساس می کنند.

تازه مقامات منطقه گفتند در ماه های اخیر، مشکلات رفتاری مدارس راهنمایی به طور قابل توجهی آشکارتر شده است، زیرا دانش آموزان تلاش می کنند تا با انتظارات علمی و اجتماعی سازگار شوند.

هان فونگ، دستیار سرپرست مدارس راهنمایی سانفرانسیسکو، گفت:

"آن‌ها در کلاس چهارم بودند که همه چیز(به خاطر کووید) تعطیل شد. و بعد آنها وارد مدرسه راهنمایی شدند. "

او افزود که دانش آموزان هنوز در حال تجربه‌ی هیجانات این مقطع سنی حساس بودند که وارد دوره راهنمایی شدند.

او تاکید کرد:

"به یاد داشته باشید که مردم در خانه های خود بودند و مجبور نبودند با بچه ها و احساسات دیگر سر و کار داشته باشند و تعامل را تمرین کنند. "

در عین حال، مدارس برای رفع نیازهای دانش‌آموزان در میان بحران کمبود معلم، مربیان ذخیره و مشاور تلاش می‌کنند – ترکیب این مشکلات باعث شده که اغلب مدیران و کارکنان، نیروهای بالقوه آموزشی را به جای تلاش برای رفع مشکلات عدیده‌ی رفتاری دانش‌آموزان، در کلاس‌های ریاضی و علوم به کار بگیرند.

والدین نگران، با توصیف این وضعیت به عنوان «هرج و مرج» (یا جولان بچه‌هایِ بد روان‌گسیخته)، خواستار اِعمال نظم و انضباط بیشتری شده اند. اما مقامات گفتند که مجازات و تنبیه، مثلا تعلیق دانش آموزان، اثر موقت دارد و به رفع ریشه‌ای مشکل منجر نمی شود.

هدف این است که به دانش‌آموزان مهارت‌های خودکنترلی، تصمیم‌گیری بهتر، مهارت‌های ارتباطی - یا آنچه مربیان مهارت‌های عاطفی/اجتماعی می‌گویند - آموزش داده شود و در عین حال کسانی را که بدرفتاری می‌کنند، راهنمایی شوند تا اقدامات خود و مسئولیت آن را بپذیرند.

به گفته مقامات، پیشگیری به جای مجازات، ایده آل است، اما با توجه به نیازهای عقب افتاده‌ی آموزشی که ناشی از دوران همه‌گیری بوده، منابع کافی برای رسیدگی به مشکلات وجود ندارد، چه رسد به تلاش برای جلوگیری از آن‌ها.

مقامات منطقه در حال ارائه خدمات مکمل در مدارس راهنمایی برای رسیدگی به این مسائل هستند، به طوری که یک مددکار اجتماعی، پرستار، مددکار بهداشت جامعه و موارد دیگر به هرمدرسه اختصاص داده شده است. تا کنون، تنها پنج مدرسه از ۹ مدرسه راهنمایی منطقه دارای شرایط مطلوب از نظر حضور این نیروهای متخصص هستند.

بقیه، از جمله مدرسه راهنمایی مارینا، تا سال آینده این منابع را نخواهند دید.

برای یانا، وضعیت با گذشت هفته ها بدتر و ترس او تشدید شد. او از جنگ فرار کرد، اما به دام قلدری و بدرفتاری همکلاسی هایش افتاده است.

ماریا موروز، عمه یانا، توضیح می دهد که این نوجوان هر روز از مدرسه به خانه می‌آمد و صحنه‌های آشفته کلاس‌هایش را توصیف می‌کرد.

موروز در مورد توهین کلامی، درگیری‌های داخل راهروی مدرسه و طغیان‌های جمعی درون کلاس گفت:

"یانا این ‌چیزها را به ما می‌گفت و ما وحشت‌زده شدیم. "

ا و افزود که او و مادر یانا به اوگفتند که از تماس چشمی با دانش‌آموزان ناراحت و عصبی خودداری و سعی کند از رفتارهای پرخاشگرانه‌ی دانش‌آموزان خود را دور نگه دارد.

یانا گفت که در عرض یک ماه در شهر مارینا، شخصی تلفن همراه او را در کافه تریا دزدید و سپس گروهی از دانش آموزان که به اعتقاد او سردسته‌ی بقیه بودند، او را تهدید کردند. یانا به اندازه کافی انگلیسی بلد بود تا اصل مطلب را بفهمد.

یانا راه رفت و برگشت مدرسه را از ترس آزار، با مادر یا عمه‌اش طی می کند

عمه او درباره برخورد اوایل فوریه گفت:

"آن‌ها شروع به داد و فریاد و فحش دادن کردند و به سمت او حرکت کردند. یک مشاور آمد و مداخله کرد. "

روز بعد، یانا از رفتن به مدرسه منصرف شد. مسئولان مدرسه به او یک طرح اقدام امنیتی پیشنهاد دادند تا مطمئن شوند که احساس امنیت می‌کند. مقامات گفتند که آنها همچنین گزارش سرقت را بررسی کردند، اگرچه هیچ مدرکی برای شناسایی افرادی که گوشی را دزدیده بودند، وجود نداشت.

عمه و مادر یانا درخواست انتقال او را به مدرسه‌ای دیگر کرده‌اند، جایی که این نوجوان می‌تواند بدون ترس از امنیت خود یا اسکورت در راهروها را از نو شروع کند، اما تا کنون، مسوولان آموزش منطقه این درخواست را رد کرده و از یانا خواسته‌اند تا با قبول خدمات پشتیبانی ارائه شده از سوی مدرسه، بازگردد.

عمه او گفت: «می ترسیدم، اما اکنون با عصبانیت بیشتر به (همکلاسی‌هایش) فکر می کنم که آن‌ها آن‌جا هستند و او این‌جا در خانه نشسته است. "

حالا اما یانا فقط می‌خواهد به زادگاهش در مرکز اوکراین برگردد، به تنها مدرسه‌ای که قبل از جنگ می‌شناخت، حتی زمانی که مادر و عمه‌اش شروع به تحقیق در اردوگاه‌ها و برنامه‌های دیگر در سانفرانسیسکو کرده‌اند تا ماه‌های تابستان را اشغال کنند.

او گفت:

"من قصد نداشتم دوستان و خانواده ام را ترک کنم. وقتی از کشورت می‌روی، نمی‌دانی چه زمانی باز برمی‌گردی. "