کد خبر 1491852
تاریخ انتشار: ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ - ۱۶:۱۴

در دنیایی که به واسطه اقدامات مخرب و جنایتکارانه دولت‌های سلطه‌گر، «قانون جنگل» بر آن حاکم است، این اقتدار و دیپلماسی عزتمندانه است که احترام می‌آورد.

به گزارش مشرق،مسعود اکبری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: رهبر معظم انقلاب روز گذشته با ‌اشاره به کلیدواژه «دیپلماسی التماسی» فرمودند:«در سیاست خارجی وقتی می‌گوییم عزت، یعنی نفی دیپلماسی التماسی. ما در طول این سال‌ها داشتیم مواردی را که دیپلماسی ما، تعبیر درست در قبالش همین تعبیر «التماسی» است، «دیپلماسی التماسی». ممکن است لحن‌مان هم التماس‌آمیز نبوده اما باطن قضیه التماس بوده. عزت یعنی نفی این‌جور دیپلماسی، نفی چشم دوختن به دست و زبانِ این و آن.»
متأسفانه رویکرد «دیپلماسی التماسی» در دولت قبل، خسارت‌های بزرگی به کشور تحمیل کرده و فرصت‌های متعددی را از بین برد.

به این موارد توجه کنید:

۱- در مقطعی که همه‌گیری کرونا در سراسر جهان و از جمله ایران، هر روز قربانی می‌گرفت، مقامات ارشد دولت قبل، مقابله با این ویروس منحوس و واردات واکسن و در ادامه، اجرای گسترده واکسیناسیون سراسری را به پیوستن به FATF و رفع تحریم‌ها موکول کردند.

در همین رابطه سخنگوی دولت قبل و همچنین رئیس‌بانک مرکزی در دولت قبل- و از کاندیداهای ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰- مدعی شدند که نپیوستن ایران به FATF و تحریم‌ها مانع اصلی و اساسی در اجرای واکسیناسیون سراسری است.

این رویکرد دولت، ضمن ارسال پالس ضعف به دولت‌های سلطه‌گر غربی و گستاخ کردن آنها، عزت ملی را خدشه‌دار کرده و مردم عزیز کشورمان را دچار واهمه و اضطراب کرد. نکته قابل توجه این‌جاست که با روی کارآمدن دولت سیزدهم شاهد تحول در واردات واکسن کرونا و افزایش تولید واکسن‌های داخلی بودیم.

این در شرایطی بود که نه در عضویت ایران در FATF تغییری ایجاد شده بود و نه تحریم‌های آمریکا کنار رفته بود. تنها تغییری که ایجاد شده بود، کنارگذاشتن دیپلماسی التماسی و به‌کارگیری دیپلماسی عزتمندانه بود. نتیجه آن شد که از رکورد تأسف برانگیز ۷۰۰ فوتی روزانه در کرونا رسیدیم به رکوردهای چندین باره در روزهای بدون فوتی کرونا.
۲- در نیمه اول سال ۱۴۰۰ و در مقطعی که دولت قبل روی کار بود شاهد قطع مداوم و گسترده برق در شهرهای مختلف کشورمان بودیم. در همان مقطع رسانه‌های زنجیره‌ای مدعی شدند که قطعی برق ناشی از تحریم‌هاست.

در همین رابطه روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «کمبود برق؛ موضوعی فنی یا سیاسی؟» نوشت: «تاکسی‌های قدیمی را یادتان است؟ صندلی‌هایش آستر نداشت، فنرهای آن وارد بدن می‌شد، شیشه‌هایش بالا و پایین نمی‌رفت، چرک سر و روی تاکسی را گرفته بود، چرا؟ چون کرایه آن ارزان بود و تعمیر و نگهداری خودرو صرف نمی‌کرد. تازه دود هم وارد اتاق می‌شد. نیروگاه‌های ایران با قیمت فعلی برق، مشابه همان تاکسی‌های خطی است. سرمایه‌گذاری نمی‌شود، چون تحریم هستیم، از خارج سرمایه نمی‌آید، بیاید هم با این رقم فروش، تولید برق به‌صرفه نیست.» این ادبیات بارها توسط رسانه‌های زنجیره‌ای و البته برخی مقامات دولتی نیز تکرار شده و باز هم پیام ضعف به دشمن ارسال کرد.

در این فقره نیز با تغییر دولت و تغییر ریل‌گذاری، شاهد تغییر و تحولات مهمی بودیم. به دلیل سوءمدیریت در دولت قبل، واحدهای نیروگاهی در اوج بار به دلیل تعمیرات نیروگاهی از مدار خارج می‌شدند. اما در دولت سیزدهم با مدیریت جهادی به نقطه‌ای رسیدیم که هیچ واحد نیروگاهی، خارج از مدار قرار نداشت.

علاوه‌بر این، در کنار تعمیرات نیروگاهی، ارتقای ظرفیت نیروگاهی موجود در کشور با اتکا به روش‌های دانش بنیان با هزینه بسیار کم و بدون نیاز به سوخت نیز در دستور کار قرار گرفت. نتیجه آن شد که با وجود گرمای زیاد، شاهد قطعی برق نبودیم. این در حالی است که در این مدت، نه تحریم‌ها لغو شد و نه ایران به FATF پیوست.

۳- متاسفانه در دولت قبل به دلیل اتخاذ دیپلماسی منفعلانه و گره زدن همه امور به برجام و خلاصه کردن کل جهان به چند کشور معدود غربی، تبادلات گازی با همسایگان با اخلال جدی مواجه شد. در همین راستا تبادلات گازی با ترکمنستان و اتصال شبکه گاز ایران به این کشور متوقف شد. همین مسئله موجب شد که مردم عزیز کشورمان در استان‌های شمالی در فصل سرما با مشکلات عدیده‌ای مواجه شوند.

در این مورد نیز با تغییر ریل از دیپلماسی التماسی به دیپلماسی عزتمندانه، قرارداد سوآپ گازی میان ایران، ترکمنستان و آذربایجان به امضا رسید و چندی بعد نیز اجرایی شد.

۴- در دولت قبل برخی مدیران ارشد دولتی همصدا با جریان مدعی اصلاحات، صنعت هسته‌ای را امری تنش‌زا و هزینه‌ساز جا زده و مدعی بودند که از این صنعت آبی برای مردم گرم نمی‌شود. کار به جایی رسید که ذیل توافق خسارت بار برجام، در قلب راکتور هسته‌ای بتن ریخته شد. با اینکه در دولت قبل محدودیت‌های گسترده‌ای در صنعت هسته‌ای ایجاد شد اما نه تنها تحریم‌ها لغو نشده بلکه بر تعداد و گستره تحریم‌ها نیز افزوده شد.

در حقیقت افزایش تحریم‌ها به‌رغم بتن ریزی در صنعت هسته‌ای، از نتایج دیپلماسی التماسی بود. اما در دولت سیزدهم با تغییر رویکرد در این خصوص، شاهد موفقیت‌های چشمگیر در صنعت هسته‌ای بودیم. در هفته‌های گذشته رئیس‌سازمان انرژی اتمی ایران اعلام کرد: «همکاران ما در سال ۱۴۰۱، یک سال پرنشاط و پرتحرک را تجربه کردند به‌طوری که ما ۱۵۹ دستاورد دانشی، فناوری و صنعتی داشتیم که تعداد آنها کم نبوده است و به عبارت بهتر هر ۱.۵ روز کاری یک دستاورد داشته‌ایم که حکایت از پویایی و نشاط یک سازمان دارد.»

وی در ادامه تصریح کرد: «خوشبختانه بیش از ۱۴۰ بخش صنعتی کشور نظیر صنایع فولاد، سیمان، پتروشیمی و آزمایشگاهی و سایر بخش‌های گوناگون از دستاوردهای ما استفاده می‌کنند.»

رهبر معظم انقلاب- ۱۳ دی ۸۶- در دیدار دانشجویان دانشگاه‌های استان یزد فرمودند: «در داخل کشور خودمان جنجال راه‌انداختند که آقا انرژی هسته‌ای هزینه‌ بدون سود است؛ چرا دارید این کار را می‌کنید؟...اول گفتند نمی‌شود، نمی‌توانیم؛ بعد که دیدند توانستیم، گفتند آقا این هزینه‌ای است که سود ندارد، فایده‌ای ندارد.»

۵- رئیس‌جمهور سابق در سال ۹۶ در اظهارنظری تأمل‌برانگیز گفته بود: «اینکه می‌گوییم تحریم ظالمانه باید از بین برود بعضی‌ها چشم‌هایشان را زیاد نچرخانند! تحریم‌های ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید، تا مسئله محیط زیست حل شود، تا ‌اشتغال جوانان حل شود، تا صنعت جامعه حل شود، تا آب خوردن مردم حل شود، تا منابع آبی زیاد شود، تا بانک‌های ما احیا شود.»

در دولت قبل حتی آب خوردن مردم نیز به تحریم‌ها و اخم و لبخند دشمن گره خورد. این رویکرد تأسف برانگیز ضمن تشویق دشمن به تشدید گستاخی و فشار، مردم را نیز گلایه‌مند و آزرده خاطر کرد. کار به جایی رسید که در مناطقی از جمله غیزانیه در خوزستان، مردم با مشکلات زیادی در حوزه تأمین آب مواجه شدند.

اما در دولت سیزدهم با اینکه تحریم‌های ظالمانه کنار نرفت، پروژه‌های عظیم آبرسانی در خوزستان و کردستان و همدان و سیستان و بلوچستان و دیگر نقاط کشور به بهره‌برداری رسید.

۶- در زمان روی کار بودن دولت قبل، مدعیان اصلاحات تاکید می‌کردند که «سوریه هم برجام می‌خواهد». علاوه‌بر این زمزمه‌هایی از برجام ۲ و برجام منطقه‌ای از برخی رسانه‌های دولت و حتی برخی دولتمردان به گوش می‌رسید. این کلیدواژه‌ها دقیقا همان پروژه‌هایی که در ‌اندیشکده‌های غربی و سیا و موساد و ام‌آی‌سیکس پخت و پز شده بود.
روزها و ماه‌ها و سال‌ها گذشت. سربازان سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، کمر داعش را در عراق و سوریه شکستند. نظام سلطه در یمن با شکست‌های خفت باری مواجه شد.

آمریکا با فضاحت از افغانستان خارج شد. نقشه‌های دولت‌های سلطه‌گر غربی در لبنان با شکست مواجه شد. پیروزی‌های چشمگیر محور مقاومت روز به روز افزایش یافت.
در همین رابطه در روزهای گذشته پس از حدود ۱۲ سال هجوم گسترده علیه سوریه به عنوان یکی از بازوهای اصلی مقاومت، رئیس‌جمهور این کشور به دعوت رسمی پادشاه سعودی در نشست سران عرب در جده شرکت کرد. در هفته‌های گذشته نیز سفر رئیس‌جمهور کشورمان به سوریه، شکست خفت بار نقشه آمریکا در منطقه را بیش از پیش آشکار کرد. توافق اخیر ایران و عربستان نیز در همین پازل قابل تعریف است. این‌ها در حالی است که دشمن به خیال خام خود در پی محو جریان مقاومت در منطقه غرب آسیا بود.

۷- در دولت قبل به جهت اینکه «وزارت امور خارجه» به «وزارت برجام» خلاصه شده بود، تعامل با کشورهای جهان و دیپلماسی فعال اقتصادی به شکل اساسی مورد غفلت قرار گرفت. نکته قابل تأمل این‌جاست که در آن مقطع، تعامل با کشورهای جهان و سازمان‌هایی از جمله ‌شانگهای نیز به برجام و FATF گره زده شد.

اما در دولت سیزدهم بدون اینکه در برجام و FATF تغییری رخ دهد، ایران به عضویت سازمان همکاری‌های اقتصادی ‌شانگهای درآمد و بریکس نیز تاکید کرده که مشتاق پیوستن ایران به این سازمان است.

نکته قابل توجه این‌جاست که روند دلارزدایی از چند سال پیش آغاز شده است و در همین راستا کشورهای بریکس به دنبال ایجاد ارز جدید هستند. همچنین براساس گزارش‌های رسمی منتشر شده، تولید ناخالص داخلی کشورهای بریکس از G۷ پیشی گرفته است.
با توجه به مواردی که به آن ‌اشاره شد و موارد متعدد دیگر که از حوصله این وجیزه خارج است، به‌ضرس قاطع می‌توان گفت که هزینه مقاومت و دیپلماسی مقتدرانه، به مراتب از هزینه انفعال و دیپلماسی التماسی، کمتر است.

در دنیایی که به واسطه اقدامات مخرب و جنایتکارانه دولت‌های سلطه‌گر، «قانون جنگل» بر آن حاکم است، این اقتدار و دیپلماسی عزتمندانه است که احترام می‌آورد. احترامی که میوه‌های آن را می‌توان در حوزه‌های مختلف از جمله امنیت، عزت ملی و اقتصاد چید و از آنها بهره برد.