کد خبر 1475608
تاریخ انتشار: ۵ فروردین ۱۴۰۲ - ۱۶:۵۷

این ایده که اسرائیل برای تضمین موجودیت خود به کمک ایالات متحده نیاز دارد و این که دو کشور در مجموعه اصول دموکراتیک مشترکی شریک هستند دیگر منطقی نیست. در گفتمان سیاسی ایالات متحده بدیهی است که اسرائیل در مبارزه دائمی برای بقا به سر می‌برد، اما این روایت دچار یک نابهنجاری است.

به گزارش مشرق، دیپلماسی ایرانی نوشت: ژنرال «مارک میلی»، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا در اوایل ماه مارس از اسرائیل بازدید کرد. بر اساس گزارش‌های مطبوعاتی بحث در مورد ایران در صدر دستور کار دیدارهای او قرار داشت. پس از خروج میلی از اسرائیل «لوید آستین» وزیر دفاع ایالات متحده سفری به خاورمیانه را آغاز کرد که توقف‌هایی در مصر، اسرائیل و اردن را در دستور کار قرار داده است. این دیدارها میان مقام‌های امنیتی اسرائیل و ایالات متحده مدت زیادی پس از یک مانور نظامی بزرگ ایالات متحده و اسرائیل، بازدید رئیس سیا برای دیدار با رهبران ارشد اسرائیل و فلسطین و چهار سفر افسر ارشد فرماندهی مرکزی ایالات متحده به اسرائیل در سال ۲۰۲۲ میلادی انجام می‌شود.

تمام این رفت و آمدها و دیدارها بازتاب دهنده چیزی است که از دیرباز یکی از منافع اصلی ایالات متحده بوده است؛ تضمین امنیت اسرائیل. این هدفی است که سیاستگذاران ایالات متحده، حامیان اسرائیل و اسرائیلی‌ها آن را بر اساس دلایل اخلاقی توجیه می‌کنند. اسرائیل در میان همسایگانی متخاصم به طور منحصر بفردی آسیب‌پذیر است. هم چنین، اسرائیل ارزش‌های مشترکی با ارزهایی امریکایی دارد و یک متحد ایالات متحده محسوب می‌شود.

این روایتی است که کمک‌های امریکا به اسرائیل را در طول سالیان متمادی حفظ کرده است. با این وجود، باید پرسید آیا این روایت حقیقت دارد؟ این ایده که اسرائیل برای تضمین موجودیت خود به کمک ایالات متحده نیاز دارد و این که دو کشور در مجموعه اصول دموکراتیک مشترکی شریک هستند دیگر منطقی نیست. در گفتمان سیاسی ایالات متحده بدیهی است که اسرائیل در مبارزه دائمی برای بقا به سر می‌برد، اما این روایت دچار یک نابهنجاری است.

بیایید گشتی در منطقه بزنیم. اسرائیل با مصر و اردن معاهدات صلح امضا کرده است. آن کشور با بحرین، مراکش، سودان و امارات متحده عربی روابط عادی دارد. اسرائیلی‌ها هم چنین روابط غیر رسمی با عربستان سعودی دارند. قطر به تاجران الماس اسرائیلی اجازه داد تا در دوحه تجارت کنند و عمان اخیرا موافقت کرده که حریم هوایی خود را به روی هواپیماهای اسرائیلی باز کند.

اسرائیل همراه با شرکای عرب خود ایالات متحده و اروپا توانسته مسئله فلسطین را به حاشیه براند. ترکیه و اسرائیل پس از سال‌ها جدایی با یکدیگر آشتی کردند. در یکی از غیرمنتظره‌ترین تحولات خاورمیانه در سال ۲۰۲۲ میلادی لبنان و اسرائیل یک مرز دریایی ایجاد کردند و به نوعی در بهره برداری از ذخایر گاز طبیعی در سواحل مشترک خود شریک هستند. از میان دشمنان عرب باقی مانده اسرائیل، سوریه بر اثر یک دهه جنگ داخلی مشکلات دارد و عراق هم چنان در بی‌ثباتی و تمرکز بر مشکلات داخلی به سر می‌برد.

البته ایران هم چنان یک چالش مهم برای اسرائیل است. این تهدید واقعی است. ایرانیان موفقیت‌هایی در مورد هدف قرار دادن کشتی‌های متعلق به اسرائیل در دریای عرب داشته‌اند که توانسته است با ارتش اسرائیل برابری کند. اگر گزارش‌های اخیر مبنی بر دستیابی ایرانی‌ها به هواپیماهای جنگنده سوخو ۳۵ روسیه صحت داشته باشد، واضح است که تهران تلاش می‌کند تا زمین بازی را به نفع خود هموار سازد.

بدون شک این یک تحول نگران کننده برای اسرائیل است، اما پس از شکست مسکو در اوکراین تجهیزات و دکترین روسیه به سختی آن اندازه که پیش‌تر تصور می‌شد ترسناک به نظر می‌رسد میل ایران برای دستیابی به گریز هسته‌ای موضوع بسیار خطرناک‌تری در مقایسه با منابع و تجهیزات متعارف جمهوری اسلامی ایران برای اسرائیل قلمداد می‌شود.

مقام‌های دفاعی اسرائیل نگران هستند که اگر ایران به گریز هسته ای دست یابد آزادی عمل نیروهای اسرائیلی کاهش خواهد یافت و امنیت اسرائیل در معرض خطر قرار خواهد گرفت. دست کم می‌توان گفت این یک مشکل استراتژیک است. اسرائیلی‌ها دوست دارند برنامه هسته‌ای ایران را نابود کنند، اما به نظر می‌رسد ناتوان از انجام این کار هستند.

تا زمانی که ایالات متحده از نیروهای خود علیه برنامه هسته‌ای ایران استفاده نکند اسرائیل احتمالا باید با ایجاد و حفظ بازدارندگی با ایران دارای قابلیت هسته‌ای دست و پنجه نرم کند. دولت اسرائیل هرگز به طور علنی به در اختیار داشتن زرادخانه هسته‌ای خود اعتراف نکرده، اما اعتقاد بر این است که ۹۰ سلاح اتمی و پلوتونیوم کافی برای تولید ۱۰۰ تا ۲۰۰ تسلیحات اتمی دیگر را ذخیره کرده است.

این تسلیحات دست کم بازدارنده هستند، اما اگر ایران آن گونه که انتظار می‌رود به قدرتی هسته‌ای تبدیل شود اسرائیلی‌ها احتمالا تعداد تسلیحات و سیستم‌های پرتاب زرادخانه‌شان را افزایش خواهند داد. این موضوع به سختی برای اسرائیلی‌ها گزینه‌ای مطلوب است و از نگرانی آنان نمی‌کاهد.

بنابراین، اسرائیل با چالش‌های امنیتی خارجی مواجه است، اما واقعیت آن است که اسرائیل دارای یک ارتش بزرگ و پیچیده به همراه یک پایگاه صنعتی دفاعی برای پشتیبانی است. واشنگتن ممکن است بخواهد روابط دفاعی و امنیتی خود را با اسرائیل حفظ کند، اما دلیل حفظ این رابطه نمی‌تواند این استدلال باشد که اسرائیل در منطقه به شدت متخاصم به سر می‌برد و آسیب‌پذیر است.

این استدلال با واقعیت عینی در تضاد است. سیاستگذاران و رهبران منتخب ایالات متحده اغلب از اسرائیل به عنوان «تنها دموکراسی در خاورمیانه» یاد می‌کنند. با این وجود، هرچند به طور رسمی شهروندان یهودی و غیریهودی دولت از حقوق یکسانی برخوردارند اما جامعه اسرائیل در عمل از این ایده‌آل فاصله می‌گیرد. اما بخش به اصطلاح عربی اسرائیل در طیفی از شاخص‌های اجتماعی و اقتصادی ضعیف باقی مانده است. به طور کلی، شهروندان فلسطینی اسرائیل فقیرتر و کم سوادتر بوده و از فرصت‌های کم‌تری در مقایسه با یهودیان اسرائیلی برخوردار هستند.

این صرفا تبعیض علیه شهروندان فلسطینی - اسرائیلی (که گاهی اوقات به آنان اعراب اسرائیلی نیز گفته می‌شود)، نیست که باعث طرح پرسش‌هایی در مورد کیفیت دموکراسی اسرائیل می‌شود. قانونگذاران اسرائیلی در سالیان اخیر قوانینی را تصویب کرده‌اند که سازمان‌های غیر دولتی دریافت کننده کمک‌های خارجی را سرکوب می‌کند، گروه‌های حقوق بشر را مورد آزار و اذیت قرار می‌دهند، و «قانون دولت –ملت» را تصویب کرده‌اند که اساسا به شهروندی درجه اول و دوم یهودیان و اعراب از نظر قانونی رسمیت می‌بخشد. این مسائل تا حد زیادی در ایالات متحده نادیده گرفته شده‌اند. در بهترین حالت این مسائل در گزارش‌های وزارت خارجه امریکا مدفون می‌شوند گزارش‌هایی که کم‌تر کسی آن را خوانده است. اسرائیل همواره برای روسای جمهور آمریکا و اعضای کنگره به اندازه کافی دموکراتیک قلمداد شده است.

با این وجود، دولت فعلی اسرائیل نادیده گرفتن کمبودهای دموکراتیک در آن کشور را دشوار می‌سازد. این مسائل به طور گسترده پوشش داده شده‌اند بنابراین، نیازی به بررسی جزئیات در اینجا نیست. به طور خلاصه، دولت اسرائیل به دنبال تضعیف کنترل و موازنه قوا در نظام سیاسی است. هم چنین، دولت فعلی درصدد بازتعریف هویت اسرائیل براساس خطوط مذهبی‌ای است که اکثریت اسرائیلی‌ها به آن باوری ندارند. دولت فعلی اسرائیل امنیت شهروندان اسرائیلی با هویت‌های جنسیتی متفاوت را تضعیف می‌کند و به دنبال الحاق بخش‌هایی از کرانه باختری به خاک اسرائیل است.

وزرای فاشیست و نژادپرست دولت نتانیاهو آشکارا برای جهان‌بینی‌ که دارند عذرخواهی نمی‌کنند و دستور کار دولت فعلی را تعیین و هدایت می‌کنند. تنها منافع مدنظر آنان به زعم خودشان زمین و خداوند هستند. برای ایالات متحده مناسب نیست که به اسرائیلی‌ها بگوید چگونه جامعه خود را اداره و سازماندهی کنند، اما بیایید دیگر وانمود نکنیم که دو کشور اسرائیل و امریکا دارای ارزش‌های دموکراتیک مشترک هستند. شاید تظاهرات گسترده مردمی علیه دولت نتانیاهو ثابت کند که رویه‌های دموکراتیک اسرائیل قوی‌تر از عوامفریبی هستند. اما به نظر نمی‌رسد که «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر اسرائیل و شرکای او عقب‌نشینی کنند. «رونالد ریگان» رئیس جمهور سابق ایالات متحده یک بار گفته بود: «هیچ ملتی مانند ما نیست به جز اسرائیل.»

برچسب‌ها