شعله‌هاي آتش هرلحظه شديدتر و ارتفاع هواپيما نيز هر لحظه كمتر مي‌شد تا اينكه هتل محل برگزاري اجلاس غيرمتعهدها پيش روي خلبان قرار گرفت.

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، با شكست ارتش عراق در عمليات بيت‌المقدس، جايگاه سياسي دشمن در جهان متزلزل شد؛ عمليات رمضان در حال شكل‌گيري و انجام بود كه موضوع برگزاري كنفرانس سران غيرمتعهدها در بغداد مطرح شد تا صدام حسين رئيس اين اجلاس باشد.

جمهوري اسلامي ايران سياست بي‌اثر كردن اين اجلاس را در دستور كار خود قرار داد و در اولين گام، اجلاس غيرمتعهدها را تحريم كرد.
بغداد از مدت‌ها قبل به كمك آمريكا به دژ نفوذ ناپذيرى تبديل شده و تبليغات بسيار وسيعى در اين رابطه به راه افتاد و عنوان شد «هيچكس توانايي ناامن كردن پايتخت عراق را ندارد.»

در اين زمان بود كه ايجاد ناامنى در بغداد در دستور كار نظامى - سياسى جمهورى اسلامى قرار گرفت تا ضمن هدف قرار دادن تأسيسات پالايشگاهى "الدوره" در جنوب شرقى اين شهر، از برگزارى نشست سران غيرمتعهدها در بغداد نيز جلوگيرى شود.

انجام اين ماموريت به نيروي هوايي ارتش واگذار می شود و سرهنگ خلبان عباس دوران براى جلوگيرى از تشكيل كنفرانس سران غيرمتعهدها در بغداد، در تاريخ بيستم تيرماه سال 1361 مأموريت يافت تا پايتخت عراق را ناامن كند.

خلبان شهید عباس دوران مجری عملیات استشهادی در بغداد

با توجه به اهميت فوق‌العاده موضوع، شش تن از برجسته‌ترين خلبانان نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران و سه فروند هواپيماي فانتوم براي انجام اين مأموريت در نظر گرفته شدند تا ناتواني رژيم بعث در تأمين امنيت آسمان بغداد به جهانيان نشان داده شود.

خلبانان انتخاب مي‌شوند. تصميم بر اين بود تا سه فروند فانتوم كاملا مسلح به پرواز درآيند، هر سه، تا مرز پرواز كرده و تنها دو فروند از مرز گذشته و به هدف حمله‌ور شوند.

فانتوم سوم در همان جا منتظر مي‌ماند تا در صورت نياز به آنها بپيوندد. مأموريت خلبانان، انجام عمليات روى بغداد و بمباران پالايشگاه، نيروگاه اتمى، پايگاه الرشيد يا ساختمان اجلاس در اين شهر بود.


ساعت5:30 صبح سي‌ام تيرماه 61 مأموريت آغاز شد در حالی که فانتوم شماره يك، رهبري گروه پرواز را بر عهده داشت.

حركت گروه پرواز از شرق بغداد به جنوب شرق آن شهر و سپس "پالايشگاه الدوره" پيش‌بيني شده بود. خلبانان مي‌بايست پس از عبور از مرز و ناامن كردن آسمان بغداد، به انجام ماموريت خود بپردازند و اين در حالي بود كه پيشرفته‌ترين تجهيزات پدافند هوايي از آسمان اين شهر حفاظت مي‌كرد.

عباس دوران در نامه‌هاى مربوط به اين ماموريت، مقابل اسم پدافندهاى مختلفى كه عراق از كشورهاى اروپايى خريده بود، نوشته است: «نود درصد احتمال برگشت نيست.»

سه فروند جنگنده فانتوم تا مرز پرواز مي‌كنند، يكي از آنها جدا شده و دو فروند ديگر به فرماندهي سرهنگ دوران، وارد خاك عراق مي‌شوند.

جنگنده‌ها تا 15 كيلومتري بغداد بدون هيچ مشكلي پيش مي‌روند تا اينكه در اين نقطه، با ديوار آتش و پدافند دشمن روبه‏رو شده و در همين فاصله چند گلوله به يكي از هواپيماها برخورد مي‌كند.

با اصابت اين گلوله‌ها، موتور سمت راست هواپيماي دوران از كار مي‌افتد اما او باز هم تصميم به ادامه عمليات مي‌گيرد.

بنابراين هواپيماها به سمت جنوب شرقى شهر بغداد كه پالايشگاه "الدوره" در آن جا بود، ادامه مسير داده و با اين كه پدافند دشمن بسيار قوى عمل مي‌كرد، تمام بمب‏ها را روى اين پالايشگاه تخليه مي‌كنند.

جنگنده‌ها پس از تخليه بمب‏ها به مسيرى ادامه مي‌دهند كه در نهايت به سالن كنفرانس سران غيرمتعهدها ختم مي‌شد.

پالايشگاه به شدت در آتش مي‌سوخت و دود ناشي از سوختن پالايشگاه، فضا را پوشانده بود و تا اين لحظه عمليات كاملا موفقيت‌آميز به پيش مي‌رفت.

در اين زمان قسمت عقب هواپيماي دوران نيز مورد اصابت چندين گلوله ضدهوايي قرار گرفته و از بين مي‌رود. هواپيما آتش گرفته و عباس از خلبان عقب (منصور كاظميان) مي‌خواهد كه هواپيما را ترك كند و وقتي جوابي نمي‌شنود، دكمه خروج اضطراري كابين عقب را زده و كاظميان به بيرون پرتاب مي‌شود.

فرمانده گروه در اين لحظه طبق گفته‌هاي قبلي خود، تصميمي مبني بر ترك هواپيما ندارد. وى بارها گفته بود: «اگر هواپيما بال نداشته باشد خودم بال در آورده و بر سر دشمن فرود مى‏آيم و هرگز تن به اسارت نخواهم داد.»

شعله‌هاي آتش هرلحظه شديدتر و ارتفاع هواپيما نيز هر لحظه كمتر مي‌شد تا اينكه هتل محل برگزاري اجلاس غيرمتعهدها پيش روي خلبان قرار گرفت.

به سوي هتل حركت كرده و هواپيما را (درحالي كه هنوز هدايت آن را برعهده داشت)، به ساختمان آن مي‌كوبد.

اين اقدام شهادت‌طلبانه عباس دوران در ناامن ساختن آسمان بغداد، موجب شد تا برگزاري اين اجلاس از بغداد به دهلي نو منتقل شود.





بقاياي پيكر پاك امير الاستشهاديون، خلبان عباس دوران بعد از 20 سال در تاريخ 30 تيرماه 1381 به كشور بازگشت و در زادگاهش (شيراز) به خاك سپرده شد.