به گزارش مشرق، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی نوشت: صادق قطبزاده کسی بود که سوابق انقلابی و اجرایی مهمی از جمله عضویت در شورای انقلاب، اولین رئیس صدا و سیما و وزیر امورخارجه پس از تسخیر لانه جاسوسی را در کارنامه داشت.
او همچنین پیش از انقلاب از مبارزین خارج کشور و از چهرههای نزدیک به امام موسیصدر بود. قطبزاده، بنیصدر و یزدی؛ در دوران شاه، سه چهرهی فعال مبارز خارج از کشور بودند که پس از انقلاب هر کدامشان برای خود، ادعایی داشتند.
قطبزاده مثل بنیصدر احساس میکرد سطحش از خیلیهای دیگر بالاتر است و بدش نمیآمد اولین رئیسجمهور ایران باشد، اما در انتخابات شکست خورد و پس از آرای باطله و داریوش فروهر و صادق طباطبایی و کاظم سامی، نفر هشتم شد.
او که از این به بعد کاملا از گردونهی قدرت حذف و منزوی شده بود، احساس میکرد انقلاب و امام از مسیر درست منحرف شدهاند. از اینجا بود که تدریجا به فکر یک اقدام جدی علیه جمهوری اسلامی افتاد. کودتایی که در جریان آن بتواند خودش بر سر کار بیاید.
در همین افکار و ارتباطگیریها بود که واحد اطلاعات سپاه که او را تحت رصد داشت متوجه شد او قصد ارزیابی یک اقدام نظامی در جماران و بیت امام را دارد. با هماهنگی اطلاعات سپاه و دادگاه انقلاب ارتش، یکی از ارتشیهای قدیمی که سابقهی همکاری با دادگاه انقلاب ارتش برای کشف گروههای برانداز و کودتاچی را داشت با قطبزاده مرتبط شد تا بتواند سر از سِرّ او درباره جماران دربیاورد.
این روند طی شد و مشخص شد بر اساس طرح قطبزاده، قرار بود ابتدا بیت امام و نهادهای اصلی کشور بمباران یا منفجر شوند، سپس قطبزاده اعلام کند این اتفاق توسط حزب توده رقم خورده و او و جمعی از ارتشیها، عوامل را دستگیر کنند و خود به عنوان ناجیان انقلاب (که دیگر نه امام و نه اغلب افراد اصلیاش زنده هستند) کار را در دست بگیرند. قطبزاده نهایتا آخرین روزهای شهریور ۶١ اعدام شد.